شأن قرآن در روایات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن حقیقتی ماوراء الفاظ خوددارد و در
قیامت، در زیباترین صورت، جلوهگر میشود و از شأن و منزلتی خاص برخوردار است.
قرآن را بر دیگر سخنان رفعتی است که در وصف نمیگنجد و آنها را قیاس با قرآن نتوان نمود همچنان که نه
مخلوق را با
خلق میتوان سنجید و نه افعال آنان را با
فعل خدا میتوان مقایسه کرد:
«فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل الله علی خلقه».
«ان کلام الباری سبحانه لایشبه کلام الخلق کما لایشبه افعاله افعالهم»
مگر نه اینکه قرآن
تجلی خاص
خداوند سبحان میباشد بی آنکه به چشم بصر بتوان مشاهده کرد، و به چشم بصیرت به کنه ذاتش پی برد:
«فتجلی لهم سبحانه فی کتابه من غیر ان یکونوا راوه بما اراهم من قدرته».
تجلی اعظمی که ملموسترین و مشهودترین شهود و حضور را جلوه گر است:
«اللهم انی اسئلک بالتجلی الاعظم فی هذه اللیلة من الشهر المعظم».
از این رو، آنکه شوق دیدار معشوق بسر میپروراند و در هوای وصالش، شب را به صبح میرساند و از درد هجران و لذت حضور به
سجده در آمده، مهر از راز دل برگرفته، عقدهها را گشوده، در خلوت انس محبوب به
نجوا در آمده است و گریان و نالان
درمان درد میجوید و سکونت در جوارش را مسئلت مینماید.
و آنکه در بازار پرغوغای زندگی، بهشت برین را بر متاع فانی ترجیح داده، چشم امید به نعمت ابدی دوخته است.
و آنکه از خوف غضب الهی، از
لذت حرام، دست شسته، به انتظار
عفو و
مغفرت الهی نشسته است، «ان قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار، و ان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار»
همه و همه باید بسوی
قرآن شتاب گیرند تا بقدر توان از سفره گسترده الهی بهره مند گشته، مطلوب خویش را بدست آورند:
«الا من اشتاق الی الله فلیستمع کلام الله
؛ آگاه باشید هر که شوق دیدار
خدا دارد پس به سخن خدا (قرآن) گوش فرا دهد.»
«اذا احب احدکم ان یحدث ربه فلیقرء القرآن
؛ هرگاه یکی از شما
عشق و علاقه داشت که با پروردگارش سخن تازه کند پس قرآن بخواند.»
«القرآن مادبة الله فتعلموا من مادبته ما استطعتم
؛قرآن سفره گسترده الهی است پس به تعلیم از سفره گسترده اش بقدر توان برگیرید.»
به پیام ملکوتی قرآن ناطق،
علی (علیهالسّلام)، گوش فرا دهیم که چه زیبا از
عظمت قرآن و ضرورت
انس و
تدبر در آن، سخن میگوید:
«و اعلموا ان هذا القرآن هو الناصح لا یغش و الهادی الذی لا یضل و المحدث الذی لا یکذب و ما جالس هذا القرآن احد الا قام عنه بزیادة او نقصان؛ زیادة فی هدی او نقصان فی عمی؛ آگاه باشید که این قرآن یگانه خیرخواهی است که
تقلب و
خیانت نمیکند و هدایتگری است که
گمراه نمینماید و سخنگویی است که
دروغ نمیگوید، هیچ کس هم نشین با این قرآن نگشت مگر اینکه از کنار قرآن با افزایشی و یا کاهشی برخاست، افزایشی در
هدایت و یا کاهشی از کوری و ضلالت.»
«و اعلموا انه لیس علی احد بعد القرآن من فاقة، و لا لاحد قبل القرآن من غنی، فاستشفوه من ادوائکم، و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغی و الضلال. فاسالوا الله به و توجهوا الیه بحبه، و لا تسالوا به، انه ما توجه العباد الی الله بمثله؛ و آگاه باشید که برکسی از پس قرآن فقری نخواهد بود و نه برای کسی قبل از قرآن غنایی حاصل است پس به جهت دردهایتان، از قرآن بهبودی طلب نمایید و بواسطة قرآن بر سختیها یاری جویید، چرا که در آن شفایی است از بزرگترین دردها، و آن
کفر است و نفاق و تباهی است و ضلالت، پس بواسطه
قرآن از
خدا درخواست کنید و با
عشق به قرآن بسویش روی آورید و با آن از خلقش چیزی نخواهید چرا که بندگان (تاکنون) با چیزی همانند قرآن بسوی خدا روی نیاوردهاند».
«واعلموا انه شافع مشفع، و قائل مصدق، و انه من شفع له القرآن یوم القیامة شفع فیه، و من محل به القرآن یوم القیامة صدق علیه، فانه ینادی مناد یوم القیامة: الا ان کل حارث مبتلی فی حرثة و عاقبة عمله غیر حرثة القرآن؛ و آگاه باشید که او شفاعتگری است مورد قبول و گویندهای است مورد
تصدیق، و بی شک هر که را قرآن در
روز قیامت شفاعت کند بی درنگ پذیرفته خواهد شد و از هر که قرآن شکایتی نماید بلافاصله تایید خواهد گشت چرا که فریادگری در روز قیامت ندا میکند: «بهوش باشید هر کشتکاری در کشته خود و عاقبت عملش گرفتار است مگر کشتکاران قرآن.»
