سوشیانت منجی ایرانویج (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«سوشیانت منجی ایرانویج» اثر سید حسن آصف آگاه، در بردارنده توضیحاتی درباره سوشیانت یا سوشیانس، منجی
زرتشتیان بوده و به تشریح
موعود از دیدگاه زرتشتیان پرداخته است.
کتاب به
زبان فارسی و در سال ۱۳۸۶ ش نوشته شده است. کریستن بونو درباره این کتاب معتقد است، هر چند مؤلف آن مثل هر محقق دیگری نمیتواند، سیمای اولیه منجی در آئین زرتشتی را به ما بنمایاند؛ اما با استادی و چیره دستی، تمامیت حماسه
آخرالزمان و سوشیانت منجی ایرانی را در ادبیات دینی زرتشتی به نمایش گذارده است.
کتاب با دو مقدمه از استاد کریستین بونو و مؤلف در توضیح جایگاه کتاب و تبیین فصول آن آغاز شده و مطالب در پنج فصل (با عنوان فرگرد) ابتدا به بیان عقاید زرتشتیان در خصوص مسئله موعود و
آخرالزمان در ادبیات پیشگویانه زرتشتی، با استناد به متون پهلوی، آن چنان که بوده و هست، پرداخته و به ویژه در بخش سوم، اصل متون ارائه شده است.
در ادامه به بیان اختلافات و تضادهای موجود و چگونگی جعل و دست کاری در متون زرتشتی به خصوص در سدههای دوم تا چهارم هجری توجه شده است.
مؤلف معتقد است، برخلاف تصور برخی که قائلند: منجی از آیین زرتشتی وارد
دین یهودیت شده، سپس به
مسیحیت و سرانجام به
اسلام انتقال یافته، مسیر در جهت عکس طی شده است؛ یعنی اعتقاد آئین زرتشتی به منجی موعود در آخرالزمان، تحت تاثیر بینش ابراهیمی، به ویژه اسلام شکل گرفته است.
مؤلف هر فصل از کتاب را به «فرگرد»، که هر فصل از کتاب «وندیداد»، یکی از پنج بخش اوستای موجود میباشد، نامگذاری کرده است.
نویسنده جهت استفاده بهتر خوانندگان غیر متخصص، برای کلیه اعلام و واژگان نامانوس و مبهم، در بخش پی نوشتهای هر فرگرد یا بخش، یادداشتهایی افزوده که خواننده را از سرگردانی و پریشانی در منابع مختلف و بعضا نایاب و کمیاب میرهاند.
در فرگرد اول، که خلاصهای است از دادههای پراکنده متون زرتشتی درباره اعتقاد به دوره دوازده هزارساله
تاریخ بشریت، موعود
زرتشتی (سوشیانت) با توجه به آنچه در
اوستا و دیگر منابع پهلوی آمده، معرفی میشود.
در این مبحث، به کلیه مواردی که در اوستا از سوشیانت (سوشیانس) یاد میشود، همچون «گاثاها»، «یسنا» و «
یشتها» اشاره شده، آنگاه با توجه به روایات و کتب پهلوی، موضوع شرح و بسط مییابد.
در این بخش، پس از معرفی سه پسر آینده
زرتشت، که همان موعودهای نجات بخش هستند و بنا به معتقدات زرتشتی هر یک در سر هزارهای ظهور میکنند، از شش پارسای جاودانی که همان یاران و و فرمانروایان معنوی و روحانی سوشیانتاند نیز ذکری به میان آمده است.
در ادامه، با توجه به مطالب «
یشتها» و «دین کرد»، مادران هر یک از این موعودها معرفی شده و در آخر، شرح مفصل و جامعی درباره پیدایش و ظهور نجات بخشان و وقایعی که در هر هزاره اتفاق میافتد، به روایت «صددربندهش» (از متون پهلوی) آمده است.
در دوم، به موضوع آخرالزمان بنابر آن چه در
روایات و کتب پهلوی آمده توجه شده است. در این قسمت، قبل از هر چیز، از دوتن از زمینه سازان ظهور؛ یعنی «پشوتن» و «بهرام ورجاند» یاد شده است که بنابر متون پهلوی، خود از بی مرگان و نجات بخشان بوده و در پایان هزاره و قبل از پیدایش سوشیانت، جهت ترویج، تازه سازی و برپاداشتند آیینهای دین بهی، قیام میکنند تا زمینه ساز ظهور منجیان و موعودان اصلی آینده باشند.
آنگاه به موضوع
علایم آخرالزمان؛ یعنی نشانههای ظهور منجی زرتشتی با استناد به روایات و متون پهلوی همچون «بهمن
یشت»، «دین کرد»، «مینوی خرد»، «بندهش» «گزیدههای زادسپرم»، «جاماسپ نامه» و جز آن پرداخته شده است.
این نشانهها شامل تمامی تغییرات شگفت در
طبیعت و چهارچوب ادوار جهانی و وقوع انقلابات سماوی و کیهانی است که بعضا بنابر روایات، آن نشانهها بی هیچ تردیدی واقع خواهد شد.
