شعر شیعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اگر بپذیریم که
شعر و
ادبیات هر
قوم با
مکتب و
آیین، آیینه افکار و باورها و گرایشهای آن است. درباره «شعر شیعی» نیز میتوان گفت که نماد
تفکر و
اعتقادات و
فرهنگ مکتبی
شیعه، در آیینه ادبیات آیینی شاعران ولایی شیعی متجلی است. که میتوان به شعر
غدیر و
عاشورا و غیره اشاره کرد.
اگر بپذیریم که
شعر و
ادبیات هر
قوم با
مکتب و
آیین، آیینه افکار و باورها و گرایشهای آن است. درباره «شعر شیعی» نیز میتوان گفت که نماد
تفکر و
اعتقادات و
فرهنگ مکتبی
شیعه، در آیینه ادبیات آیینی شاعران ولایی شیعی متجلی است. از آن جا که «
غدیر» نماد تشیع است، چندان هم گزافه نیست اگر «شعر غدیر» را با «شعر شیعی» هم خانواده و هم سو به شمار آوریم.
اگر چه «
غدیر خم» و «
ولایت علوی» سرچشمه جوشش شعر شیعی و پدید آمدن غدیریههای ماندگار است، اما در نگاهی وسیع تر، آنچه به مقولههایی همچون:
اهل بیت،
ولایت ائمه،
محبت ذوی القربی،
امامت علی ابن ابی طالب،
فضایل و
مناقب، خاندان
عصمت و
مدایح و
مراثی عترت پیامبر مرتبط باشد، به نوعی شعر شیعی محسوب میشود و این درون مایهها به گستردگی در ادبیات شیعه مطرح است.از آن جا که امامت
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نشان
کمال دین و ارائه الگوی شایسته برای هدایت
جامعه است، شاعران شیعی نیز همین جوهره ناب را در سرودههای آیینی خویش بر محور ولایت مطرح کرده و فرهنگ غنی شعر شیعی را بنیاد نهادهاند.
شعر شیعی هم
مدیحه دارد، هم
مرثیه و
حماسه. ولی بارزترین شاخصه شعر شیعی پرداختن به مساله امامت اهل بیت و هدایت گری خاندان عصمت و احیای یاد و نام و
فضایل آنان و بازگو کردن مظلومیتهای خاندان
رسالت و افشای جنایات ظالمان نسبت به دودمان پاک
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
از این رو در آیینه شعر شیعی و در رواق ادبیات ولایی و آیینی، تصویری از پاکیها و فضیلتها و مبارزات حقطلبانه و مظلومیت عترت و جلوههای حماسه
عاشورا و فرهنگ غدیر دیده میشود.
گفته شد که شعر شیعی نشات گرفته از باورهای ناب معتقدان به ولایت علوی است و آبراهه زلال و پایان ناپذیر آن غدیر خم است. با پیشینههای درخشان و پیش کسوتانی نامور و محتوایی سرشار و غنی و متاثر از
آیات کلام الله و
معارف اهل بیت و اشارات قرآنی و حدیثی به مناقب صاحب ولایت و
ثقل اصغر. از زمان
حسان بن ثابت، که در روز غدیر خم به اذن پیامبر خدا برخاست و واقعه غدیر را سرود، تا زمان حاضر اشعار فراوانی با محتوای یاد شده و جوهره غدیری درباره امامت حضرت علی (علیهالسّلام) سروده شده و شاعران
عرب و
فارس درباره آن ادای حق کردند. هر شیعه متعهد و ولایی احساس وظیفه میکرده که برای جاودانه ساختن حقیقت متجلی در غدیر و مرام و مذهب اهل بیت عصمت، از قدرت و طبع شعری خود بهره گیرد و رنگ ولایت به سرودههای خویش بزند، تا به خاطر برخورداری از این «صبغه الله» رنگ جاودانه یابد و همین سبب پیدایش حجم عظیمی از مدایح علوی شده است.
