شدت پیری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بعضی از افراد
انسان هستند که تا سن پیری رسیده آنقدر به عقب بر میگردند که از ضعف قوای دراکه بعد از آنکه عمری عالم بودند دیگر چیزی را ندانند، و این خود دلیل و نشانه این است که زندگی و مردن و شعور و
علم شما به دست خود شما نیست، و گر نه شعور خود را برای خود نگه میداشتید، و زندگی خود را هم برای خود حفظ میکردید بلکه این زندگی و علم با نظام عجیبی که دارد به علم و
قدرت خدا منتهی میگردد.
قرآن کریم در مورد شدت یافتن پیری، در سن صدسالگی می فرماید: «والله خلقکم ثم یتوفـکم ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکی لایعلم بعد علم شیـا ان الله علیم قدیر»
خداوند شما را آفرید، سپس شما را میمیراند، بعضی از شما به سنین بالای عمر میرسند، بطوری که بعد از علم و آگاهی چیزی نخواهند دانست (و همه چیز را فراموش میکنند) خداوند عالم و قادر است.
کلمه ارذل
اسم تفضیل از رذالت و پستی است، و مراد از ارذل العمر به قرینه جمله «لکی لا یعلم» سن
شیخوخت و پیری است، که قوای شعور و
ادراک در آن انحطاط پیدا میکند، و البته این انحطاط به
اختلاف مزاجها مختلف میشود، و غالبا از سن هفتاد و پنج سالگی شروع میشود.
و معنای آیه این است که : خدا شما گروه مردم را
خلق کرده پس آنگاه شما را در عمر متوسط میگیرد، و البته بعضی از شما هستند که تا سن پیری رسیده آنقدر به عقب بر میگردند که از ضعف قوای دراکه بعد از آنکه عمری عالم بودند دیگر چیزی را ندانند، و این خود دلیل و نشانه این است که زندگی و مردن و شعور و
علم شما به دست خود شما نیست، و گر نه شعور خود را برای خود نگه میداشتید، و زندگی خود را هم برای خود حفظ میکردید بلکه این زندگی و علم با نظام عجیبی که دارد به علم و
قدرت خدا منتهی میگردد، و به همین جهت است که مطلب را با جمله «ان الله علیم قدیر» تعلیل فرمود.
«... ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیـا...» ... بعضی از شما به سنین بالای عمر میرسند، بطوری که بعد از
علم و آگاهی چیزی نخواهند دانست (و همه چیز را فراموش میکنند)
... .(
امام باقر علیهالسلام فرمود: هرگاه بنده خدا به صد سال برسد، عمر او «ارذل العمر» است.
)
امکان رسیدن به پستترین مراحل عمر، ارذل العمر، برای برخی انسانها را قرآن کریم چنین بیان می فرماید: «والله خلقکم ثم یتوفـکم ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکی لایعلم بعد علم شیـا ان الله علیم قدیر» خداوند شما را آفرید، سپس شما را میمیراند، بعضی از شما به سنین بالای عمر میرسند، بطوری که بعد از علم و آگاهی چیزی نخواهند دانست (و همه چیز را فراموش میکنند) خداوند عالم و
قادر است.
«... ثم نخرجکم طفلا ثم لتبلغوا اشدکم ومنکم من یتوفی ومنکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیـا...» ... بعد شمار و به صورت
طفل بیرون میفرستیم، سپس هدف این است که به حد رشد و
بلوغ برسید و بعضی آن قدر
عمر میکنند که به بدترین مرحله زندگی و
پیری میرسند آنچنان که چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت... .
در آیات فوق برای تشریح مسأله
رستاخیز و امکان آن، حرکت انسان را در یک مسیر هفت مرحلهای تشریح کرده است :
نخست زمانی که خاک بود ممکن است منظور از
خاک در اینجا خاکی باشد که آدم از آن آفریده شد، و نیز امکان دارد
اشاره به این باشد که همه انسانها قطع نظر از این نیز از خاکند، چرا که تمام مواد غذائی که
نطفه را تشکیل میدهد و سپس مواد تغذیه کننده آن همه از خاک گرفته میشوند. البته بدون شک قسمت قابل توجهی از بدن انسان را آب و قسمتی را اکسیژن و کربن تشکیل میدهند که از خاک گرفته نشده ولی از آنجا که ستون اصلی تمام اعضای
بدن را موادی که از خاک گرفته شده تشکیل میدهد این تعبیر کاملا صحیح است که انسان از خاک است.
مرحله دوم مرحله نطفه است، خاک این موجود ساده و پیش پا افتاده و خالی از حس و حرکت و حیات تبدیل به نطفه میشود، نطفهای که از موجودات زنده ذره بینی اسرار انگیزی تشکیل یافته که در مرد
اسپرم و در زن
اوول نامیده میشود، این موجودات ذره بینی شناور به قدری کوچکند که در نطفه یک مرد ممکن است میلیونها اسپرم وجود داشته باشد!.
جالب اینکه انسان بعد از
تولد معمولا یک حرکت آرام و تدریجی را که بیشتر شکل تکامل کمی دارد تعقیب میکند، در حالی که حرکت او در محیط
رحم همراه با جهشهای سریع و دگرگون کننده کیفی است. تحولات پی در پی و شگفت انگیز جنین در عالم رحم، به همان اندازه عجیب است که فی المثل سنجاق کوچک سادهای با گذشت چند ماه تبدیل به یک هواپیما گردد!.
