سید محمدباقر خوانساری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سید محمدباقر موسوی خوانساری چهارسوقی (۱۲۲۶-۱۳۱۳ق)، معروف به صاحب روضات، ادیب، مورخ، اصولی و
محدث و از محققان و فقیهان مشهور
خوانسار و
اصفهان در
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری بود.
او از شاگردان جدش ابوالقاسم
جعفر بن حسین خوانساری،
سید صدرالدین عاملی،
محمدتقی اصفهانی ایوانکی،
محمد ابراهیم کرباسی،
سید حسن مدرس،
محمدباقر شفتی،
سید ابراهیم موسوی قزوینی،
محمدحسن نجفی و دیگر بزرگان بود.
وی در زادگاهش و سپس در
عراق تحصیل کرده و پس از کسب مدارج علمی به اصفهان برگشته و زعامت
شیعیان را بر عهده گرفت و در مدت زندگی خویش شاگردان بسیاری تربیت کرد و آثار و تالیفات گوناگون بر جای گذاشت.
او در اکثر علوم اسلامی، از قبیل
فقه،
اصول،
کلام،
حدیث،
رجال،
منطق،
ادبیات،
تاریخ، تخصص و تبحر کافی و به دو
زبان عربی و
فارسی تسلط داشت و تالیفات بسیاری در موضوعات مختلف نگاشته است؛ کتاب
روضات الجنات مهمترین اثر وی بوده که بههمین خاطر به صاحب روضات معروف گشته است. او در نگارش زبردست و توانا بود و علاوه بر نثر، در نظم و شعر نیز زبردست بود؛ اشعار فراوانی در موضوعات مختلف اخلاقی، اعتقادی و اصولی از وی به یادگار مانده است.
آیتالله سید محمدباقر
خوانساری معروف به صاحب روضات، طبق آنچه خود در وصیت نامهاش آورده است در روز دوشنبه ۲۲
ماه صفر سال
۱۲۲۶ق (۱۱۸۹ ش) در شهر خوانسار دیده به جهان گشود. پدرش
میرزا زینالعابدین نام داشت که از دانشمندان و فقیهان مشهور
خوانسار و
اصفهان بود.
آیتالله
خوانساری پس از تحصیل در
ایران و
عراق به اصفهان بازگشت و زعامت
شیعه را برعهده گرفت. در مدت زندگی خویش شاگردان بسیاری تربیت کرد و آثار و تالیفات گوناگون بر جای گذاشت.
مهمترین اثر وی روضات الجنات است کرد که یکی از شاهکارهای رجالی تاریخی و ادبی بشمار میرود و همواره مرجع محققان و پژوهشگران بوده است. وی نویسندهای بسیار توانا بود و اشعاری نیز از وی خصوصا در مدح
اهل بیت (علیهمالسّلام) برجای مانده است. ایشان سرانجام در
۱۳۱۳ق (۱۲۷۴ ش) در اصفهان وفات نمود و طبق وصیتش در
تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
آیتالله سید محمدباقر
خوانساری دارای القاب متعددی است. وی چون در خوانسار متولد شده است، منتسب به
خوانساری است. وی بعد از هجرت به اصفهان سکونت در محله چهار سوی، به تدریج در بین مردم اصفهان به سید محمدباقر چهار سویی یا چهار سوقی معروف شد. چهار سو محلهای است معروف در اصفهان، که آنرا چهار سوی شیرازیان یا چهار سوی شیرازیها میگویند.
وی علاوه بر القاب مذکور، به جهت سکونتش در اصفهان به اصفهانی و به جهت انتسابش به
امام موسی کاظم (علیهالسّلام) به موسوی نسبت یافته است. مهمترین لقب ایشان، صاحب روضات الجنات است که برگرفته از نام مهمترین اثر اوست.
خاندان سید محمدباقر به روضاتی یا روضاتیان شهرت دارند. این خاندان، که نسبشان به امام کاظم (علیهالسّلام) میرسد از گستردهترین خاندانهای روحانی شیعۀ امامی به شمار میآیند.