«فکونوا من حرثته و اتباعه و استدلوه علی ربکم و استنصحوه علی انفسکم و اتهموا علیه آرائکم و استغشوا فیه اهواءکم
؛ پس از کشتکاران و پیروان قرآن باشید و از آن بسوی پروردگارتان رهنمایی طلب کنید و از آن بر جانتان خیرخواهی جویید و در برابرآن نظراتتان را متهم نمایید و در حوزة قرآن امیالتان را خیانتکار تلقی کنید.»
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خطبهای جامع، حقیقت
دنیا و جایگاه قرآن و شان و مقامش را بیان میکند:
«ایها الناس انکم فی دار هدنة و انتم علی ظهر سفر و السیر بکم سریع و قد رایتم اللیل و النهار و الشمس و القمر یبلیان کل جدید و یقربان کل بعید و یاتیان بکل موعود فاعدوا الجهاز لبعد المجاز.
قال: فقام مقداد بن الاسود فقال یا رسول الله، و ما دار الهدنة؟
فقال: دار بلاغ و انقطاع، فاذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع و ما حل مصدق، و من جعله امامه قاده الی الجنة ومن جعله خلفه ساقه الی النار و هو الفصل لیس بالهزل، و له ظهر و بطن فظاهره حکم و باطنه علم، ظاهره انیق و باطنه عمیق، له نجوم و علی نجومه نجوم، لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه، فیه مصابیح الهدی و منار الحکمة و دلیل علی المعرفة لمن عرف الصفة فلیجل جال بصره و لیبلغ الصفة نظره، ینج من عطب و یتخلص من نشب فان التفکر حیاة قلب البصیر، کما یمشی
المستنیر فی الظلمات بالنور، فعلیکم بحسن التخلص و قلة التربص
؛ ای مردم شما در خانه
صلح و آرامش بسر میبرید در حالیکه بر پشت مرکب
سفر قرار گرفتهاید و حرکت دادن شما با سرعت انجام میپذیرد و بی شک
شب و
روز و
خورشید و
ماه را دیدهاید که هر تازهای را کهنه و هر دوری را نزدیک و هر موعودی را محقق میگردانند؛ پس وسایل سفر را جهت دوری مسیر گذر مهیا سازید.
پس
مقداد بن اسود برخاست و گفت: ای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خانه صلح و آرامش (دارهدنه) چیست؟
فرمودند: خانه کسب
توشه برای رسیدن به مقصد و منقطع شدن از دنیاست.
پس هرگاه فتنهها همچون پارههای شب ظلمت افزا شما را فراگرفت و به شبهه انداخت پس بر شما باد
مصاحبت با قرآن، چرا که آن شفاعتگری مورد پذیرش و شکایت کنندهای مورد
تصدیق میباشد؛ و هر که او را در پیش رویش قرار دهد، او را به سوی
بهشت خواهد کشانید و هر که او را در پشت خود قرار دهد او را به سوی
آتش به پیش خواهد راند.
و قرآن یگانه راهنماست که بر بهترین راه راهنمایی میکند و او کتابی است که در آن تفصیل و توضیح و برگرداندن به حاصل کلام موجود است.
و او یگانه سخن قاطع و جدی است که با
شوخی همراه نیست.
و او را ظهر و بطنی است، پس ظاهرش
حکم و باطنش
علم میباشد، ظاهرش بسیار جذاب و دلربا و باطنش ناپیداست، او را نهایتها و ریشههایی است و برنهایتهایش، نهایتهایی است که شگفتیهای آن به شمارش در نمیآید و عجایب نامانوسش کهنه نمیگردد، در آن چراغهای هدایت و منار
حکمت قرار دارد، و (قرآن) راهنمایی بر شناخت حقیقت است برای آنکه صفت قرآن را بشناسد پس باید هر محققی دیدهاش را به گردش در آورد و نگاه دقیقش را به نهایت صفت قرآن رساند که در نتیجه از هلاکت نجات و از گرفتاری رهایی مییابد، چرا که
تفکر در قرآن موجب حیات دل فرد بیناست همان گونه که شخص در تاریکیها با استمداد از نور گام بر میدارد. پس بر شما باد التزام به زیبا رها شدن و کمی انتظار کشیدن و معطل شدن.»
قرآن را حقیقتی است ماوراء الفاظ آن که در قیامت، در زیباترین صورت، جلوه گر میشود و از نظر زیبایی و عظمت بر همة مسلمین و شهدا و انبیا و
فرشتگان مقرب، پیشی جسته در صف مقدم
مقام قرب الهی قرار میگیرد و به
شفاعت از
اهل قرآن میپردازد و هر مؤمنی را به اندازه
انس و
عمل به قرآن به درجهای از درجات
بهشت هدایت میکند.
ایمان به شأن قرآن؛
شأن قرآن
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شأن و مقامِ قرآن در روایات»، تاریخ بازیابی یکشنبه ۱۱/۲۷/ ۱۳۹۴