سیدمحمد بن سیدمهدی قزوینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید محمد بن مهدی بن حسن،
فقیه،
محدّث،
ادیب و از شاعران
آل قزوینی بود.
سید محمد بن مهدی بن حسن (۱۲۶۲-۱۳۳۵ق/۱۸۴۶-۱۹۱۷م) در
حلّه به
دنیا آمد
و پس از فراگیری مقدمات علوم، همراه دو برادرش (جعفر و حسین) برای ادامۀ تحصیل رهسپار
نجف گردید. در این شهر ریاضیات و
منطق و سطوح عالی
فقه و
اصول را نزد استادانی چون
شیخ حسن کاظمی و برادرش
شیخ محمد،
شیخ علی حیدر نجفی، پدرش
سیدمهدی،
ملامحمد ایروانی و
شیخ لطفالله مازندرانی آموخت.
او از
پدر و استاد دیگرش ایروانی به کسب
اجازه حدیث نایل آمد. محمد در اوان تحصیل از نجف به حلّه آمد و پس از چندی به نجف بازگشت و به درس ادامه داد.
بار دیگر به حله آمد و در ۱۲۹۳ق/۱۸۷۶م همراه پدر به نجف برگشت و در درس خارج فقه و اصول شرکت جست.
سال بعد به
حج رفت و مجدداً به حوزۀ نجف مراجعت کرد و به تعلیم و تعلّم ادامه داد.
سرانجام در ۱۳۱۳ق/۱۸۹۵م مردم حلّه، به سبب فقدان دیگر عالمان
آل قزوینی (میرزا جعفر در ۱۲۹۸ق/۱۸۸۰م، سیدمهدی در ۱۳۰۰ق/۱۸۸۲م و میرزا صالح در ۱۳۰۴ق/۱۸۸۶م درگذشته بودند)، از سید محمد خواستند که به زادگاهش برگردد و پیشوایی دینی مؤمنان را به دست گیرد. او این دعوت را پذیرفت و به حلّه بازگشت و از استقبال شکوهمند مردم برخوردار شد. وی تا آخر عمر (مدت ۲۲ سال) در حلّه زیست و در آنجا حوزۀ درس وسیعی تشکیل داد که دانش دوستان بسیاری در آن گرد آمدند و عالمان و فقیهان چندی تربیت شدند. وی به فعالیتهای اجتماعی و حل مشکلات عمومی نیز علاقهمند بود.
از کارهای او مرمّت قبور سادات و عالمان و
مساجد است از قبیل
ضریح قاسم بن موسی بن
جعفر (علیهالسلام)، قبر
محقق،
آل طاووس،
ابن ادریس،
شیخ وَرّام. وی
نهر حلّه را نیز بازسازی کرد و گفتهاند «سدّ هندیّه» که امروز بر
فرات بسته شده است، در ۱۳۲۲ق/۱۹۰۴م به پیشنهاد او و به وسیلۀ والی
بغداد ساخته شد. بنای این
سد از همان
سال آغاز گردید و در ۱۳۳۲ق/۱۹۱۳م پایان یافت.
سیدمحمد اهل قلم بود و آثار او را بدینگونه یاد کردهاند: ۱. منظومة فی المواریث، در حدود ۴۰۰
بیت است. او در ۱۳۳۲ق/۱۹۱۳م از سرودن آن فارغ شدهاست. این منظومه در نجف به چاپ رسیدهاست؛
۲.
رسالة فی علم التّجوید؛
۳. دلیل المتحیّرین فی مناسک الحاجّ و المعتمرین؛
۴. طروس الانشاء؛
۵. الامالی.
وی در حلّه درگذشت و جسدش را در نجف در آرامگاه
آل قزوینی به
خاک سپردند.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آلقفطان»، ج۲، ص۴۵۲.