جد اعلای سید محمدباقر، فقیه اصولی،
سید حسین خوانساری نویسنده حواشی معروف بر
شرح لمعه است. وی فرزند آیتالله
میرزا ابوالقاسم جعفر مشهور به
میر کبیر بود. از زمان
میرزا ابوالقاسم کبیر تا عصر حاضر همواره چهرههای برجستهای از آنان در شمار عالمان دین بودهاند. آیتالله سید ابوالقاسم
خوانساری دارای تالیفات متعدد است و از
سید بحرالعلوم اجازه اجتهاد گرفته است.
پدر سید محمدباقر، "
میرزا زینالعابدین" نیز از دانشمندان و فقیهان مشهور خوانسار و اصفهان بود که دارای آثار ارزشمند فراوانی است، از جمله: شرح اصول المعالم، شرح زبده
شیخ بهایی و رسالههایی به نام قواعد عربیت، اجماع، تداخل اسباب، تعارض حقیقت مرجوحه با مجاز راجح، نیت، احباط و تکفیر، نوادر احکام، و نیز چند تعلیقه بر کتابهای علما از او به جای مانده است.
جد اعلای این خاندان به هنگام
فتنه افغان در حدود
۱۱۳۵ق (۱۱۰۱ ش) به ناچار از اصفهان به خوانسار کوچ کرد و در آنجا اقامت گزید و به همین دلیل فرزندان وی که تا مدتی در خوانسار میزیستند در دورهای به
خوانساری شهرت یافتند.
میرزا زینالعابدین پدر سید محمدباقر به همراه وی به اصفهان بازگشت و در محله چهار سوی شیرازیها سکونت گزید و از همین روی اعقاب وی به چهار سوقی (یا چهار سویی) شهرت یافتند.
سید محمدباقر
خوانساری، ۳ دختر و هشت فرزند پسر داشت که فرزند هفتم وی در کودکی درگذشت. پس از درگذشت این عالم بزرگوار به مرور زمان این خاندان به صاحب روضات و فرزندان بزرگوارش به «سادات روضاتی» معروف گشتند. فرزندان و بیشتر نوادگان صاحب روضات الجنات، اهل علم و فضل و تالیف و تصنیف در رشتههای گوناگون فقهی، اصولی، حدیثی، و غیره بودند.
پنج پسر وی از دانشمندان مشهور اصفهان و
نجف و دو پسر دیگر از بزرگان و معتمدان شهر اصفهان بودند. فرزندان عالم ایشان عبارتند از:
میرزا مهدی،
میرزا مسیح،
میرزا احمد،
میرزا عطاءالله،
میرزا هدایتالله،
میرزا محمد مسیح و
میرزا احمد از برجستهترین و مشهورترین فرزندان او در فضل و دانش بودند.
میر محمدحسین،
میرزا مجتبی روضاتی و
میرزا جلالالدین روضاتی فرزند
میرزا مسیح و
میرزا حسن چهار سوقی از نوادگان ایشان هستند.
دوران کودکی و نوجوانی سید محمدباقر در زادگاهش (خوانسار)، در فراگیری علوم مقدماتی حوزه نزد پدر و همانطور که خود اشاره داشته نزد جدش ابوالقاسم جعفر بن حسین
خوانساری سپری شد. دیری نپایید که پس از وفات جدش همراه با پدر بزرگوارش به اتفاق خانوادهاش برای همیشه، ساکن اصفهان گردید و به تحصیل
علوم دینی اشتغال پیدا کرد.
او نزد دانشمندان بزرگ و کار آزموده و طراز اول اصفهان شاگردی کرد و در مکتب درس بزرگانی چون شیخ
محمدتقی اصفهانی ایوانکی، نویسنده حاشیه بر معالم،
سید صدرالدین عاملی، حاج
محمد ابراهیم کرباسی نویسنده
اشارات،
سید حسن مدرس،
سید محمد پسر
عبدالصمد شهشهانی و
محمدباقر شفتی معروف به حجت الاسلام و نیز پدر بزرگوارش شرکت کرد.
خوانساری تحصیلاتش را در خوانسار، نزد جدش آغاز کرد، و در اصفهان نزد محمدباقر شفتی و در
کربلا نزد
سید ابراهیم موسوی قزوینی شاگردی کرد.
