• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شفف (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




شَفَف (مانند شرف) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای نازک شدن به طوری‌که پشت آن دیده شود که حضرت علی (علیه‌السلام) درباره حضرت موسی (علیه‌السّلام) از این واژه استفاده نموده است.



شَفَف (مانند شرف) و شفوف به معنای نازک شدن به طوری‌که پشت آن دیده شود، آمده است. «شفَّ الثوب شفوفا: رقّ حتی یظهر ما تحته» شفیف نیز مصدر است به معنی نازکی.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در وصف موسی (علیه‌السّلام) فرموده است: ««وَاللهِ مَا سَأَلَهُ إِلاَّ خُبْزاً يَأْكُلُهُ لاِنَّهُ كَانَ يَأْكُلُ بَقْلَةَ الاَْرْضِ وَلَقَدْ کَانَتْ خُضْرَةُ الْبَقْلِ تُرَی مِنْ شَفِیفِ صِفَاقِ بَطْنِهِ، لِهُزَالِهِ وَتَشَذُّبِ لَحْمِهِ»؛ به خدا سوگند! موسی (علیه‌السّلام) غير از قرص نانى كه بخورد از خدا نخواست؛ زيرا وى (از زمانى كه از مصر فرار كرد و به سوى مدین آمد) از گياهان زمين تغذيه مى‌كرد تا آن‌جا كه بر اثر لاغرى شديد و تحليل‌ رفتن گوشت بدن او رنگ سبز گياه از پشت پرده شكمش آشكار بود.»
«صفاق» (مثل کتاب) یعنی پوست شکم. (سبزی‌ تره از نازکی پوست شکمش دیده می‌شود زیرا که بس لاغر شده و گوشتش رفته بود.)


این واژه فقط یک بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. حسون، نهج البلاغه، ص۳۴۶، خطبه۱۶۰.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین (علیه‌السّلام)، ج۶، ص۲۳۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شفف»، ج۲، ص۶۰۵.    






جعبه ابزار