شبهه تحریف قرآن میرزای نوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از شبهاتی که از گذشته به قرآن وارد میگردیده و پیوسته مورد انکار و رد علما و محققین بزرگ اسلام بوده، شبهه تحریف قرآن است.
آیت ا... حاج میرزا حسین بن محمدتقی بن میرزا محمدعلی نوری طبرسی (معروف به "محدث نوری") در هفده
شوال ۱۲۵۴ هـ . ق در روستای "یالو" از توابع شهرستان "نور" در استان
مازندران متولد شد و در سال ۱۳۲۰ هـ . ق (سن ۶۶ سالگی) دار فانی را
وداع گفت.
وی دارای تألیفات فراوانی است که بیشتر آنها به چاپ رسیده است و حتی چندین بار تجدید چاپ شدهاند که برخی از آنها، عبارتاند از؛
ـ
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛
ـ النجم الثاقب فی احوال الامام الغائب؛
ـ فصل الخطاب فی تحریف الکتاب؛
ـ کشف الاستار عتن وجه الامام الغائب عن الابصار؛
ـ الفیض القدسی فی احوال العلامه المجلسی.
همچنین ایشان شاگردان زیادی
تربیت کردند؛ از جمله آنها؛
ـ شیخ
آقا بزرگ تهرانی؛
ـ حاج
شیخ عباس قمی؛
ـ
علامه شرف الدین؛
ـ عارف واصل،
میرزا جوادآقا ملکی تبریزی؛
ـ شهید
شیخ فضل الله نوری؛
ـ آیت ا... کاشف الغطاء؛
- آیت ا... بافقی.
یکی از ضروریات
تاریخ این است که تقریباً در چهارده قرن پیش، پیغمبری به نام
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مبعوث شد و معجزهای به نام
قرآن آورد و نیز از مسلمات تاریخ است که قرآن موجود در این عصر همان قرآن است که
حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آوردند و تحریفی در آن رخ نداده است.
صراحت خود
قرآن کریم است که در
سوره فصلت آیات ۴۰ ـ ۴۲ و
سوره حجر آیه ۹ میباشد.
اخبار بسیاری از
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از طریق
شیعه و سنی نقل شده که فرموده: «در هنگام بروز فتنهها و برای حل مشکلات به
قرآن مراجعه کنید».
حدیث ثقلین به حد
تواتر از شیعه و سنی نقل شده است.
از نظر
عقل،
حکمت خداوند اقتضا میکند که پیامبران را برای
هدایت بشر بفرستد و کتابهای آسمانی نیز چنین وظیفهای را بر عهده دارند؛ یعنی با ابلاغ او امر و نواهی الهی،
حجت را بر مردم تمام میکنند. حال اگر کسی
تحریف را بپذیرد،
حجیت قرآن را مخدوش ساخته و حیثیت هدایتگری آن را زیر سؤال برده است؛ چون قرآن حجت کامل بر مردم است که همهاش به مردم رسیده باشد.
اما متأسفانه عدهای از محدثین شیعه و
حشویه و جماعتی از محدثین
اهل سنت عقیده دارند که قرآن کریم تحریف شده است؛ به این معنا که چیزی از آن افتاده و پارهای
الفاظ آن تغییر یافته و ترتیب آیات آن به هم خورده است؛ ولی تحریف به معنای زیاد شدن چیزی در آن فرضیهای است که احدی از علمای
اسلام بدان قائل نشده است. نخستین کسی که در این زمینه کتاب نوشت و مسئله تحریف قرآن را مطرح نمود، "سید نعمت الله جزایری" بود که در
کتاب «منبع الحیاة» با ذکر دلایلی، درصدد اثبات
تحریف قرآن برآمد؛ سپس (بعد از گذشت تقریباً دو قرن) "حاجی نوری" کتاب «فصل الخطاب» را نوشت و مجموعه روایاتی را در این زمینه عرضه داشت، که کتابها و رسالههای فراوانی در رد آن نوشته شد که نخستین آنها کتاب «کشف الارتیاب» نوشته معاصر وی "شیخ محمود" معروف به "معرب تهرانی" است.
کتاب «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» تألیف "
محدث نوری " (که در تاریخ ۲۸ جمادی الثانی ۱۲۹۲ ق نوشته شده و در ۱۲ شوال ۱۲۹۸ق به چاپ رسید) دارای سه مقدمه و دوازده فصل و یک خاتمه است.
در مقدمه نخست،
روایات جمع و تألیف قرآن را که از نظر متن مختلفاند، یادآور میشود. در مقدمه دوم، انواع تحریف متصور در قرآن را بیان میدارد. در مقدمه سوم، گفتار بزرگان
علمای شیعه را نقل میکند. در فصول دوازدگانه، دلایل را بیان میکند و در خاتمه کتاب، ادله منکرین تحریف را آورده و مناقشه نموده است.
از آنجایی که مهمترین عنوان کتاب، همان فصول دوازدهگانه میباشد که در واقع دلایل اثباتی او را تشکیل میدهد، به مقتضای مقاله، چند دلیل او را بررسی و نقد میکنیم:
یکی از شبهات تحریف،
تشابه حوادث امم توحیدی است. طبق برخی روایات، حوادث امت اسلامی کاملاً منطبق با پیشآمدهای امتهای گذشته است؛ به ویژه حوادث امت
یهود و
نصارا. از آنجا که آنان
کتاب مقدس خود را
تحریف کردهاند. تحریف قرآن نیز به دست شماری از
مسلمانان تحقق یافته است.