در ذکر این نشانهها، قسمتی مربوط به نشانههایی است که در پیش از ظهور موعودان در
جهان و پیرامون انسانها اتفاق میافتد. بنابه گفته مؤلف، جهان پیش از ظهور منجیان، جهانی انباشته از
ظلم و ستم، سیاهی و تباهی است که در آن همه کس و همه چیز گرفتار انواع سختیها، زشتیها، و نابسامانی هاست و راهی جز فساد و نابودی نمیپیماید.
در بخش دیگر، جهان و اوضاع آن پس از ظهور هر یک از سه موعود زرتشتی؛ یعنی «هوشیدر»، «هوشیدرماه» و «سوشیانس» مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
نویسنده، با تذکر این که در روایات و متون پهلوی، در چگونگی پیدایش و تولد هر یک از سه تن و ویژگیهای آنها ونیز اوضاع جهان در زمانهایی که ظهور میکنند، مطالب مفصلی ذکر شده است، خلاصههای از تلفیق این روایات را بر اساس سه کتاب بندهش، دین کرد و روایات پهلوی برگزیده و نقل کرده است.
سوم، اختصاص به کلیه متون فارسی میانه دارد که در آنها از موضوعات مذکور، سخن به میان آمده است. از متون مهم پیش گویانه میتوان از «زند بهمن یسن» و «جاماسپ نامه» یاد نمود که در این فرگرد، متن آنها به طور کامل آمده و دیگر متنها همچون «زراتشت نامه»، «روایت پهلوی»، «بندهش»، «یادگار جاماسپ» و مانند آنها که در بخشهایی از آنها به مسئله
موعود و نجات بخشی اختصاص دارد، تنها مطالب مربوط به همان بخشها جهت آگاهی خوانندگان ذکر شده است.
این بخش برای افرادی که خواهان استفاده از اصل متون و دسترسی و تطبیق آنها هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نویسنده در چهارم، به پیدایش
اوستا و چگونگی تغییرات
راه یافته در آن، از آغاز تاکنون، پرداخته و نشان میدهد روایات سنتی محفوظ در آثار پهلوی و به ویژه مطالب «دین کرد» درباره چگونگی پیدایش متن کامل اوستا و زند آن در دو نسخه به فرمان داریوش سوم، خالی از حقایق تاریخی است.
در بخش دیگری از این فرگرد، به علل شکست
ایران در برابر تازیان و
دین جدید پرداخته شده تا خواننده به علل اصلی تغییرات راه یافته در دین زرتشت و به تبع آن در اوستای متاخر موجود و کتب پهلوی، هر چه بیشتر آگاه شود.
در بخشی دیگر، نشان داده شده چگونه در قرون نخستین اسلامی، روحانیون و کاتبان زرتشتی، از سر اجبار در متون جمع آوری شده، در زمانهای مختلف، جرح و تعدیلهای بسیاری انجام دادند تا این کتاب مقدس، بیش از پیش با نیازهای
زمان همسو گردد.
به عقیده مؤلف، چنین تلاشهایی نه تنها فایدهای نداشت، بلکه بزرگترین ضربات را بر پیکر دین
مزدیسنا فرود آورد؛ این نوشتهها و منابع که غالبا مربوط به دوران سلطه
اسلام با موضوعات مذهبی و اجتماعی است، در طی ادوار، دیدگاههایی بسیار انحرافی در دین زرتشتی ایجاد کردند، به نحوی که پیروان این به چند گرایش و فرقههای مختلف منشعب شدند.
آخرین فرگرد، اختصاص به بررسی ادبیات پیشگویانه و نقش آنها و به طور کلی چگونگی سیر تکاملی اندیشه موعود در پیش گوییهای زرتشتی دارد که در آن، با استناد به منابع پهلوی و به ویژه «زند بهمن یسن»، اولا تغییرات راه یافته در این رساله را نشان داده شده و ثانیا تغییر در شخصیتهای موعودهای سه گانه در دورههای مختلف و نیز ویژگیها و علائم قبل و بعد از ظهور منجیان چنانچه در روایات آمده، پرداخته شده است.
مؤلف در دو فرگرد آخر، راهی را به روی پژوهشهای تازه گشوده است که میتواند منشاء پیشرفتهای جالبی در
علم و
تاریخ ادیان گردد.
نویسنده بر این باور است که در آئین زرتشتی، هیچ اثری از منجیها، بگونهای که زرتشتیان امروزی به آن اعتقاد دارند، وجود نداشته و در حقیقت سیمای اولیه منجی، بعدها تحت تاثیر سیمای
مهدی علیهالسّلام در اسلام به ویژه
تشیع، تغییر کرده است.
در سراسر کتاب همواره سعی مؤلف بر آن بوده تا از ترجمهها و متونی استفاده کند که از اعتبار، صحت و مقبولیت بیشتری برخوردار باشد.
فهرست منابع در ابتدا و نمایه و مقدمه استاد کریستین بونو راجع به کتاب، به زبان اصلی، در انتهای کتاب آمده است. پی نوشتها در آخر هر فرگرد آمده و به توضیح لغات مشکل متن پرداخته است.
نرم افزار کتابخانه مهدویت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.