امروز
جنین شناسی به صورت یک علم گسترده در آمده، و دانشمندان این علم موفق شدهاند جنین را در مراحل مختلف مورد بررسی قرار داده، پرده از روی اسرار شگرف این پدیده اسرار آمیز جهان هستی بردارند و عجائب بسیاری درباره آن ارائه دهند. در مرحله سوم نطفه به مرحله
علقه میرسد و سلولهای آن همچون یک دانه توت بدون شکل (به صورت یک قطعه خون بسته) در کنار هم قرار میگیرند که آن را در زبان علمی
مورولا مینامند. بعد از گذشتن مدت کوتاهی حفره تقسیم که سر آغاز تقسیم نواحی جنین است پیدا میشود (و جنین را در این مرحله به
لاستولا مینامند).
در مرحله چهارم کم کم جنین شکل یک قطعه گوشت جویده شده به خود میگیرد بی آنکه اعضای مختلف بدن در آن مشخص باشد. اما ناگهان در پوسته جنین تغییراتی پیدا میشود، و شکل آن متناسب با کاری که باید انجام دهد تغییر مییابد و اعضای بدن کم کم ظاهر میشود، اما جنینهائی که از این مرحله نگذرند و همچنان به صورت سابق و یا ناقص بمانند ساقط میشوند و از رده خارج میگردند، جمله «مخلقة و غیر مخلقة» ممکن است اشاره به این مرحله باشد یعنی کامل الخلقه و غیر کامل الخلقه.
جالب اینکه
قرآن مجید بعد از ذکر این چهار مرحله جمله «لنبین لکم» را آورده است، اشاره به اینکه این دگرگونیهای سریع و شگفت انگیز که سبب میشود یک قطره کوچک آب به یک انسان کامل تبدیل گردد، دلیل روشنی است بر
قدرت خداوند بر همه چیز.
سپس به مراحل سه گانه پنجم و ششم و هفتم جنین که بعد از تولد صورت میگیرد یعنی طفولیت و بلوغ و پیری اشاره کرده است. این نکته نیز لازم به یاد آوری است که تولد انسان از خاک به صورت یک موجود زنده خود یک جهش بزرگ است، و مراحل گوناگون جنین همه جهشهای پی درپی محسوب میشوند، و نیز تولد انسان از
مادر خود جهش بسیار مهمی است، و مراحل بلوغ و کهولت نیز جهش محسوب میشوند. به این نکته نیز باید توجه کرد که سخن گفتن قرآن از این مراحل مختلف جنین، در آن روز که نه علم جنین شناسی به وجود آمده بود و نه مردم اطلاع قابل ملاحظهای درباره دوران جنینی انسان داشتند، خود گواه زندهای است بر اینکه این کتاب بزرگ از جهان وحی و ماوراء
طبیعت سرچشمه میگیرد.
ارذل العمر چیست؟ ارذل از ماده رذل به معنی چیز پست و نامطلوب است، و منظور از ارذل العمر نا مطلوبترین دورانهای عمر انسان میباشد که به نهایت پیری میرسد، و به گفته قرآن علوم و دانشهای خود را به کلی فراموش میکند، و درست همانند یک
کودک میشود، از نظر معلومات همچون کودک است، از نظر
تدبیر امور شبیه کودک است، از چیز جزئی همانند یک کودک ناراحت میشود و با امر مختصری خوشحال و راضی میگردد، ظرفیت و حوصله خود را از دست میدهد، و گاه حرکات او کودکانه میشود.
با این تفاوت که مردم از کودک انتظاری ندارند و از او دارند، بعلاوه در مورد کودکان این امیدواری هست که با رشد و نمو جسم و روحشان همه این حالات بر طرف میگردد اما در مورد پیران فرتوت و کهنسال چنین امیدی وجود ندارد و با این تفاوت که یک کودک چیزی نداشته که از دست بدهد اما این پیر کهنسال همه سرمایههای حیاتی خود را از دست داده. روی این جهات حال پیران سالخورده در مقایسه با حال کودکان بسیار رقت بارتر و ناگوارتر است.
در بعضی از روایات ارذل العمر به سن یکصد سالگی به بالا
تفسیر شده است. و این ممکن است ناظر به نوع افراد باشد وگرنه کسانی هستند که در سنین پائینتر از یکصد سالگی به این مرحله میرسند همانگونه که اشخاصی یافت میشوند که در سنین بالاتر از صد نیز کاملا هوشیار و آگاهند. مخصوصا در علماء و دانشمندان بزرگ که دائما به مباحث علمی
اشتغال دارند کمتر دیده میشود که چنین وضعی دست دهد، و در هر حال باید در مورد این بخش از عمر به خدا پناه بریم، ضمنا یاد آوری این سالها کافی است که ما را از
غرور و غفلت بیرون آورد که در آغاز چه بودیم و اکنون چه هستیم و در آینده چه خواهیم شد؟!
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۷۸، برگرفته از مقاله «شدت پیری».