• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شفاعت خواستن از غیر خداوند

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شفاعت به معنای واسطه‌شدن و توسل به معنای واسطه قرار دادن است. این دو مفهوم از معتقدات مسلمانان و مذاهب اسلامی است؛ اما بین تمامی فرقه‌های اسلامی، تنها وهابی‌ها هستند که شفاعت در دنیا را منکر بوده و قائلین به آن‌را مشرک می‌دانند. در این نوشتار شفاعت و توسل و قائلان به آن و مخالفان آنرا بررسی خواهیم کرد.



توسل، یعنی واسطه قرار دادن، انبیاء، امامان و صالحان به پیشگاه خداوند چنانچه خداوند، در قرآن کریم می‌فرماید:
«یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا اِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ؛ ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و برای تقرب به او وسیله‌ای بجویید.»

این آیه به تمامی مؤمنین دستور می‌دهد که به هر وسیله‌ای که سبب تقرب به خداوند می‌شود تمسک بجویند.

۱.۱ - توسل در کلام حضرت زهرا

بنابراین تقرب به خداوند بدون وسیله و واسطه امکان ندارد حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیه) می‌فرماید:
واحمد اللّه الذی بعظمته ونوره یبتغی مَن فی السموات والارض الیه الوسیلة ونحن وسیلته فی خلقه.

تمام آن‌چه در آسمان و زمین هستند، برای تقرب به خداوند به دنبال وسیله هستند و ما وسیله و واسطهء خداوند در میان خلقش هستیم.
[۴] بغدادی، بلاغات النساء، ص۱۴.

و از عایشه درباره خوارج نقل شده است که پیامبر فرمود:
هم شرّ الخلق والخلیقة، یقتلهم خیر الخلق والخلیقة، واقربهم عند اللّه وسیلة. (اما این روایت را دستان امانت‌دار اهل سنت حذف کرده‌اند. )

خوارج، بدترین خلائق هستند، آن‌ها را بهترین فرد از میان خلائق که نزدیک‌ترین وسیله به خداوند هستند، خواهد کشت. مراد حضرت علی (علیه‌السلام) است.

۱.۲ - توسل حضرت آدم

و از ابی‌هریره درباره قصه حضرت آدم نقل شده است:
یا آدم هؤلاء صفوتی... فاذا کان لک لی حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبی: نحن سفینة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلک، فمن کان له الی الله حاجة فلیسالنا اهل البیت.

ای آدم! این‌ها (اهل‌بیت) برگزیدگان من هستند... هر وقت حاجتی داشتی اینها را واسطه قرار بده. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: ما کشتی نجات هستیم، هر کس سوار این کشتی شد، نجات خواهد یافت و هر کس سرپیچی کند، هلاک می‌شود، هر کسی حاجتی به سوی خداوند دارد، باید ما اهل‌بیت را واسطه قرار دهد.

۱.۳ - استغاثه حضرت آدم

و سیوطی نقل می‌کند که حضرت آدم به درگاه خداوند چنین استغاثه می‌کرد:
اللهمّ انّی اسالک بحقّ محمد وآل محمد سبحانک لا اله الا انت، عملت سوءً، وظلمت نفسی فاغفر لی انّک انت الغفور الرحیم، فهؤلاء الکلمات التی تلقی آدم.

بار خدایا! از تو درخواست می‌کنم به حق محمد و آل محمد که تو پاک و منزهی و غیر از تو خدایی نیست، من کار بدی کردم و به خود ظلم نمودم؛ پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهربان هستی....

۱.۴ - توسل در قرآن

همچنین آیات بسیاری در قرآن کریم وجود دارد که توسل به غیر خداوند را مشروع می‌داند، از جمله:
«یَا اَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا اِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ؛ گفتند: «ای پدر! برای گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم.»

در این آیه خداوند داستان برادران حضرت یوسف (علیه‌السّلام) را یادآوری می‌کند که آن‌ها بعد از پیشیمانی از کردارشان به پیش حضرت یعقوب (علیه‌السّلام) آمدند و از او که پیامبر خدا بود درخواست کردند که از خداوند برای آن‌ها طلب بخشش کند. حضرت یعقوب هم نگفت که چرا خودتان مستقیماً سراغ خداوند نمی‌روید و به من متوسل شده‌اید؛ بلکه به آن‌ها وعده داد که از خداوند برای آن‌ها طلب بخشش خواهد کرد:
«قَالَ سَوْفَ اَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ گفت: «به زودی از پروردگارم برای شما آمرزش می‌خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است.»

همچنین خداوند در آیه ۶۴ سوره نساء می‌فرماید:
«وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا؛ و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند و پیامبر (نیز) برای آنان طلب آمرزش می‌کرد، قطعاً خدا را توبه‌پذیرِ مهربان می‌یافتند.»
این آیه نشان می‌دهد که باید برای طلب بخشش از خداوند واسطه و وسیله آبروداری را پیدا کرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد.


شفاعت، واسطه شدن، انبیاء، امامان و صالحان ببن خدا و خلق در قیامت برای بخشیده شدن گناهانی است که از مؤمنان سر زده است.

۲.۱ - اجماع مسلمانان بر شفاعت در قیامت

شفاعت در قیامت، با شرائط و خصوصیاتی که درباره آن ذکر شده است، از ضروریات تمامی مذاهب اسلامی و مورد اجماع تمامی علمای مسلمان است که آیات بسیاری در قرآن کریم آن را تایید می‌کند؛ از جمله:
«وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی؛ و بزودی پروردگارت تو را عطای خواهد داد، تا خرسند گردی.»
«وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛ و پاسی از شب را زنده بدار، تا برای تو (به منزله) نافله‌ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.

۲.۲ - مقام محمود از دیدگاه علما

تمامی مفسران شیعه و سنی بر این مطلب اتفاق دارند که مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است که خداوند آن را به پیامبرش وعده داده است.

۲.۲.۱ - فخر رازی

فخر رازی از علما و مفسرین بزرگ اهل سنت در این‌باره می‌گوید:
اجمعت الامة علی ان لمحمد صلی الله علیه وسلم شفاعة فی الآخرة وحمل علی ذلک قوله تعالی (عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا) وقوله تعالی (ولسوف یعطیک ربک فترضی).

تمامی امت اسلامی بر این مطلب اجماع دارند که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در قیامت حق شفاعت دارد و این دو آیه «امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند» و «و بزودی پروردگارت تو را عطای خواهد داد، تا خرسند گردی» را به همین معنا حمل کرده‌اند.

۲.۲.۲ - شیخ مفید

مرحوم شیخ مفید (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) در این‌باره می‌فرماید:
اتفقت الامامیة علی ان رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یشفع یوم القیامة لجماعة من مرتکبی الکبائر من امته، وان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) یشفع فی اصحاب الذنوب من شیعته، وان ائمة آل محمد (علیهم‌السّلام) کذلک، وینجی الله بشفاعتهم کثیرا من الخاطئین.

امامیه بر این مطلب اتفاق دارند که رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز قیامت گروهی از کسانی را که گناهان کبیره انجام داده‌اند، شفاعت می‌کند. و نیز بر این مطلب اتفاق دارند که امیرالمؤمنین و بقیه ائمه گناهکاران را شفاعت می‌کنند و با شفاعت آن‌ها خداوند بسیاری از گناهکاران را نجات می‌دهد.

۲.۲.۳ - علامه مجلسی

و مرحوم علامه مجلسی (رحمت‌الله‌علیه) نیز در این‌باره می‌فرماید:
اما الشفاعة فاعلم انه لا خلاف فیها بین المسلمین بانها من ضروریات الدین وذلک بان الرسول یشفع لامته یوم القیامة، بل للامم الاخری....

تمامی مسلمین بر این مطلب اتفاق دارند که شفاعت از ضروریات دین است. و شفاعت، یعنی این که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نه تنها امت خود را، بلکه امت‌های دیگر را نیز شفاعت خواهد کرد.

۲.۲.۴ - نووی

و نووی از شارحین صحیح مسلم به نقل از قاضی عیاض بن موسی می‌نویسد:
قال القاضی عیاض رحمه الله مذهب اهل السنة جواز الشفاعة عقلا ووجوبها سمعا بصریح قوله تعالی (یَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ اِلَّا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا) وقوله (وَلَا یَشْفَعُونَ اِلَّا لِمَنِ ارْتَضَی) وامثالهما وبخبر الصادق صلی الله علیه وسلم وقد جاءت الآثار التی بلغت بمجموعها التواتر بصحة الشفاعة فی الآخرة لمذنبی المؤمنین واجمع السلف والخلف ومن بعدهم من اهل السنة علیها.

قاضی عیاض می‌گوید: " مذهب اهل سنت بر این است که شفاعت عقلا جایز و شرعا واجب است، به دلیل این که خداوند به صراحت در آیه قرآن فرموده است: " در آن روز، شفاعت (به کسی) سود نبخشد، مگر کسی را که (خدای) رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آید " و نیز گفته خداوند که فرموده: " و جز برای کسی که (خدا) رضایت دهد، شفاعت نمی‌کنند " و امثال این آیات. و همچنین به خاطر روایات پیامبر راستگو (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مبنی بر صحت شفاعت در آخرت برای گناهکارانی از مؤمنین که مجموع این روایات به حد تواتر می‌رسد. تمامی علمای اهل سنت، از گذشته تاکنون بر صحت شفاعت اجماع دارند.

۲.۲.۵ - ابوبکر الکلاباذی

تاج‌الاسلام ابوبکر الکلاباذی (ت ۳۸۰ ه) در این‌باره می‌گوید:
ان العلماء قد اجمعوا علی ان الاقرار بجملة ما ذکر الله سبحانه وجاءت به الروایات عن النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی الشفاعة واجب، لقوله تعالی: (وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی) ولقوله: (عَسَی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا) وقوله: (وَلَا یَشْفَعُونَ اِلَّا لِمَنِ ارْتَضَی). وقال النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): " شفاعتی لاهل الکبائر من امتی ".