اگر به کتاب جاودانه «
الغدیر» نظر افکنیم، میبینیم که زنده یاد «
علامه امینی» مباحث این کتاب جهانی را بر مبنای غدیریههای شاعران عرب و
فضایل حضرت امیر از صدر اسلام تا زمان مؤلف سامان داده است و، قرن به قرن، شاعران غدیر را معرفی و به نقل و مستند سازی اشعارشان پرداخته است. رسول اکرم و
امامان شیعه نیز مدافع و مروج این گونه مدایح بودهاند و شعر شاعران هم در این عرصه ارزش و اعتبار و مانایی یافته است؛ چرا که آنان به ستایش
خورشید پرداختهاند و «مادح خورشید، مداح خود است.»
جایگاه «شعر عاشورا» در میان شعر شیعی، همچون نگینی درخشان در حلقه ادبیات مکتبی است. ورود حماسه
کربلا به حیطه شعر و ادب، یکی از عوامل ماندگاری و پایایی آن نهضت است؛ چرا که قالب تاثیر گذار و نافذ شعر و
مرثیه، میان دلها و عاطفهها از یک سو، و حادثه عاشورا از سوی دیگر پیوند زده و احساسهای شیفتگان را به آن ماجرای خونین و حماسی وصل کرده است.
ادبیات عاشورایی، از غنیترین ذخیرههای فکری و احساسی شیعه است. از سوی دیگر، حماسه کربلا هم در زبان شعری شاعران تاثیر نهاده و ادبیات رثایی و سوگ سرودههای مذهبی را غنا و اعتلایی ویژه بخشیده است. برخی از شاعران نیز ماندگاری نام خویش را مدیون پرداختن به توصیف و ترسیم قیام کربلایند و گاهی با یک شعر عاشورایی، شهره و جاوید گشتهاند، همچون
محتشم کاشانی و ترکیب بند ماندگار او: باز این چه شورش است که در خلق عالم است.
پرداختن به عاشورا با زبان شعر، هم توصیه
امامان شیعه بوده است، هم مورد ستایش و تقدیر و تشویق آنان. فضیلتهایی که برای سرودن شعر برای حادثه عاشورا و احیای آن واقعه با زبان شعر بیان شده، انگیزه بسیاری از شاعران شیعی و علاقه مندان به اهل بیت برای سرودن مراثی عاشورا گشته است.
امام صادق (علیهالسّلام) فرموده است: «ما من احد قال فی الحسین شعراً فبکی و ابکی به الا اوجب الله تعالی له الجنه و غفر له؛
هیچ کس نیست که درباره
حسین (علیهالسّلام) شعری بگوید و بگرید یا با آن بگریاند، مگر آن که
خداوند،
بهشت را بر او
واجب کند و او را بیامرزد.» این ستایش عظیم، پشتوانه پدید آمدن بخش عظیمی از فرهنگ شعر شیعی در زمینه ادبیات عاشورایی بوده است.
شعر عاشورا، سبکهایی گوناگون دارد. برخی با سرودن سوزناکترین مرثیهها، عواطف را برانگیخته و بیشتر به جنبه عاطفی و روحی آن پرداختهاند و مقتلنگاری منظوم کردهاند. برخی هم، به خصوص شاعران متاخر و معاصر، چه عرب زبان یا فارسی زبان، نگاهی منتقدانه به برخورد صرفاً سوگوارانه و گریه آمیز با حماسه کربلا داشتهاند و بیشتر از زاویه حماسه و
انقلاب و شور ستمستیزی به آن واقعه نگریستهاند و از عاشورا، اهرمی برای گسترش بیداری و شور مبارزه با خفقان و بیداد ساختهاند. به عبارت دیگر: برخی در سرودههای عاشورایی خویش به بیان «چه شد»؟ و نقل وقایع پرداختهاند، و گروه دیگر به ترسیم این که «چرا شد؟» و به فلسفه
قیام و درسها و پیامهای آن واقعه پرداختهاند. و هر دو به جای خویش نیکو عمل کردهاند؛ چرا که پرداختن به «چرا» جز با آگاهی از «چگونه» میسر نیست.
شعر عاشورا، در واقع به گونهای ادعا نامه شیعه علیه همه دستگاههای ستمگر است که در «
بنی امیه» تبلور یافته است. شعر عاشورا، نقد حکام غاصب و احیای مفاهیم زنده و زندگیساز دین و نشر ارزشهای ماندگاری است که زیربنای فداکاری و جهاد و جانبازی در راه عقیده به شمار میرود. خط روشن
امامان نیز از این رهگذر، ماندگار و روشن گشته است.
حضرت رضا (علیهالسّلام) به شاعر بزرگ شیعه، «
دعبل خزاعی» میفرماید: «ای دعبل! برای حسین بن علی مرثیه بگو، چرا که تو تا زندهای، یاور ما و ستایشگر مایی، پس تا میتوانی از یاری ما کوتاهی مکن»
این اشاره، گویای آن است که «شعر عاشورا» به نوعی در مسیر و خط نصرت اهل بیت پیامبر و ترویج افکار و مکتب این خاندان به شمار میآید. بی جهت نیست که شاعران شیعه و مرثیه سرایان عاشورایی، پیوسته در معرض خطر جانی و تهدید جدی از سوی حکام جور بودهاند؛ چرا که شعر عاشورا، اغلب انتقال دهنده فرهنگ
شهادت و خط حمایت از خاندان مظلوم پیامبر بوده است. با این حساب، سزاوار است که شاعران عاشورایی، در پدید آوردن آثار عاشورایی به نکاتی از قبیل: محتوای عالی و معتبر و آرمان گرا، قوت ادبی و استواری زبان ادبی، پرهیز از زبون نمایی عاشوراییان، اجتناب از نشر خرافات به نام مذهب و عاشورا، شناختن و شناساندن چهرههای تابان و الهام بخش قهرمانان کربلا و انتقال «پیامهای عاشورا» به نسل امروز و فرداییان تاریخ توجه داشته باشند. در این صورت است که «شعر عاشورا» به مرز استاندارد و حد کمال خویش میرسد و مورد ستایش
ائمه شیعه قرار میگیرد.
در بررسی آثار ماندگار شعر شیعی به چهرههای قوی، پر جاذبه، نافذ و اثرگذار برمی خوریم؛ کسانی همچون حسان بن ثابت،
کمیت اسدی،
سید حمیری،
عبدی کوفی، دعبل خزایی،
ابن رومی،
ابو فراس همدانی،
صاحب بن عباد،
مهیار دیلمی،
سید رضی و
سید مرتضی،
کاظم ازری،
ابراهیم فخرومی،
مصطفی جمالدین.
در میان سرایندگان فارسی زبان نیز این نامها در پهنه ادب و شعر شیعی برای ما بسیار آشناست:
کسایی مروزی،
دقیقی طوسی،
منوچهری دامغانی،
ناصرخسرو قبادیانی،
فردوسی طوسی،
عطار نیشابوری،
ابن یمین فریومدی،
واعظ کاشفی،
نظیری نیشابوری،
حزین لاهیجی،
هاتف اصفهانی،
عمان سامانی، محتشم کاشانی،
خوشدل تهرانی،
شهریار تبریزی،
الهی قمشهای.
بسیاری از اهل ذوق و ادب نیز کوشیدهاند گهرهای پراکندهای را که در خزانه شعر شیعی است، گرد آورند و مجموعهای از اشعار ولایی و غدیری عرضه کنند. شمارش این آثار و مجموعهها نیز به درازا میکشد. اما چارهای ذکر نام برخی از آنان، هر چند گذرا و بدون معرفی و صرفاً جهت ارائه نمونه، نیست؛ آثاری همچون: بیعت با خورشید، پاسداران غدیر، چکامه کوثریه، در ساحل غدیر، دریا در غدیر، غدیر در شعر فارسی، گلبانگ غدیر، گوهر عشق، ولایت نامه، یک جرعه از غدیر، در خلوت علی، همای رحمت، دسته گل محمدی، یک قطره از دریا، علی در شعر و ستایش فارسی، جلوههای ولایت در شعر فارسی، سرود غدیر، آیینه جمال و جلال، ستایش گران خورشید و....هر یک از این نامها، عنوان کتابی است گردآمده از سرودههای شاعران شیعی بر محور ولایت و امامت و تفکر شیعی و آرمانهای اهل بیتی، باید به همه این گردآوردندگان و سرایندگان دست مریزاد گفت و اجرشان را از خدا طلبید.
این تلاش از دیرباز جریان داشته و هنوز هم جاری است و در آینده نیز جریان خواهد داشت؛ چرا که هم آفرینشهای ادبی و شعری بر محور و مدار ولایت و باورهای تشیع بیانقطاع و گسست است و همانگیزه ولایتمداران و شیفتگان ارزشهای ولایی و اهل بیتی روز افزون.
