سِتْراً (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سِتْراً:(نَجْعَل لَّهُم مِّن دونِها سِتْرًا) «سِتْراً» (به کسر سین و سکون تاء) به معنای پرده و پوشش است.
اشاره به سفر
کورش به منتهاى شرق است كه مشاهده كرد
خورشید بر قومى
طلوع مىكند كه در برابر تابش آن سايبانى ندارند اشاره به اينكه آن
قوم بيابانگرد و صحرانورد بودند.
به موردی از کاربرد «سِتْراً» در قرآن، اشاره میشود:
(حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلَى قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دونِها سِتْرًا) «تا زمانى كه به خاستگاه خورشيد رسيد؛ در آن جا ديد خورشيد بر جمعيّتى طلوع مىكند كه در برابر تابش آفتاب، پوششى براى آنها قرار نداده بوديم. و سايبانى نداشتند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند: سير
كورش به طرف مغرب و مشرق: اما سيرش به طرف مغرب همان سفرى بود كه براى سركوبى و دفع
لیدیا كرد كه با لشگرش به طرف
كورش مىآمد، و آمدنش به
ظلم و
طغیان و بدون هيچ
عذر و مجوزى بود.
كورش به طرف او لشگر كشيد و او را فرارى داد، و تا پايتخت كشورش تعقيبش كرد، و پايتختش را فتح نموده او را اسير نمود، و در آخر او و ساير ياورانش را عفو نموده اكرام و احسانشان كرد با اينکه
حق داشت كه سياستشان كند و به كلى نابودشان سازد. و انطباق اين داستان با آيه شريفه
(حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ) كه شايد ساحل غربى آسياى صغير باشد.
(وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذا الْقَرْنَيْنِ إِمّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمّا أَنْ تَتَّخِذَ فيهِمْ حُسْناً) از اين رواست كه گفتيم حمله ليديا تنها از باب فساد و ظلم بوده. آنگاه به طرف صحراى كبير مشرق، يعنى اطراف
بکتریا عزيمت نمود، تا غائله قبائل وحشى و صحرانشين آنجا را خاموش كند، چون آنها هميشه در كمين مىنشستند تا به اطراف خود هجوم آورده فساد راه بيندازند، و انطباق آيه
(حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دونِها سِتْراً) روشن است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سترا»، ج۲، ص ۳۰۸.