علما بر این مطلب اجماع دارند که اقرار به تمامی آن‌چه که خدا و رسول او (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره شفاعت گفته‌اند، واجب است. به دلیل فرمودهء خداوند: " و بزودی پروردگارت تو را عطای خواهد داد، تا خرسند گردی» و فرمودهء خداوند: " امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند " و نیز فرمودهء خداوند: " و جز برای کسی که (خدا) رضایت دهد، شفاعت نمی‌کنند " و همچنین سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که فرمود: " من گناهکارانی از امتم را شفاعت می‌کنم".

۲.۲.۶ - ابن‌تیمیه

حتی ابن‌تیمیه نیز شفاعت در قیامت را قبول دارد و در این‌باره می‌گوید:
للنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی یوم القیامة ثلاث شفاعات... واما الشفاعة الثالثة فیشفع فی من استحق النار وهذه الشفاعة له (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ولسائر النبیین والصدیقین وغیرهم فی من استحق النار ان لا یدخلها ویشفع فی من دخلها.

برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز قیامت سه شفاعت است... شفاعت سوم برای کسانی است که مستحق آتش هستند. شفاعت آن حضرت، سایر انبیاء، صدیقین و دیگران به این است که کسی که سزاوار آتش است، وارد آن نشود، و نیز در مورد کسی که داخل آتش شده شفاعت می‌کند.

۲.۲.۷ - محمد بن عبدالوهاب

محمد بن عبدالوهاب نیز در این‌باره می‌گوید:
وثبتت الشفاعة لنبینا محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یوم القیامة ولسائر الانبیاء والملائکة والاولیاء والاطفال حسبما ورد، ونسالها من المالک لها والآذن فیها بان نقول: اللهم شفع نبینا محمدا فینا یوم القیامة او اللهم شفع فینا عبادک الصالحین، او ملائکتک، او نحو ذلک مما یطلب من الله لا منهم... ان الشفاعة حق فی الآخرة، ووجب علی کل مسلم الایمان بشفاعته....
[۲۱] محمد بن عبدالوهاب، الهدیة السنیة، الرسالة الثانیة، ص۴۲.


شفاعت برای پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز قیامت و نیز برای سایر انبیاء، ملائکه، اولیاء و اطفال بنابر آن چه که وارد شده است، قطعی است. و ما درخواست می‌کنیم از مالک و اجازه‌دهنده شفاعت به این صورت که می‌گوییم:
و ما از خدواندی که صاحب شفاعت می‌باشد و اجازه شفاعت به دست اوست در خواست می‌کنیم:
"بار خدایا! پیامبر ما را در روز قیامت شفیع ما قرار بده". یا این‌که می‌گوییم: " بار خدایا! صالحان و ملائکه خود را شفیع ما قرار بده " و مانند این سخنان که از خداوند طلب می‌کنیم نه از غیر خدا. شفاعت در آخرت حق و واجب است بر هر مسلمانی که به آن ایمان داشته باشد....


این نمونه‌های کوچکی بود از نظرات علمای شیعه و سنی در این‌باره که به جهت اختصار به همین تعداد بسنده می‌شود.
اما آن‌چه که از بین تمامی فرقه‌های اسلامی، تنها وهابی‌ها آن را قبول ندارند و به شدت با آن به مخالفت برخواسته و قائل به آن را مشرک می‌دانند، شفاعت در دنیا، یعنی همان توسل است، که ما این مطلب را در پاسخ به سؤال اول بررسی و صحت آن را از دیدگاه قرآن ثابت کردیم.


۱. مائدة/سوره۵، آیه۳۵.    
۲. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۲۱۱.    
۳. جوهری بغدادی، ابوبکر، السقیفة وفدک، ص۹۸.    
۴. بغدادی، بلاغات النساء، ص۱۴.
۵. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲، ص۲۶۷، از مسند احمد.    
۶. ابن‌مغازلی، علی بن محمد، المناقب، ص۱۰۰.    
۷. حمویی جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷.    
۸. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۱۸، ح ۳۲۰.    
۹. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، ج۱، ص۱۴۷.    
۱۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۷.    
۱۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۸.    
۱۲. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۱۳. ضحی/سوره۹۳، آیه۵.    
۱۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۹.    
۱۵. فخررازی، محمد بن عمر، تفسیر الرازی، ج۳، ص۴۹۵.    
۱۶. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات فی المذاهب والمختارات، ص۴۷، تحقیق مهدی محقق.    
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۸، ص۲۹ - ۶۳.    
۱۸. نووی، یحیی بن شرف، شرح مسلم، ج۳، ص۳۵.    
۱۹. کلاباذی، ابوبکر محمد بن ابی‌اسحاق، التعرف لمذهب اهل التصوف، ص۵۴-۵۵، تحقیق د. عبدالحلیم محمود، شیخ الازهر الاسبق.    
۲۰. ابن‌تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعة الرسائل الکبری، ج۱، ص۴۰۳ ۴۰۴.    
۲۱. محمد بن عبدالوهاب، الهدیة السنیة، الرسالة الثانیة، ص۴۲.



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا شفاعت خواستن از غیر خداوند شرک است؟».    






جعبه ابزار