• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سَبْق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: سبق (ابهام‌زدایی).


سَبْق (به فتح سین و سکون باء) از واژگان قرآن کریم به معنای تقدم و پیش افتادن است.
مشتقات سَبْق که در آیات قرآن استعمال شده عبارتند از:
إِسْتِباق به معنى مسابقه و پيشى گرفتن بر يكديگر است.
مَسْبوق به معنای پيشى گرفته شده و قهرا به معنى مغلوب و عاجز است‌.


سَبْق به معنای تقدم و پيش افتادن است.
راغب می‌گويد: اصل سبق پيش افتادن در راه رفتن است. و به طور مجاز در غير آن به كار می‌رود مثل «ما سَبَقُونا إِلَيْهِ‌ ... سَبَقَتْ‌ مِنْ رَبِّكَ‌» يعنى نافذ شد و گذشت و به طور استعاره در احراز فضيلت به كار می‌رود نحو (وَ السَّابِقُونَ‌ السَّابِقُونَ‌) «آنان‌كه به وسيله اعمال صالحه به رحمت و جنت خدا پيشى گرفته‌اند.»


به مواردی از سَبْق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - السَّابِقُونَ‌ (آیه ۱۰ سوره واقعه)

(وَ السَّابِقُونَ‌ السَّابِقُونَ‌)
(و سوّمين گروه پيشگامان پيشگامند.)


۲.۲ - سَبَقَكُمْ (آیه ۸۰ سوره اعراف)

(أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِينَ‌)
(آيا عمل بسيار زشتى را انجام مى‌دهيد كه هيچ يک از جهانيان، پيش از شما انجام نداده است؟!)
اين آيه و آیه ۲۸ عنکبوت درباره قوم لوط است و روشن می‌كند كه لواط اولين بار در قوم لوط پيدا شده است.


۲.۳ - فَالسَّابِقاتِ‌ سَبْقاً (آیه ۴ سوره نازعات)

(فَالسَّابِقاتِ‌ سَبْقاً • فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً)
(و بر يكديگر سبقت مى‌گيرند، و آنها كه امور را تدبير مى‌كنند!)
مراد از سابقات ظاهرا ابرهای حامل باران است و يا غرض نحوه خاصّى از نيروهاى جهان است كه در «دبر» تفصيلا گفته شد.


۲.۴ - سابِقِينَ (آیه ۳۹ سوره عنکبوت)

(فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقِينَ)
«در زمین خودپسندى كردند و بر خدا غالب نبودند يعنى خدا را نميتوانستند عاجز كنند.»


۲.۵ - السَّابِقُونَ‌ (آیه ۱۰۰ سوره توبه)

(وَ السَّابِقُونَ‌ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‌)
(پيشگامان نخستين از مهاجرین و انصار، و كسانى كه به نیکی از آنها پيروى كردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها نيز از او خشنود شدند؛ و باغ‌هاى بهشتى براى آنان آماده ساخته، كه نهرها از پاى درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و اين است رستگارى و پيروزى بزرگ!)

قرائت مشهور در «الْأَنْصارِ» با كسر است كه عطف بر مهاجرين باشد ولى يعقوب آن را با رفع خوانده است و عطف بر سابقون است در اين صورت حكم‌ «رَضِيَ اللَّهُ» بر عموم انصار شامل است نه بر نخستين آنها. در مراد از سابقون اختلاف است گفته‌اند: منظور آنانند كه به دو قبله، نماز خوانده‌اند.
بعضى اهل بیعت رضوان را دانسته‌اند كه بیعت حدیبیّه است. بعضى آنها را اهل بدر دانسته و برخى مهاجرين پيش از هجرت.

ناگفته نماند اهل هر زمان نسبت به زمان آينده سابق است ولى قيد «الْأَوَّلُونَ» روشن می‌كند مراد پيشروان اوّليه‌اند كه كسى بر آنها سبقت نيافته است به عقيده المیزان آيه منطبق است بر آنان‌كه ایمان آورده و پيش از جنگ بدر مهاجرت كرده‌اند و نيز منطبق است بر اهل مدینه كه ايمان آوردند و مهاجران را پذيرفته و در خانه‌هاى خود جا دادند و معيشت آنها را تأمين كردند. ريشه دين به وسيله آنها ثابت گرديد و ديگران از ايشان پيروى كردند.

ناگفته نماند ايمان و عمل در مهاجران و انصار شرط رضاى خداست كه فرموده‌:
(فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى‌ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ‌)
(خداوند هرگز از گروه فاسقان راضى نخواهد شد.)
(وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ‌)
(و خداوند، ستمکاران را دوست نمى‌دارد.)
(وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ‌)
(و خداوند گروه فاسقان را هدایت نمى‌كند.)