رواست که شعر شیعی را از منظری دیگر، «شعر و شناخت شهود» بدانیم. با ورقهای که دل شاعر ولایی میافتد و شوری عرفانی که او را به تمجید خورشید و ستایش
نور وامی دارد، فروغ یک شهود است؛ جلوهای است که در دلهای روشن و بر صفحه فکرهای پیراسته و شفاف پدید میآید.از سوی دیگر، آمیخته به حکمت و دانش و آکنده از معرفت و بینش است.به تعبیر یکی از نویسندگان: «هرگاه شعر میخواهد از جوشش خم غدیر بسراید، پیش از آن باید گویشی از کوثر ولایت علوی بنمایاند.شعر غدیر فقط یک «واقعه» را تصویر نمیکند.بلکه یک «
معرفت» را تفسیر میکند. شعر غدیر به تبیین یک حقیقت میپردازد؛ حقیقتی که سرحلقه هر معرفت دیگری است.شعر غدیر، تنها پرداختن به یک رویداد نیست. که نمود یک نماد بینشی است، آن هم بینشی ارزشی که ریشه در ملکوت دارد؛ یعنی کسی که از غدیر میگوید، نه تنها از محمد و علی (علیهالسّلام) که از خدا میگوید؛ یعنی شعر، زبان گویای حقیقت میشود در مجرای زمان.»
اگر شاخصه شعر والای شیعی را برخورداری از بینش و حکمت بدانیم و شاعر مکتبی را اندیشمندی صاحب فکر و دانش و
معرفت شهودی بشناسیم، بیراهه نرفتهایم. بر این اساس، بر شاعر مکتبی و شیعی میسزد که پا به پای رشد ادبی و قوت بیانی و تحصیل زیباییهای واژگان و تعابیر در سرودههای خود، بر عمق و محتوای آن هم بیفزاید و تابلویی از معرفت و شهود خود به نمایش بگذارد.
در سخن گفتن از شعر شیعی به عنصر تعهد و موضع برمی خوریم. پیشینه پرافتخار شعر شیعی نشان دهنده این عنصر است.در دورانهای خفقان بار
اموی و
عباسی، شاعران مکتبی و پروردگان دامن اسلام و پیروان صدیق حق، با
شمشیر شعر به میدان میآمدند و به تایید حق و عدل و بیان
فضایل امامان میپرداختند. کسانی همچون: «
فرزدق»، «
عوف بین عبدالله»، «کمیت»، «
عبدالله بن کثیر»، «دعبل» و دیگران، با زیباترین و مؤثرترین وجه، مفاخر، مناقب و صفات والای آل الله را در قالب شعر بیان میکردند و با مهیجترین شکل، مظلومیت آل علی و شهیدان راه حق را ترسیم مینمودند.شاعران شیعه، سنگرداران متعهد و پرشور و مبارزان نستوه این میدان بودند و جهاد فرهنگی آنان مورد حمایت و توجه و تقدیر و تایید
امامان معصوم (علیهالسّلام) بود و از زبان پیامبر و ائمه. مشمول دعای
خیر و تایید
روح القدس میشوند. تنها کافی است به این یک
حدیث اشاره شود که حضرت صادق (علیهالسّلام) فرمود: «من قال فینابیت شعر بنی الله له بیتاً فی الجنه؛
هر کس درباره ما خاندان یک بیت شعر بگوید، خداوند در بهشت، به پاداش آن، خانهای برای او بنا میکند.» استفاده از مدح و مرثیه به یاد
امامان و اهل بیت در دورههای پس از امویان و عباسیان در تاریخ شیعه ادامه داشت و از این عنصر، در گسترش
فضایل آنان استفاده میشد و جانها با فروغ حیات خاندان رسالت، گرم و روشن میگشت. این تعهد، هنوز هم، تا همواره، ملاک ارزش در «شعر شیعی» است و نباید از آن غفلت شود. این گونه است که جریان شعر شیعی تداوم مییابد، و هر چه بالندهتر و پایندهتر. سیراب کننده جانها، ذهنها و زندگیها میشود. و همواره چنین باد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شعر شیعی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۹.