• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شعائر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَعائِر (به فتح شین و کسر همزه) از واژگان قرآن کریم به معنای علامت و نشانه‌ است.
شَعائِر جمع شعيره است
در قرآن مراد ازشعائر اللّه محل‌های معلوم و نشانداری است که خدا آن‌ها را محل عبادت قرار داده است.



شَعائِر جمع شعیره به معنی علامت و نشانه‌ است.
در برخی از آیات قرآن به مباحثی در رابطه باشعر و شاعران پرداخته شده، و در آیاتی به مبارزه باشعر و شاعری پرداخته شده است.


به مواردی از شَعائِر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - شَعائِرِ (آیه ۱۵۸ سوره بقره )

(اِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ‌ شَعائِرِ اللَّهِ)
(صفا و مروه از شعائر الهى است.)
در مجمع البیان فرموده: شعائر اللّه محل‌های معلوم و نشانداری است که خدا آنها را محل عبادت قرار داده و هر محل معین برای عبادت مشعر آن عبادت است. علی هذا صفا و مروه دو محل و دو معبداند که خدا را یاد می‌آورند و مکان عبادت‌اند.


۲.۲ - شَعائِرِ (آیه ۳۶ سوره حج)

(وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ‌ شَعائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیها خَیْرٌ)
(شتران فربه را در مراسم حج براى شما از شعائر الهى قرار داديم.)
در آیه‌ بالا شتران قربانی شعائر اللّه‌اند که به واسطه ذبح آنها خدا عبادت می‌شود و خدا را به یاد می‌آورند.


۲.۳ - شَعائِرَ (آیه ۳۲ سوره حج)

(ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ‌ شَعائِرَ اللَّهِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ اِلی‌ اَجَلٍ مُسَمًّی ثُمَّ مَحِلُّها اِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ)
(اين است مناسک حج)؛ و هركس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دل‌هاى آنها است. در آن حيوانات قربانى، منافعى براى شماست تا زمان معيّنى و تا روز ذبح آنها مى‌توانيد از آن‌ها استفاده كنيد؛ سپس محل ذبح آن، نزديك خانه گرامى كعبه است.)
بنابر تفسیر اهل بیت (علیهم‌السّلام) مراد از شعائر، شتران قربانی‌اند، که کوهان آنها را از طرف راست می‌شکافند و با خود از میقات سوق می‌دهند، و این عمل را اشعار و سیاق گویند.
آیه دوم‌ (لَکُمْ فِیها مَنافِعُ) مؤید این تفسیر است. بعضی آن‌را مطلق محل‌های طاعت گفته‌اند.
درباره تعیین منافع که پیش از نحر از آن‌ها می‌توان برد، در تفسیر المیزان از اصول کافی و در تفسیر صافی از اصول کافی و الفقیه از حضرت صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: اگر حاجت باشد می‌تواند به آن سوار شود، بی‌آنکه رنجش دهد و اگر شیری داشته باشد می‌دوشد بی‌آنکه آن‌را تمام کند.

۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۴۴-۴۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۵۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۴۶.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۲۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۵۸۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۸۵.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۳۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۴۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۴۴.    
۱۱. حج/سوره۲۲، آیه۳۶.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۳۳۶.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۲۹.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۵۲۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی،ج۱۶، ص۲۱۶.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۴.    
۱۷. حج/سوره۲۲، آیه۳۲ و ۳۳    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۶    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،ج۱۴، ص۵۲۷.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۷۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۱۱.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۵۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۷۹.    
۲۴. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۳۷۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شعائر»، ج۴، ص۴۴-۴۷.    






جعبه ابزار