سید محمدباقر
خوانساری در راه تحصیل علوم دینی، به درجات عالی رسید، ولی او این حد از علم را کافی ندانست و برای تکمیل یافتههای علمی خود، در سال
۱۲۵۳ق (۱۲۱۶ ش) به نجف اشرف هجرت کرد و در
درس خارج آیات عظام سید ابراهیم موسوی قزوینی نویسنده
ضوابط الاصول،
محمدحسن نجفی، فرزند شیخ باقر نویسنده
جواهر الکلام و دیگر استادان برجسته آن عصر، شرکت کرد و تحصیل علوم اسلامی را به سر حد کمال رساند و به
درجه اجتهاد و استنباط احکام شرعی رسید.
سید محمدباقر
خوانساری در علوم ادبی، تاریخ و سخنسرایی، تخصص داشت و به دو
زبان عربی و
فارسی تسلطی تام و احاطهای عظیم پیدا کرد و در شرححال رجال و علمای
شیعه و
سنی اطلاعات فراوان داشت.
سید محمدباقر با استادش سید ابراهیم موسوی قزوینی، صاحب ضوابط الاصول موافقت و مؤانستی شایسته داشت، بهطوری که حتی پس از مراجعت به اصفهان، میان آنها نامهنگاری برقرار بود.
آیتالله
خوانساری علاوه بر اینکه راویان حدیث را میشناخت و بر احوال آنها آگاهی فوقالعاده داشت، خود نیز راوی حدیث بود و از بزرگان و مشایخ فراوانی نقل حدیث کرده است. نام اساتید وی و نیز بعضی از مشایخی که وی از آنها اجازه نقل روایت داشته و از آنها روایت نقل کرده است، عبارتند از:
۱. شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر؛
۲. سید ابراهیم موسوی قزوینی، نویسنده ضوابط الاصول؛
۳. سید صدرالدین عاملی؛
۴. سید محمدباقر شفتی، معروف به حجت الاسلام؛
۵. زینالعابدین
خوانساری (پدرش)؛
۶. شیخ محمدتقی اصفهانی؛
۷. حاج
محمد ابراهیم کرباسی؛
۸. سید
محمد پسر عبدالصمد شهشهانی؛
۹.
محمد، فرزند شیخ علی، فرزند
شیخ جعفر کاشف الغطاء؛
۱۰. شیخ قاسم، فرزند
محمد، فرزند علی، فرزند قاسم نجفی، نویسنده
کنز الاحکام فی شرح شرایع الاسلام؛
۱۱. میر سید حسن مدرس؛
۱۲.
سید اسدالله، فرزند حجت الاسلام سید محمدباقر شفتی رشتی؛
۱۳. محمدباقر، فرزند شیخ محمدتقی، نویسنده حاشیه بر معالم؛
۱۴. سید جعفر (جدش)؛
۱۵.
محمد ایوانکی بیدآبادی.
آیتالله سید محمدباقر
خوانساری از پدر و برخی بزرگان و استادانش
اجازه روایت و اجتهاد گرفت. بر مسند تدریس، قضاوت و فتوا تکیه زد و ریاست علمی و مذهبی در اصفهان به او منتهی میشد و حوزۀ درسش محل استفاده اهل فضل بود. وی در
فقه،
اصول و سایر علوم اسلامی، از همه هم شاگردیهای خود گوی سبقت و برتری را ربود تا جایی که ۹ نفر از بزرگان و فرزانگان جهان تشیع به او
اجازه اجتهاد و روایت دادند.
پس از کسب مدارج والای دانش و فضل به اصفهان مراجعت کرد و زعامت دینی آن سامان را عهدهدار شد. ایشان با سکونت در محله چهارسوی اصفهان بتدریج در میان مردم به سید محمدباقر چهارسویی یا چهارسوقی معروف گردید و با تکیه بر مسند تدریس، شاگردان زیادی در فقه و اصول، حدیث،
درایه و
رجال پرورش داد.
آیتالله سید محمدباقر
خوانساری به تدریس اصول، حدیث، درایه، و رجال پرداخت و شاگردان زیادی را پرورش داد.
