• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سگ‌شکاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سگ شکارى از جمله سگ هایی است که آموزش می دهند تا از آن برای شکار استفاده شود.



سگ شکارى سگ آموزش دیده براى‌ شکار می باشد.


از آن در باب صید و ذباحه نام برده‌اند.


از میان حیوانات شکارى- همچون ببر، باز و عقاب- تنها سگ شکارى است که شکار توسط آن با شرایطى که ذکر خواهد شد حلال است. البته اگر شکار زنده به دست شکارچی بیفتد و ذبح شرعى گردد، تفاوتى میان سگ شکارى و غیر آن نخواهد بود. پس «آنچه را که سگ‌ تعلیم‌دیده می‌گیرد و با گازگرفتن و مجروح کردن آن را می‌کشد، مذکّی‌ است و بدون ذبح، خوردن آن حلال است؛ پس گازگرفتن و مجروح نمودن سگ‌ در هر جای حیوان که واقع شود به منزله ذبح آن است.»


این شرایط به سه دسته تقسیم مى‌شود.

۴.۱ - شرایط سگ شکارى

حلیت شکار با سگ شکارى مشروط به آموزش دیده بودن آن است که تحقق عرفى آن منوط به سه شرط است:
۱ و ۲. هر زمان که شکارچی آن را پى شکار بفرستد، برود و هر وقت باز دارد باز ایستد.
۳. عادت به خوردن شکار خود نداشته باشد. خوردن گاه و بى گاه زیان به عنوان شکارى بودن نمى‌زند؛ چنان که عادت داشتن به خوردن خونى که از شکار مى‌ریزد، منافاتى با عنوان شکارى بودن آن ندارد.

۴.۲ - شرایط شکارچى

حلّیت شکار شکارچى مشروط به این است که وى:
۱. مسلمان یا در حکم مسلمان- مانند فرزند نابالغ ممیز مسلمان- باشد. بنابر این، شکار کافر حلال نیست؛ گرچه در حلّیت شکار یهودی و مسیحی اختلاف است.
چنانچه سگ توسط غیر شکارچى آموزش دیده باشد، آیا در حلّیت شکار، مسلمان بودن آموزش دهنده شرط است یا شکارچى؟ مشهور قول دوم است.
۲. سگ را براى شکار بفرستد. بنابر این، چنانچه سگ بدون فرستادن شکارچى شکار کند، شکارش حلال نخواهد بود؛ اما اگر پس از حرکت سگ به سمت شکار شکارچى آن را متوقف کند و سپس براى شکار بفرستد، شکارش حلال خواهد بود.
هرگاه شکارچى، سگ را به سوى تعدادى از حیوانات بفرستد و سگ تنها یکى از آنها را شکار کند، شکار حلال است؛ اما اگر شکارچی بدون اینکه شکار را ببیند، سگ را بفرستد و سگ به طور اتفاقى شکار کند، شکار حلال نیست.
۳. هنگام فرستادن سگ، نام خدا را با گفتن «بسم اللَّه» و مانند آن به زبان آورد و چنانچه از روى عمد آن را نگوید، شکار حلال نیست؛ اما اگر ترک آن از روى فراموشى باشد، شکار حلال است. در اینکه زمان گفتن «بسم اللَّه» هنگام فرستادن سگ به سوى شکار است، و در نتیجه اگر پس از فرستادن و قبل از رسیدن به شکار «بسم اللَّه» بگوید کفایت نمى‌کند، یا گفتن «بسم اللَّه» در حالت دوم نیز در حلّیت شکار کفایت مى‌کند، اختلاف است.
۴. اطمینان داشته باشد که شکار توسط سگ کشته شده است. بنابر این، چنانچه شکار در حالى که حیات مستقر داشته، از دید او پنهان گردد و سپس آن را مرده بیابد و نداند که توسط سگ کشته شده یا نه، حلال نیست؛ لیکن اگر حیاتش غیر مستقر بوده، حلال است.

۴.۳ - شرایط شکار

شکار آن حیوانى توسط سگ شکارى حلال است که وحشی و غیر رام باشد؛ خواه در اصل، مانند بز کوهی یا آنکه ابتدا اهلى بوده و سپس وحشى شده باشد.


سگ شکاری از عدم جواز تکسب با انواع اعیان نجس استثنا شده است. مستفاد از تحریرالوسیله مراد از تکسب به اعیان نجس که این نوع از سگ از آن مستثنا شده است، خریدوفروش آن‌ها است و اینکه آن‌ها را ثمن در بیع و اجرت در اجاره و عوض برای عمل در جعاله قرار دهند؛ بلکه در مورد هر نوع معاوضه بر آن‌ها و لو به اینکه آن‌ها را مهر، یا در طلاق خلعی عوض قرار دهند و مانند آن احتیاط ترک نشود، بلکه بخشیدن آن‌ها و صلح نمودن بر آن‌ها بدون عوض، جایز نیست. بلکه کسب کردن با آن‌ها جایز نیست اگرچه منفعت حلال مقصود داشته باشد، مانند کود قراردادن غائط.


در تحریرالوسیله در خصوص دیه سگ شکاری آمده است: «ففی کلب‌ الصید اربعون درهماً. والظاهر عدم الفرق بین السلوقی وغیره، ولا بین کونه معلّماً وغیره.» یعنی: دیه در سگ‌ شکاری چهل درهم است و ظاهر آن است که بین سلوقی و غیر آن فرقی نیست و بین اینکه تعلیم داده شده باشد یا نه، فرقی نیست.


چیزی که وقف می‌شود باید عین مملوک باشد و بتوان از آن به‌طوری انتفاع و منفعت حلال برد که عین آن به‌صورت قابل‌توجه باقی بماند، پس «هر چیزی که استفاده از آن با بقای عین آن با شرایطش صحیح باشد، وقف آن صحیح است مانند زمین‌ها و خانه‌ها و مزرعه‌ها و لباس‌ها و سلاح و وسایل مباح و درخت‌ها و مصحف‌ها و کتاب‌ها و زیورآلات و اقسام حیوان حتی سگ‌ مملوک و گربه و مانند این‌ها.»


عین مورد وصیت باید دارای منفعت حلال مقصود باشد تا اینکه شرعاً مال باشد؛ به همین جهت وصیت به سگ ولگرد و مانند این‌ها صحیح نیست. اما سگ شکاری مانعی از مورد وصیت بودن آن نیست.


۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۸-۹.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۴، کتاب الصید و الذباحة، القول:فی الصید، مسالة ۱.    
۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۱۸-۲۴.    
۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۲۶.    
۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۴۳-۴۵.    
۶. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۲۷-۲۸.    
۷. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۴۶.    
۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۳۱-۳۳.    
۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۳۷-۳۹.    
۱۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۳۶، ص۴۸.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۲۴، کتاب المکاسب و المتاجر، مقدمة، مسالة ۱.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۵۲۴، کتاب المکاسب و المتاجر، مقدمة، مسالة ۱.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۴۵، کتاب الدیات، الثالث من اللواحق:فی الجنایة علی الحیوان.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۷۵، کتاب الوقف، القول:مسالة ۳۱.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۰۸، کتاب الوصیة، مسالة ۱۸.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۵، العروة الوثقی مع تعالیق الامام الخمینی، ص۶۹۹، کتاب الوصیة، فصل:فی الموصی به.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۵۱۰-۵۱۱.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار