• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شعراء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شُعراء (لغات‌قرآن)، شعر.


شُعَراء (به ضم شین و فتح عین) از واژگان قرآن کریم جمع «شاعر» به معناى «چكامه‌سرايان» است.



شُعَراء جمع «شاعر» به معناى «چكامه‌سرايان» است.


به مواردی از شُعَراء که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - افترا بستن به پیامبر

مباحثی درباره شعر و شاعران در قرآن مطرح شده است.
ابتدا باید دانست به حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شاعر می‌گفتند، مرادشان از آن خیال‌پردازی بود، یعنی آن‌چه می‌گوید واقعیت ندارد، ذهن، ذوق و خیال او این سخنان را می‌پروراند، همان‌طور که شعرا به نیروی خیال کاه را کوه و کوه را کاه می‌بینند.

۲.۱.۱ - شاعِرٌ (آیه ۵ سوره انبیاء)

(بَلْ قالُوا اَضْغاثُ اَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْیَاْتِنا بِآیَةٍ کَما اُرْسِلَ الْاَوَّلُونَ)
(آن‌ها گفتند: « (آن‌چه محمد آورده وحى نيست؛ بلكه خواب‌هايى آشفته است؛ اصلًا آن را به دروغ به خدا بسته؛ بلكه او يک شاعر است؛ اگر راست مى‌گويد بايد معجزه‌اى براى ما بياورد؛ همان گونه كه پيامبران پيشين با معجزات فرستاده شدند.»)
در مجمع البیان فرموده: این سخن شخص متحیر است که آن‌چه شنیده مبهوتش کرده، گاهی می‌گوید سحر است و گاهی شعر و گاهی خواب، و این مناقضه آشکار است.
ولی ظاهرا آن سه مرحله ترقی از تکذیب قرآن و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. اول گفتند: خواب‌های پریشان است ولی چون خواب در نوبت خود حقیقت دارد و شخص چیزی می‌بیند. گفتند: بلکه افترا گفته و از خودش بسته و جعل کرده است. ولی چون دروغ بستن نیز تدبیر و فکر لازم دارد از آن هم ترقی کرده گفتند: شاعر است و از روی وهم و خیال سخن می‌گوید.


۲.۲ - مبارزه قرآن با شعر و شاعران

قرآن کریم با شعر و شاعران مبارزه کرده و هر دو را کوبیده است. باید دید کدام شعر و کدام شاعر مورد حمله قرآن است. ابتدا آیات را نقل سپس مطلب را بررسی می‌کنیم:

۲.۲.۱ - الشِّعْرَ (آیه ۶۹ سوره یس)

(وَ ما عَلَّمْناهُ‌ الشِّعْرَ وَ ما یَنْبَغِی لَهُ اِنْ هُوَ اِلَّا ذِکْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِینٌ)
(ما شعر به او (پيامبر) نياموختيم و شايسته او نيست؛ شاعر باشد اين كتاب آسمانى فقط مايه يادآورى و قرآن مبين است.)
ما به او شعر نیاموخته‌ایم و شعر به او سزاوار نیست، بلکه کلام او تذکر و قرآن مبین است، شعر آن‌گاه که در خور شان انبیاء نباشد قهرا موقعیت خویش را از دست می‌دهد.

۲.۲.۲ - الشُّعَراءُ (آیه ۲۲۴ سوره شعراء)

(وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ. اَ لَمْ تَرَ اَنَّهُمْ فِی کُلِّ وادٍ یَهِیمُونَ. وَ اَنَّهُمْ یَقُولُونَ ما لا یَفْعَلُونَ. اِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیراً.)
(پيامبر اسلام شاعر نيست؛ شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مى‌كنند. آيا نديدى آن‌ها در هر وادى سرگردانند؟ و سخنانى مى‌گويند كه به آن‌ها عمل نمى‌كنند؟! مگر كسانى از آنها كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند و خدا را بسيار ياد كردند و به هنگامى كه مورد ستم واقع شدند به دفاع از خويشتن و مؤمنان بر مى‌خاستند و از اشعارشان در اين راه كمک گرفتند و كسانى كه ستم كردند به زودى خواهند دانست كه به كدامين جايگاه باز مى‌گردند!)
یعنی گمراهان از شعراء پیروی می‌کنند، نمی‌دانی که شاعران در هر وادیی گام بر می‌دارند (و در توسن خیال نشسته و به هر سو می‌تازند) و می‌گویند آن‌چه را که نمی‌کنند، مگر شاعرانی‌که ایمان آورده و کار نیکو کرده و خدا را بسیار یاد نموده‌اند. این آیات با آن‌که شعر، شاعران‌ و پیروان آن‌ها را کوبیده ولی در آیه اخیر شاعران مؤمن را از این گروه استثناء کرده و در نتیجه شعر آنها و خودشان ممدوح‌اند.
در المیزان از درّ المنثور نقل شده: ابوسعید گوید: روزی با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌رفتیم بر شاعری گذشتیم که شعر می‌گفت حضرت فرمود: «لَاَنْ یَمْتَلِئَ جَوْفُ اَحَدِکُمْ قَیْحاً خَیْرٌ مِنْ اَنْ یَمْتَلِئَ‌ شِعْراً» بعد گوید: این روایت از طریق شیعه از امام صادق (علیه‌السّلام) از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است.
ناگفته نماند در قرآن به شعر جاهلیت و شعر غیر مسؤل حمله شده، شعری‌که در خدمت هوس‌های شخصی است و به خاطر شعر سروده می‌شود و قابل پیاده شدن در عمل نیست، مثل تابلوهای خیالی که نفعی به حال جامعه ندارند و فقط اشخاص میلیونر آن‌ها را به قیمت گزاف می‌خرند، آری این‌گونه اشعار غیر مسؤل و مضرّ و محصول خیال‌بافی مورد حمله قرآن است و قرآن نسل آن‌ها را قطع کرد، ولی بعدها خلفا آن‌را زنده کردند و به شاعران مطرب کیسه‌های زر دادند. وگرنه شعر مفید و مبیّن حقیقت مورد نظر قرآن و اولیاء دین است، چنان‌که از استثناء در آیه اخیر روشن گردید.


۲.۳ - شعر مذموم و ممدوح

اصولا سخنی‌که از روی وهم و خیال باشد، خواه به صورت نظم باشد یا نثر در اسلام مذموم است، ولی بیان حقائق در هر قالب که باشد ممدوح و مورد نظر است. در مجمع البیان از کعب بن مالک نقل شده که گفت یا رسول اللّه درباره شعر چه می‌فرمائید؟ فرمود: مؤمن با شمشیر و زبان خویش جهاد می‌کند به خدائی‌که جانم در دست اوست گویا (با شعر گفتن) آنها را تیرباران می‌کنید. و آن حضرت به حسّان بن ثابت فرمود: آن‌ها را هجو کن روح القدس با تو است. نگارنده گوید: علامه امینی در جلد دوم الغدیر ص۱ تا ۲۴ در خصوص شعر ممدوح و شعراء حق مطلب را ادا کرده است.
آیا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شعر گفته است؟
از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که گویا در جنگ حنین فرموده:
«اَنَا النَّبِیُّ لَا کَذِبْ‌ ••• اَنَا ابْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبْ‌»
در جواب این‌که این نقل با (وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ) چگونه می‌سازد در مجمع البیان فرموده: گروهی گفته‌اند آن شعر نیست، گروهی دیگر گویند این شعر اتفاقی بوده و آن حضرت قصد شعر گفتن نداشته است.
در المیزان فرموده: این بیت از آن حضرت منقول است و درباره آن زیاد بحث کرده‌اند ولی طرح روایت آسان‌تر است از آن‌که بگوییم شعر است یا شعر از روی قصد نیست.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۴۴-۴۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۵۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۳۴۸.    
۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۲۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۵۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۵۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۹۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۳.    
۱۰. یس/سوره۳۶، آیه۶۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۶۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۸.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۳۲.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۴.    
۱۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۲۴-۲۲۷.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۷۶.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۳۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۷۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۵.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۳۷.    
۲۳. علامه امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۲، ص۱-۲۴.    
۲۴. طبرسی، حسن بن فضل، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۲۸۷.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۱۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شعراء»، ج۴، ص۴۴-۴۷.    






جعبه ابزار