مهمترین شاگردان او عبارتند از:
۱.
سید محمدکاظم یزدی؛
۲.
شیخ الشریعه اصفهانی؛
۳.
سید محمدباقر درچهای؛
۴.
سید ابوتراب خوانساری؛
۵. شیخ
هادی تهرانی؛
همچنین بسیاری از افرادی که از صاحب روضات الجنات نقل حدیث کردهاند از شاگردان وی میباشند:
۱. شیخ قاسم، فرزند محمدنجفی، نویسنده کنز الاحکام؛
۲. شیخ فتحالله، مشهور به شیخ الشریعه اصفهانی؛
۳.
میرزا محمد، فرزند عبدالوهاب همدانی، مشهور به
امام الحرمین؛
۴. شیخ
خلیل، فرزند
جعفر مازندرانی؛
۵.
میرزا عبدالغفار، فرزند
سید حسین حسینی تویسرکانی؛
۶.
سید محمد کاظم طباطبایی یزدی؛
۷.
سید ابوتراب عبدالعلی خوانساری، نویسنده
سبل الرشاد فی شرح نجاة العباد؛
۸. شیخ
هادی، فرزند
محمدامین تهرانی، نویسنده
محجة العلماء؛
۹.
منیرالدین بروجردی؛
۱۰. ملا
محمدحسین فارسی کرمانی؛
۱۱.
سید محمدجعفر، فرزند
میر سید علی حسینی؛
۱۲.
میرزا اسدالله، فرزند علامه
میرزا محمدتقی یزدی؛
۱۳. سید
میرزا علیاصغر، فرزند
میرزا محمدجعفر حسینی اصفهانی؛
۱۴.
سید محمداسماعیل، فرزند
سید محمد شریف قائینی خراسانی؛
۱۵.
میرزا عبدالرحیم کرباسی؛
۱۶. شیخ
احمد، فرزند
محمدجواد حسینآبادی؛
۱۷.
سید محمدجواد دهکردی؛
۱۸.
میرزا حسن همدانی؛
۱۹.
سید مهدی کرمانی؛
۲۰.
محمدحسن، فرزند محمدابراهیم عراقی سلطانآبادی
۲۱.
عبدالکریم ادیب سودانی دستگردی اصفهانی؛
۲۲.
میرزا محمدجعفر، فرزند
میرزا محمدحسین سدهی اصفهانی؛
۲۳.
میرزا حیدرعلی، فرزند
محمدحسین سدهی اصفهانی؛
۲۴.
میرزا علیمحمد سدهی اصفهانی؛
۲۵.
میرزا مهدی، فرزند محمدباقر
خوانساری، نویسنده شرح الفیه الفقه و الرساله العلمیه؛
۲۶.
میرزا مسیح، فرزند
میرزا محمدباقر موسوی
خوانساری؛
۲۷.
میرزا احمد، فرزند
میرزا محمدباقر موسوی
خوانساری؛
۲۸.
میرزا هدایتالله، فرزند
میرزا محمدباقر موسوی
خوانساری۲۹.
میرزا عطاءالله، فرزندش؛
۳۰.
میرزا جلالالدین روضاتی، فرزند
میرزا مسیح
۳۱.
میرزا احمد همدانی؛
۳۲. ملا
محمدحسین، فرزند ملا
محمدباقر اردکانی؛
۳۳. حاج
منیرالدین اصفهانی؛
۳۴.
میرزا بدیع درب امامی.
تبحر و مهارت محقق
خوانساری در علوم مختلف اسلامی و برخورداری از
فصاحت و
بلاغت در ادبیات عربی و فارسی این توان را به وی داد تا آثار ارزشمندی به جامعه علمی تقدیم نماید؛ آثارش آنقدر محکم و پربار و از قلمی روان و سیال برخوردار است که تاکنون اعتبارش را در میان دانشوران و محققان حفظ کرده است. در این ارتباط باید به کتاب وزین
روضات الجنات ایشان اشاره کرد که یکی از شاهکارهای رجالی تاریخی و ادبی بشمار میرود و همواره مرجع محققان و پژوهشگران بوده است.