امام صادق (علیهالسلام) از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چنین روایت کرده است:
«کل ما کان فی الامم السالفة، فانه یکون فی هذه الامة مثله؛ خذ والنعل بالنعل والقذة بالقذة».
نظیر تمام آنچه در امتهای پیشین اتفاق افتاده، کامل و بدون کم و زیاد در این امت نیز اتفاق خواهدافتاد.
"محدث نوری" به استناد این قسم از روایات گفته است: دلیل نخست آنکه تحریف در کتابهای عهدین واقع شده است و ضرورت تشابه حوادث حال با گذشته، مستلزم تحقق
تحریف در قرآن است.
استدلال به روایات مشابهت حوادث امت اسلامی با رخدادهای امتهای پیشین، از جهات متعددی نقدپذیر است؛ زیرا؛
برخی معتقدند که این روایات
اخبار آحادند، اگر این مدعا صحیح باشد،
خبر واحد در مسائل
اعتقادی نه علمآور است و نه عملآور، و این به جهت اهمیت و حساسیت مسائل
اعتقادی و کلامی میباشد.
این روایات ناظر به حوادثی است که سالها پس از ارتحال
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) تحقق مییابد و در
حقیقت، بیانکننده
ملاحم و فتنههای آینده است.
مراد از تشابه امم، در اصل کلی رفتارهای ناهنجار و مقاومتهای ناروای آنان در مقابله با
پیامبران است نه در جزئیات و خصوصیات مربوط به شرایط ویژه هر زمان.
تحریفی که در کتب
عهدین صورت گرفته، در رابطه با ترجمهها و تفسیرهای نابجاست و اساساً مفهوم تحریف ـ در
لغت و در
استعمال قرآنی ـ
انحراف در تفسیر و کجی معناست نه به معنای تحریف لفظی که تغییر در نص عبارت اصل باشد.
"محدث نوری" در فصل دوم میگوید: یکی از دلایل تحریف قرآن کریم، عدم استناد جمع قرآن به معصوم (علیهالسلام) است و از آنجا که نحوه جمع و تألیف قرآن که پس از پیامبر انجام گرفت، طبعاً مستلزم افتادگی برخی
آیات کلمات یا جابهجایی آنها میگردد.
براساس روایات و تحلیل تاریخی درباره جمعآوری قرآن درمییابیم که جمع قرآن با درخواست
خلفا و به دست افرادی غیر
معصوم، همچون "زید بن ثابت" جمعآوری و تدوین شده است و احتمال تحریف در
قرآن امری عقلایی به نظر میرسد.
جریان تاریخی مورد ادعای شما درباره جمع قرآن در زمان "
ابوبکر" و به دست "
زید بن ثابت" نه خبر واحدی است که محفوظ به قرینه قطعی باشد و نه
خبر متواتر است.
مفسران نظم آیات هر
سوره را
توقیفی میدانند؛ یعنی تنظیم آیهها در هر سوره و تکمیل هر یک از سورهها در حیات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و با دستور و نظارت وی انجام گرفته است، آنچه پس از وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انجام گرفته، جمع سورهها و ترتیب آنها به صورت «
محصف» بوده است لاغیر؛ ازاینرو ترتیب سورهها را توقیفی نمیدانند.
شماری از صاحبنظران
اهل سنت، یکی از اقسام
نسخ در قرآن را «
نسخ تلاوت» میدانند
و
محدث نوری با
اشاره به وجود
آیات منسوخ التلاوة در قرآن بدون تحلیل آن
روایات حکم به تحریف قرآن داده است.
نسخ ناظر به تکوینیات است نه تشریعیات، زیرا نسخ در تشریعیات، مانند بداء در تکوینیات در مورد خداوند محال است.
وجود آیات
ناسخ و منسوخ در قرآن، سیر تدریجی و مراحل
تشریع احکام را نشان میدهد. این خود یک ارزش تاریخی – دینی است که مراحل تکامل
شریعت را میرساند.
وی
معتقد است وجود
مصحف حضرت علی (علیهالسلام) از دلایل محکم تحریف قرآن است؛
زیرا اگر
مصحف امام (علیهالسلام) منطبق با
مصحف شناخته شده مردم آن عصر بود، دلیلی نداشت
امام (علیهالسلام) جداگانه به گردآوری آن اقدام نماید و وجهی نداشت که برخی صحابه ـ به ویژه
خلفا ـ از پذیرش آن امتناع کنند و [حضرت علی|حضرت علی (علیهالسلام)]] بفرماید که این
مصحف را تا
ظهور مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) نخواهید دید.
اختلاف میان دو
مصحف به معنای وقوع
تحریف در قرآن نیست؛ زیرا چنانکه بسیاری از عالمان هر دو فرقه شیعه و سنی گفتهاند
مصحف حضرت علی (علیهالسلام) از چند جهت با
قرآن کریم تفاوت داشته است:
از نظر
نظم و چینش
آیات و سورهها؛ به گونهای که امام (علیهالسلام) آیات و سورهها را در
مصحف خود براساس
نزول قرآن تنظیم کرد؛ در حالی که این امر در قرآن لحاظ نشده است.
مصحف امام (علیهالسلام) حاوی
تفسیر و
تأویل آیات و
تبیین شأن و سبب نزول و مشخص کردن آیات ناسخ از منسوخ، عام از خاص، مطلق از مقید و ... بوده است؛ در حالی که این امر، ناظر به
تفسیر و علوم قرآن است؛ نه خود قرآن؛ ازاینرو در
مصحف کنونی (
قرآن کریم) دیده نمیشود.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله « شبهه تحریف قرآن میرزای نوری».