• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سُرُر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: سریر (مفردات‌قرآن).


سُرُر: (عَلى‌ سُرُرٍ مُتَقابِلينَ)
«سُرُر» جمع‌ «سَریر» در اصل به معناى تخت يا صندلى و مانند آن است كه روى آن مى‌نشينند و مجالس پر سرورى را برگزار مى‌نمايند (توجّه داشته باشيد «سُرُر» و «سُرُور» از يک ماده است). و به تخت‌هايى گفته مى‌شود كه در مجلس سرور و انس بر آن قرار مى‌گيرند؛ هر چند گاهى، به معناى وسيع‌ترى نيز اطلاق شده است، تا آن‌جا كه گاه به تابوت ميت نيز سرير گفته مى‌شود، شايد به اين اميد كه مركب سرورى براى او به سوى آمرزش الهى و بهشت جاودانش باشد.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با سُرُر:

۱.۱ - آیه ۴۷ سوره حجر

(وَ نَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ) (و ما هر گونه حسد و كينه را از سينه آنها بر مى‌كنيم؛ در حالى كه همه برادرند، و بر تخت‌ها رو به روى يكديگر قرار دارند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه غل به معناى كينه است و بعضى گفته‌اند به معناى كينه و حسد است كه آدمى را وادار مى‌كند به ديگران آزار برساند. و كلمه سرر جمع سرير است كه به معناى تخت (مبل) است. و كلمه نصب به معناى تعب و خستگى است: كه از خارج به آدمى روى دهد.
خدای تعالى در اين دو آيه حال متقين را در وارد شدنشان به بهشت بيان مى‌فرمايد. و اگر از ميان نعمت‌هاى بهشت با آن همه زيادى تنها اين چند چيز را شمرد به خاطر عنايتى بود كه به اقتضاى مقام داشت، چون مقام، مقام بيان اين جهت است كه اهل بهشت به گرفتارى و بدبختى گمراهان مبتلا نيستند، چون آنان سعادت، سيادت‌شان، كرامت و حرمت‌شان را از دست نداده‌اند، و چون زمينه كلام اين بود، مناسب بود امنيت اهل بهشت را نام ببرد، لذا فرمود: اهل بهشت از ناحيه نفس‌شان و درونشان در امنيت‌اند، چون خداوند كينه و حسد را از دلهايشان كنده، ديگر احدى از آنان قصد سويى نسبت به ديگرى ندارد، بلكه همه برادرانى هستند در برابر هم كه بر تختها تكيه زده‌اند. همچنين از ناحيه اسباب و عوامل بيرونى نيز در امنيت‌اند، ديگر دچار نصب (خستگى) نمى‌گردند. و نيز از ناحيه پروردگارشان هم ايمن هستند، و از بهشت هرگز اخراج نمى‌شوند، پس اهل بهشت از هر جهت در سعادت و كرامتند، و از هيچ جهتى دچار شقاوت و خوارى نمى‌شوند، نه از ناحيه درونشان و نه از بيرونشان و نه از خدايشان. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۴۴ سوره صافات

(عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ) (در حالى كه بر تخت‌ها رو به روى يكديگرند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه سرر جمع سرير است، كه به معناى تختى است كه رويش مى‌نشينند. و رو در رو بودن تخت‌هاى مخلصين معنايش اين است كه: آنان در بهشت دور يكديگرند و با هم مانوسند، به روى يكديگر نظر مى‌كنند، بدون اينكه پشت سر هم را ببينند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۳ - آیه ۲۰ سوره طور

(مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ) (اين در حالى است كه بر تخت‌هايى كه در كنار هم چيده شده تكيه مى‌زنند، و «حورالعين» را به همسرىِ آنها در مى‌آوريم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه متكئين جمع اسم فاعل از باب افتعال است كه مصدر آن اتكاء مى‌باشد، و اتكاء به معناى تكيه دادن به پشتى و يا مثل آن است. و كلمه سرر جمع سرير است، (كه به معناى تخت و به اصطلاح امروز مبل است). و كلمه مصفوفة از ماده صف است، كه به معناى رديف قرار گرفتن چند نفر در يک خط است، (مانند صف لشكر و يا صف نماز)، پس معناى مصفوفه اين است كه: اهل بهشت به يكديگر وصلند و اتصال دارند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۴ - آیه ۱۵ سوره واقعه

(عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ) (مقرّبان بر تخت‌هايى كه در صفوف مختلف در كنار هم چيده شده قرار دارند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه وضن به معناى بافتن است. بعضى‌ هم گفته‌اند: هر بافتنى را وضن نمى‌گويند، بلكه تنها بافتن زره را وضن مى‌گويند، و اگر در اينجا بافتن تخت را وضن‌ خوانده از باب استعاره است، خواسته است از محكمى بافت آن خبر داده باشد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۵ - آیه ۱۳ سوره غاشیه

(فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ) (در آن تخت‌هاى زيباى بلندى است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه سرر جمع سرير- تخت است، و منظور از مرفوع بودن تخت، مرفوع بودن مقام و منزلت كسى است كه بر آن تكيه مى‌زند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۵.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۲۸.    
۳. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۰۹.    
۵. صافات/سوره۳۷، آیه۴۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۶۷.    
۷. طور/سوره۵۲، آیه۲۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۳۹.    
۹. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۲۱.    
۱۱. غاشیه/سوره۸۸، آیه۱۳.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۴۳۷.    
۱۳. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۶۴.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۵۴.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۷۳.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۹۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۰.    
۱۹. صافات/سوره۳۷، آیه۴۴.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۷.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۶.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۶.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۸۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۲.    
۲۵. طور/سوره۵۲، آیه۲۰.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲۴.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۴۹.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۰.    
۳۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۵.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۰۸.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۱.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۳۹.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۵.    
۳۷. غاشیه/سوره۸۸، آیه۱۳.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۹۲.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۵۸.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۷۴.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۴۳.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۲۷.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «سُرُر»، ص۲۹۰.    






جعبه ابزار