برخی تالیفات و تصنیفات ایشان در زمینههای فقه، اصول، کلام، حدیث، ادبیات،
علم رجال و تاریخ عبارتند از:
۱. روضات الجنات فی احوال العلما و السادات؛ (مهمترین اثر سید محمدباقر است و به سبب تالیف آن، به صاحب روضات ملقب گردید و به نوشته اعتماد السلطنه، در نامه دانشوران ناصری هرجا عنوان میر معاصر آمده، مقصود صاحب روضات است.)
۲.
احسن العطیه؛ (شرحی است بر
الفیه شهید اول در فقه، و به مناسبت برخی تحقیقات اصولی را نیز در بردارد.)
۳.
تسلیة الاحزان عند فقد الاحبة و الاخوان: به زبان فارسی، مانند
مسکن الفؤاد شهید ثانی در موضوع تسلی خاطر مصیبت زدگان تالیف شده است؛
۴.
تلویح النوریات من الکلام فی تنقیح الضروریات من الاسلام؛ (رسالهای در بیان تفصیلی ضرورت
دین و
مذهب.)
۵.
طرف (طوف) الاخبار لتحفة (لتحف) الاخیار؛
۶.
قرة العین و سرور النشاتین؛
۷. تلخیص مجموعه ورام؛
۸.
جواهر الاثار و جوائز الابرار؛
۹.
ادب اللسان؛
۱۰. ترجمه رساله الصوم صاحب جواهر؛
۱۱.
درر النظیم فی رسم التحیة و التسلیم؛
۱۲.
اقسام البلایا النازله فی هذه الدنیا علی الشقی و السعید؛
۱۳. فضل الجماعه، خمس، فقه، النهریه؛
۱۴. شرح حدیث
حماد؛
۱۵. دستور العمل للمکلفین؛
۱۶. امر به معروف و نهی از منکر؛
۱۷. اصول الفقه؛
۱۸. حاشیه بر شرح لمعه؛
۱۹. حاشیه بر قوانین الاصول؛
۲۰. تعلیقاتی بر کتابهای فقهی و اصولی.
علامه آیتالله
خوانساری از معدود دانشوران اسلامی است که در اکثر علوم اسلامی، از قبیل فقه و اصول، کلام و حدیث، رجال و منطق، ادبیات و تاریخ، تخصص و تبحر کافی داشت و در نزد علمای اسلام از مقام و منزلت خاصی برخوردار بود.
شیخ عباس قمی در کتاب
فوائد الرضویه، اینگونه از ایشان تجلیل میکند:
سید سند و رکن معتمد فاضل مسدد و عالم مؤید و ادیب اریب شاعر ماهر متتبع متبحر، خبیر بصیر، علم الاعلام، قدوة الانام مرجع الخاص و العام، صاحب روضات الجنات، اسکنه الله فی الجنان فی اعلی الغرفات... ایشان در علم الحدیث از مهارت زیادی برخوردار بود و تسلط کاملی بر روایات
معصومین (علیهمالسّلام) داشت. مترجم روضات الجنات، شاگردان و کسانی را که از ایشان اجازه نقل حدیث گرفته، قریب به هزار نفر بیان کرده که بسیاری از آنها از چهرههای برجسته و مشهور میباشند.
میرزا محمدباقر
خوانساری فقیهی پژوهشگر در فقه جعفری و متفکری اصولی بود. تالیفات ارزشمند وی در زمینه فقه و اصول، گواه توانایی وی در استنباط احکام و تسلط کامل او در اصول و فقه اسلامی میباشد.
صاحب روضات الجنات در علم الحدیث دارای مهارت زیادی بود و تسلط کاملی بر روایات معصومین (علیهمالسّلام) داشت. وی از معدود دانشمندان علم تراجم است که از نظر تخصص و احاطه تام و آگاهی کامل بر احوال راویان حدیث و اعلام و علمای اسلام، به سرحد کمال رسیده بود. او در این زمینه، مجتهدی بزرگ بود. تاریخ نظیر این دانشمند رجالی را کمتر به چشم خود دیده است.
