سَیّٰارَةٌ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَیّٰارَةٌ:(وَ جاءتْ سَيّارَةٌ فَأَرْسَلواْ) «سَیّٰارَةٌ» از مادّه
سَيْر (به فتح سین و سکون یاء) مؤنث سيّار است به معنى جماعت مسافر آيد.
یوسف (علیهالسلام) در تاريكى وحشتناک
چاه كه با تنهايى كشندهاى همراه بود، ساعات تلخى را گذرانده اما
ایمان به
خدا و سكينه و آرامش حاصل از ايمان،
نور امید بر
دل او افكند و به او تاب و توان داد كه اين تنهايى وحشتناک را تحمل كند و از كوره اين آزمايش، پيروز بدر آيد.
چند روز از اين ماجرا گذشت خدا مىداند، بعضى از مفسران سه روز و بعضى دو روز نوشتهاند. بهر حال كاروانى سر رسيد
(وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ) كاروان را به اين جهت «سياره» گفتهاند كه دائما در سير و
حرکت است.
به موردی از کاربرد «سَیّٰارَةٌ» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ جاءتْ سَيّارَةٌ فَأَرْسَلواْ وارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرَى هَذا غُلامٌ وَ أَسَرّوهُ بِضاعَةً وَ اللّهُ عَليمٌ بِما يَعْمَلونَ) «و در همين حال كاروانى فرا رسيد؛ و مأمور
آب را فرستادند تا آب بياورد؛ او
دلو خود را در چاه افكند؛ ناگهان
صدا زد: مژده باد! اين كودكى است زيبا و دوست داشتنى!) و او را بعنوان كالايى از ديگران مخفى داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام مىدادند، آگاه بود.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند: معناى
آيه اين است كه جماعتى رهگذر از كنار آن چاه مىگذشتند، كسى را فرستادند تا آبى تهيه كند، آن شخص دلو خود را در چاه سرازير كرد و وقتى بيرون مىآورد ناگهان فريادش بلند شد: بشارت! اين پسر بچه است . آرى، او پسر بچهاى را ديد كه خود را به طناب آويزان كرده، از چاه بيرون آمد. اهل قافله او را پنهان كردند تا كس و كارش خبردار نشوند، و در نتيجه سرمايهاى برايشان باشد و از فروشش پولى به دست بياورند، و حال آنكه خداى سبحان به آنچه میكردند دانا بود، و بر آن كار آنان را مؤاخذه مىكند. و يا و حال آنكه همه اينها به
علم خدا بوده و او بود كه
يوسف را در مسيرى قرار داد تا در
مصر بر اريكه
سلطنت و
نبوت بنشاندش.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «سیاره»، ج۲، ص ۴۵۲.