سَلّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سَلْل (به فتح سین
و سکون لام)
و سَلّ از
واژگان قرآن کریم به معنای کشیدن است. از مشتقات سلل که در آیات
قرآن ذکر شده سُلالَه است.
سُلالَه (به ضم سین
و فتح لام) به معنای چکیده
و صاف شده است.
سَلّ به معنای كشيدن است. در
اقرب گويد: آن انتزاع
و خارج كردن است با نرمى مثل كشيدن
تیغ از
غلاف و موی از
خمیر.
راغب ملايمت را قيد نكرده
و گويد: مانند كشيدن
شمشیر از غلاف
و كشيدن چيزى از
خانه به طريق
سرقت و كشيدن
پسر از
پدر.
(قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً ...) (خداوند كسانى از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مىشوند،
و يكى پس از ديگرى فرار مىكنند مىداند....)
لواذ از «لاذ- يلوذ» به همديگر پناه بردن است
تسلّل خروج پنهانى است.
يعنى «خدا داناست به آنان كه در پناه يكديگر پنهانى از محضر رسول او خارج میشوند.» آنگاه كه
حضرت رسول (صلّیاللهعلیهوآله) مردم را به
جهاد و نحو آن دعوت میكرد بعضىها در پشت سر ديگران پنهانى از
مسجد خارج میگشتند آيه درباره آنهاست.
در
نهج البلاغه نامه ۷۰ به
سهل بن حنیف نوشته :
«بَلَغَنِي أَنَّ رِجَالًا مِمَّنْ قِبَلَكَ يَتَسَلَّلُونَ إِلَى مُعَاوِيَةَ فَلَا تَأْسَفْ عَلَى مَا يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ.» «شنيدم بعضى از مردمان شهر تو پنهانى به طرف
معاویه میروند از رفتن اين عدّه متأسّف نباش.»
(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ) (
و ما انسان را از عصارهاى از گِل آفريديم.)
(ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ) (سپس نسل او را از عصارهاى از آب ناچيز
و بىقدر آفريد.)
سلالة فقط در اين دو جا از
قرآن آمده است. اهل لغت آن را چكنده
و صاف شده گفتهاند.
فرزند را سلاله
و سليله
و سليل گفتهاند كه چكيده
و كشيده مرد است.
سلاله در هر دو آيه
نکره است مراد از آن در آيه دوم بنا بر علم امروز سلول مرد (اسپرماتوزئيد) است كه چكيده
منی و بوجود آمده در آن
و صاف شده از آن است. به نظرم مراد از سلاله اول هم همان سلّول است منتهى در خلقت اول همان سلّول در ميان گلى به خصوص بود، پس جاى سلّول در اول گل
و لجن بود.
و در خلقت دوم جاى آن
منى است مثل
(خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ) (
و انسان را از خون بستهاى خلق كرد.)
بنا بر آن كه
علق جمع
علقه به معنى كرم
و زالو است.
در
نهج البلاغه خطبه ۱۶۱ راجع به دو نوع
خلقت فرموده :
«بدئت مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ. وَ وَضَعَتْ فِي قَرارٍ مَكِينٍ. إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ.» (آفرينشت از عصاره گِل آغاز شد
و در جايگاه آرام قرار داده شدى تا زمانى مشخّص
و سرآمد معيّن.)
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سلل»، ج۳، ص۲۹۵.