وی در این زمینه تالیفات و آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشته است. روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات از مهمترین کتابهای نوشته شده در شرح حال علما و فقها است بهطوری که مورد توجه دانشمندان علم رجال و شرححالنویسان قرار گرفت و آن را مورد نقل یا نقد قرار دادند و در مدح آن سخنان بسیار گفتند.
آیتالله
خوانساری در نگارش زبردست و توانا بود. برخی خطبهها را بدون نقطه و گاه بدون الف بیان میکرد که در آثار ایشان مضبوط است. حتی جواب استفتاء و احکام را نیز با وزن و قافیه مینگاشت.
نثر
خوانساری عموما مسجع و منشیانه است که نمونۀ آن علاوه بر خطبۀ بلیغ و بینقطۀ او، نامههایی است که به برخی از بزرگان و دانشمندان معاصر خویش نگاشته است. آیتالله
خوانساری در مدح
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) اشعاری دارد.
او سلطهای تام و تخصصی کامل در ادبیات فارسی و عربی داشت. وی صاحب قلمی روان و سیال و در نهایت بلاغت است. کتاب روضات الجنات ایشان، بهترین گواه بر این مدعاست. علاوه بر آن، در مقدمه کتاب،
الدر النظیم فی رسم التحیة و التسلیم خطبههایی دارد که توانایی فوقالعاده او را در نثر میرساند. برخی از این خطبهها خالی از نقطه است:
الحمد لله الملک المالک
المحمود و الواحد الصمد و الصمود، اهل
الحمد و مسدد العهود، واصل العدل و محدد المحدود،
حمدا هو مدد الاعوام و الاحوال، مسلسل مسدود، وعدد طلال الاسکار، و رمال الصحور معدود...
و برخی دیگر خالی از حرف الف است:
فقد کنت عن قدیم دهری، و عتیق عمری، منذ میزت بین شر و خیر، و عرفت نفع نفسی من ضمیر، لم یزل یحدثنی فکرتی و یحرصنی ملکتی، و یهجس فی ضمیری و یمر بقلبی و یخلل فی مروعی.
صاحب روضات الجنات علاوه بر نثر، در نظم و شعر نیز زبردست بود. اشعار فراوانی در موضوعات مختلف اخلاقی، اعتقادی و اصولی از وی به یادگار مانده که کتاب
قرة العین و
سرور النشاتین او در موضوع عقاید مشتمل بر بیش از ۳۰۰۰ بیت و در طرف الاخبار لتحف الاخیار مشتمل بر ۱۱۲۰۰ بیت و مجموعه قصاید در مناقب اهل بیت عصمت و طهارت و نیز اصول فقه ایشان که منظوم است، از جمله آثار بجا مانده از این ادیب ارزشمند است.
خاندان صاحب روضات الجنات، دارای کتابخانه بزرگ و جامعی هستند که تاسیس آن به دست میر ابوالقاسم کبیر، جد آیتالله چهارسوقی بوده است. وی در جمعآوری این کتابها زحمات فراوانی متحمل شد. نوشتهاند: وی جهت به دستآوردن نسخهای از کتاب
وسایل الشیعه مسافرت کرد و با اهتمام تمام بالاخره موفق شد چند جلد از آن را که تماما به خط مؤلف کتاب بود، را به دست آورد که تا این اواخر نیز این چند جلد کتاب خطی در کتابخانه این خاندان موجود بود.
این کتابخانه توسط فرزندان و نوادگان وی که اغلب اهل علم و دانش و صاحب تصنیف و تالیف بودند، اداره میشد. صاحب روضات الجنات نیز همراه دیگر برادرانش، قسمت اعظم کتابهای اجدادی را اداره و خود نیز کتابهای بسیاری خریداری و یا نسخهبرداری نمود.
آیتالله سید محمدباقر موسوی
خوانساری از اوایل جوانی تا آخرین روزهای عمر شریفش، علاقه خاصی نسبت به جمعآوری کتابها داشت. او در این جهت، تمام همتش را به کار گرفت. وی در راه جمعآوری کتابهای نفیس و کمیاب، موفقیتهای بسیاری کسب نمود و بعد از مدتی، کتابخانهاش در بردارنده کتابهای خطی نادری بود که در اکثر کتابخانههای پر رونق آن روز نیز یافت نمیشد. از اینرو، کتابخانه وی دارای شهرت و آوازه خاصی در جهان اسلام بود.
