سیمای اصحاب صفه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب صفه فقر خویش از دیگران پنهان میداشتند و هرگز چیزی را با اصرار از مردم درخواست نمیکردند.
سيماى اصحاب صُفّه، از فقر آنان حکایت میکند و پيامبر (صلى الله عليه وآله) میتواند آنها را بشناسد:
• «لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ؛ (انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد که در راه
خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند؛ (و توجه به آيين خدا، آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته؛ و شرکت در ميدانِ
جهاد، به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به کسب و تجارتى بزنند؛) نمىتوانند مسافرتى کنند (و سرمايهاى به دست آورند؛) و از شدت خويشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بىنياز مىپندارند؛ اما آنها را از چهرههايشان مىشناسى؛ و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمىخواهند. (اين است مشخصات آنها!) و هر چيز خوبى در راه خدا
انفاق کنيد،
خداوند از آن آگاه است».
و کلمه (تعفف) به معناى آن است که
عفت صفت آدمى شده باشد، و کلمه
سیما به معناى علامت و کلمه (الحاف) به معناى
اصرار در سؤال است. مؤمنین تا آنجا که مىتوانند تظاهر به
فقر نمىنمایند و دست سؤال دراز نمىکنند.
و در اینکه فرمود: (تعرفهم بسیماهم) و نفرمود: (تعرفونهم بسیماهم - شما مسلمانان ایشان را با سیمایشان مىشناسید)، براى این بود که آبروى فقرا را حفظ نموده و راز آنان را بپوشاند، و پرده تعفف آنان را هتک نکرده باشد؛ چون معروف شدن فقرا نزد همه مردم نوعى خوارى و اظهار ذلت ایشان است، به خلاف اینکه خطاب را تنها متوجه
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کند، و بفرماید: (تو ایشان را به سیمایشان مىشناسى) براى اینکه آن جناب پیامبرى است که بهسوى فقرا و اغنیا و همه طبقات مبعوث شده، نسبت به همه رئوف و مهربان است، و به نظر ما براى او از حال
فقرا گفتن نه کسر شأن ایشان است، ونه آبروریزى از آنان، و خدا داناتر است - نکته التفات از همه
مسلمین به خطاب به شخص رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) این است.
سيماى اصحاب صفه، نمايانگر بىنيازى آنان در نظر فرد بىاطلاع است:
• «لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ؛ (انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد که در راه
خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند؛ (و توجه به آيين خدا، آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته؛ و شرکت در ميدانِ
جهاد، به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به کسب و تجارتى بزنند؛) نمىتوانند مسافرتى کنند (و سرمايهاى به دست آورند؛) و از شدت خويشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بىنياز مىپندارند؛ اما آنها را از چهرههايشان مىشناسى؛ و هرگز با
اصرار چيزى از مردم نمىخواهند. (اين است مشخصات آنها!) و هر چيز خوبى در راه خدا
انفاق کنيد، خداوند از آن آگاه است».
(یحسبهم الجاهل) یعنى کسى که از حال ایشان اطلاع ندارد، از شدت عفتى که دارند، ایشان را توانگر مىپندارد؛ چون با اینکه فقیرند، ولى تظاهر به
فقر نمىکنند، پس جمله نامبرده دلالت دارد بر همین که
مؤمنین تا آنجا که مىتوانند تظاهر به فقر نمىکنند، و از علامتهاى فقر به غیر آن مقدارى که نمىتوان پنهان داشت، پنهان مىدارند، و مردم پى به حال آنان نمىبرند، مگر اینکه شدت فقر رنگ و رویشان را زرد کند، و یا لباسشان کهنه شود (و یا مثلا از
زبان اطفالشان اظهار شود، و امثال اینها).
خداوند مىفرماید: کسانى که افراد نادان و بىاطلاع، آنها را از شدت عفاف غنى مىپندارند (یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف).
ولى این سخن به آن مفهوم نیست که این نیازمندان با شخصیت قابل
شناخت نیستند؛ لذا مىافزاید: آنها را از چهرههایشان مىشناسى (تعرفهم بسیماهم).
سیما در لغت به معنى علامت و نشانه است و اینکه در فارسى امروز آن را به معنى چهره و صورت به کار مىبرند، معنى تازهاى است؛ وگرنه در مفهوم عربى آن، چنین معنایى
ذکر نشده است، به هر حال منظور این است که آنها گرچه سخنى از حال خود نمىگویند، ولى در چهرههایشان نشانههایى از رنجهاى درونى وجود دارد که براى افراد فهمیده
آشکار است، آرى رنگ رخساره خبر مىدهد از سر درون.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «سیمای اصحاب صفه».