باز ناگفته نماند جمله‌ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ‌ در اين آيه و آيات ۱۱۹ مائده ، ۱۸ فتح ، ۲۲ مجادله و ۸ بیّنه مشروط است بر اينكه شخص تا آخر عمرش در ايمان و عمل ثابت بماند و گرنه منظور آن نيست كه اگر از ايمان و عمل هم بيرون رود باز خدا از او راضى است. عبیدالله بن جحش شوهر امّ حبيبه كه از مهاجرين به حبشه بود در حبشه نصرانی شد و از دين بيرون رفت. نمی‌شود گفت: چون از مهاجرين نخستين بود خدا از او راضى است طلحه و زبیر كه از مهاجرين اول‌اند بيعت علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) را نکث كردند و آن حضرت بر آن دو نفرین كرد و سبب آن همه كشتار گرديدند آيا باز بگوئيم خدا از آن دو راضى است. عده‌اى از مسلمانان كه از مهاجرين اوّليه و انصار نيز در ميانشان بودند بر عثمان شوريدند و او را كشتند و نگفتند از مهاجرين اوليه است بلكه هر گونه اهانت و شورش را بر عليه‌ او جايز بلكه واجب می‌دانستند. عایشه خود مردم را بر عثمان می‌شوراند و او را بر یهودی تشبيه می‌كرد و «اقْتُلُوا نعثلا» می‌گفت. مهاجرين اوّليه و انصار وصيت رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را زير پا گذاشته و حق اميرالمؤمنين (عليه‌السّلام) را غصب كردند و ده‌ها نظير اينها. آيا بايد همه اين مظالم را ناديده گرفت و گفت: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ».

بلى‌ «رَضِيَ اللَّهُ» در حق مهاجرين اوليه و انصار و تابعان به احسان در صورتى است كه در ايمان و عمل پايدار باشند آنها با هجرت و نصرت خدا را از خود راضى كردند ادامه رضاى خدا مشروط به ادامه عمل است چنانكه در آخر سوره فتح آمده‌ (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ‌ ... وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً) (محمد فرستاده خداست؛ و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ ... و كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است.) مى‌بينيم كه ايمان و عمل شرط مغفرة و اجر عظيم است.

بعضى از بزرگان گويا ماضى بودن‌ «رَضِيَ اللَّهُ» را در نظر گرفته و گويد: ظهور آيه دائمى بودن رضا را می‌فهماند ولى چنان‌كه گفته شد در آيات ديگر نيز نظير اين جمله را داريم رضاى خدا پيوسته در ايمان و عمل و سخط و غضبش در کفر و فسق و فساد است شخص با فعل خود مورد يكى از آن دو واقع می‌شود. آرى مهاجرين و انصار اوّليه كه تغيير روش ندادند داراى فضيلت بر ديگران‌اند.


۲.۶ - فَاسْتَبَقُوا (آیه ۶۶ سوره یس)

(وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى‌ أَعْيُنِهِمْ‌ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ‌)
«اگر می‌خواستيم چشم‌هايشان را از بين می‌برديم آن وقت می‌خواستند در راه رفتن بر ديگران سبقت بگيرند ولى چطور می‌ديدند؟»


۲.۷ - استنباق

استباق به معنى مسابقه و پيشى گرفتن بر يكديگر است و استفعال براى آن است كه هر يكى پيش افتادن را می‌خواهد.

۲.۷.۱ - نَسْتَبِقُ‌ (آیه ۱۷ سوره یوسف)

(إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ‌)
(ما رفتيم تا مشغول مسابقه شويم.)


۲.۸ - مسبوق

مسبوق به معنای پيشى گرفته شده و قهرا به معنى مغلوب و عاجز است‌.

۲.۸.۱ - بِمَسْبُوقِينَ‌ (آیه ۶۰ سوره واقعه)

(وَ ما نَحْنُ‌ بِمَسْبُوقِينَ‌ • عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ‌)
«ما مغلوب و عاجز نيستيم از اينكه ديگران را به جاى شما بگيريم.»


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۲۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۹۵.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۸۰.    
۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۰.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۹۵.    
۶. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۴.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۹۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۳۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۴.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۸۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۰.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۳۲.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۸۴.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۶۷.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۸۴.    
۱۸. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۸.    
۱۹. نازعات/سوره۷۹، آیات۴ - ۵.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۳.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۹۲.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۸۱.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۶۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۵۲.    
۲۵. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۹.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۸۸.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۲۷.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۵۷.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۴۴.    
۳۰. توبه/سوره۹، آیه۱۰۰.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۳.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۰۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۲.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹۳.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۷.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۹۷.    
۳۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۳۷۳.    
۳۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۵۰۵.    
۳۹. توبه/سوره۹، آیه۹۶.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۲.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۹۲.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۶۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۸۹.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۳.    
۴۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۵۷.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۳۳۱.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۱۱.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۹۷.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۶۱.    
۵۱. توبه/سوره۹، آیه۸۰.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۰.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۷۵.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۵۲.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۷۰.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۸۴.    
۵۷. مائده/سوره۵، آیه۱۱۹.    
۵۸. فتح/سوره۴۸، آیه۱۸.    
۵۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۶۰. بینه/سوره۹۸، آیه۸.    
۶۱. فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۵.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۴۶.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۹۹.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۷۶.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۹۲.    
۶۷. یس/سوره۳۶، آیه۶۶.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۵۹.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۷.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۳۱.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۴.    
۷۲. نساء/سوره۴، آیه۱۳۳.    
۷۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۹.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۶۷.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۰۳.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۸۶.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۷.    
۷۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۷.    
۷۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۷.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۱۳۶.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۰۱.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۷۸.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۳.    
۸۴. واقعه/سوره۵۶، آیات۶۰ - ۶۱.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۲۹.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۲.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۶۹.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۷.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سبق»، ج۳، ص۲۲۰.    






جعبه ابزار