پژوهشگر محقق و مورخ معروف و معاصر صاحب روضات الجنات، اعتماد السلطنه در کتاب
المآثر و الاثار در مورد صاحب روضات و کتابخانهاش چنین میگوید:
میرزا محمدباقر، صاحب روضات الجنات از رؤسای دار السلطنه اصفهان و برادر
میرزا محمدهاشم، در فقه و حدیث و تراجم علمای سلف و خلف و فنون و فضایل دیگر بر همگان ترجیح دارد. کتابخانه این خانواده را بسیار میستایند. در کتابنامه دانشوران ناصری هرجا که عنوان میر معاصر است، مقصود این خاندان معالی و مآثر است.
گرچه قسمت زیادی از این کتابها به دست نوادگان ایشان به فروش رفت، ولی هم اکنون این کتابخانه با ۳۰۰۰ جلد کتاب، در
شهر اصفهان، در محل کتابخانه خانوادگی خاندان چهار سوقی قرار دارد. منبع و مرجع مهمی برای تحقیق و پژوهش در موضوعات علوم اسلامی به شمار میآید.
آیتالله
خوانساری ضمن بهرهمندی از مرتبه والای علمی و داشتن مسئولیت خطیر مرجعیت و قضاوت، مردی زاهد، متقی و با ورع بود، حتی از شبهات نیز دوری میجست.
ایشان با وجود به عهده داشتن مسئولیتهای علمی و مقام مرجعیت و قضاوت، بارها مسافت طولانی و پر مشقت زیارت
خانه خدا را طی کرد. نوشتهاند که او در طول عمرش، دهها بار به زیارت خانه معبود شتافت و
حج را بجای آورد.
این محقق برجسته جهان اسلام پس از سالها پژوهش و تحقیقات علمی و تدریس و تربیت دهها فاضل و دانشمند، در شامگاه هشتم
جمادی الاول سال
۱۳۱۳ق (آبان ۱۲۷۴ ش) در سن ۸۵ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه، پس از چهار روز بیماری دارفانی را وداع گفت.
برادرش
میرزا محمدهاشم بر پیکر آن عالم نماز خواند و بر حسب وصیت خودش، در
تخت فولاد، در بالا سر مسجد مصلی، نزدیک تکیه آقا رضی، پیش روی قبر مرحوم آقا حسین جیلانی به خاک سپرده شد.
در سال
۱۳۱۶ق (۱۲۷۷ ش)
میرزا سلیمانخان رکنالملک، بقعه و تکیه رفیعی بر آرامگاه آن مرحوم بنا کرد. قبرش مورد توجه خاص و عام است و جمعی از فرزندان و نوادگانش نیز در بقعه و اطراف آن مدفون هستند.
در فرازهایی از وصیتنامه ایشان که برای فرزندش
میرزا محمدمهدی یا برادرش محمدهاشم نوشته، آمده است:
عزیز من!
نماز را به وقت ادا کن، در خانه
اذان را بلند بگو که باعث رفع همه ناخوشیهاست و دعاهای
صباح و
مساء را بخوان و به جمیع اهل خانه امر کن که بخوانند.
روزها مشغول مطالعه و علم باش و بیکار کنندگان (کسانی که برای وقت تلف کردن نزد تو میآیند و تو را از کار باز میدارند) را به خود راه مده.
هر روز علیالحساب یک حزب از
قرآن تلاوت نما که باعث اصلاح امر معاش و رسیدن به مراد میباشد.
در شبها و روزهای
جمعه، اموات خود، سیما اهل حقوق از ایشان را به تلاوت
سوره یاسین یا
الرحمن یا غیر آن، شاد نما که
خدا تو را شاد کند.
تصدق در هر ماه و هفته را ترک مکن و هر آرزویی که اطفال میکنند بیتامل برآور، معاشرت با ناجنس مکن و حرمت بزرگتران را بسیار بدار.
•
پایگاه تخصصی اخلاق و تربیت اسلامی، برگرفته از مقاله «سید محمدباقر خوانساری»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۶/۲۹.