• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ ادیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تاریخ ادیان، یک رشته‌ی مستقل و جدید است که به تحلیل عناصر مشترک ادیان مختلف اختصاص داشته و در پی استنباط قوانین تکامل ادیان به ویژه کشف و تعریف منشا پیدایش نخستین شکل دین است.
استفاده از زمینه‌های تاریخی ادیان و ساختارهای دین برای فهم بهتر ادیان امری ممکن است اما اگر سخن بر سر اصل دین و تبیین، تحلیل و ارزیابی آن باشد، روش تاریخی روشی ناقص و باید برای تکمیل آن از سایر روش‌ها همچون روش عقلی و توجه به کارکردها بهره جست.



دانش ادیان، به عنوان رشته‌ای مستقل که به تحلیل عناصر مشترک ادیان مختلف اختصاص دارد و در پی استنباط قوانین تکامل ادیان و به ویژه کشف و تعریف منشا پیدایش و نخستین شکل دین است، رشته‌ای بسیار جدید است. تاریخ پیدایش این رشته به قرن نوزدهم باز می‌گردد و تقریباً هم‌زمان با «دانش زبان» پایه‌گذاری شد. ماکس مولر در مقدمه جلد نخست کتابش به نام «تراشه‌هایی از یک کارگاه آلمانی» نام «علم ادیان» یا «مطالعه تطبیقی ادیان» را به این رشته داد.
[۱] Mircea Eliade، The sacred and the profane: The Nature of Religion، translated by: Willard R. Trask، New York، Harcourt Brace & Company، ۱۹۸۷، p ۲۱۶



مورخ با مطالعه تاریخ ادیان، بسط و تکامل دین را به عنوان پدیده‌ای که با واقعیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تعامل است، در بستر زمان مورد بررسی قرار می‌دهد.
[۲] مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۲۳.
روش تاریخی ذاتاً استقرایی است و به بررسی مذهب در عینیت خارجی آن، آفرینندگی تاریخی و در معنی‌داری‌اش برای حیات فرهنگی، اجتماعی و فردی می‌پردازد. در این روش، از روش مقایسه‌ای (تطبیقی) برای شناخت خصوصیت یک دین، منشا، خویشاوندی آن با ادیان دیگر و وام‌هایی که از ادیان دیگر گرفته، شناخت نوع دین، شکل دین و عمومیت سمبل‌هایش استفاده می‌کنند.
[۳] کاشفی، محمدرضا، فلسفه دین و کلام جدید، کلام جدید در گذر‌اندیشه‌ها، علی اوجبی، ص۲۵۸.
علل پیشرفت و انحطاط ادیان و پیامدها و دستاوردهای آنها، در مراحل مختلف تاریخ و نقش ادیان در فرهنگ و تمدن‌سازی در این دانش مطرح می‌شود.


دین‌پژوهان، در اینکه دو رشته دین پژوهی تطبیقی و تاریخ ادیان دو امر متفاوت هستند یا نه، اختلاف نظر دارند. برخی همچون نویسندگان کتاب «عقل و اعتقاد دینی»، معتقدند که دین‌پژوهی و تاریخ ادیان، دو رشته مستقل می‌باشند.
[۴] مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۲۳.
ولی برخی دیگر همچون دیوید تریسی
[۵] . David Tracy، "Comparative Theology"، in Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۴، p ۴۴۶
و اریک شارپ معتقدند که این دو اصطلاح، دو نام برای یک رشته واحد می‌باشند.
اریک شارپ وجه این دوگانگی اسمی را توضیح داده، می‌گوید: «عدم‌قطعیت و تنوع روش‌شناختی این رشته در قالب عناوین بسیار متعددی که کم‌کم جایگزین اصطلاح دین‌شناسی تطبیقی شد، خود را آشکار ساخت، نام‌هایی از قبیل: تاریخ ادیان، دین‌های جهان، مطالعات دینی و مطالعاتی در باب دین، همگی به کار رفته‌اند. تعبیر دین‌شناسی تطبیقی به عنوان یک اصطلاح بیشتر از سطح عالمان در سطح عوام کم و بیش باقی مانده، و امروزه دیگر به ندرت استفاده می‌شود.»
[۶] . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۳، p ۵۸۰

و دیگری نیز می‌گوید: «رشته تاریخ ادیان، چند اسم دارد که در کتاب‌های علمی غالباً به یکی از این اسامی نامیده می‌شود. گاهی «تاریخ ادیان» گفته می‌شود و گاهی «تاریخ تطبیقی ادیان» گفته می‌شود و گاهی هم واژه «دین تطبیقی» که مخفف «دین‌شناسی تطبیقی» است.»
[۷] همتی، همایون، نگاهی به دین‌پژوهی در جهان معاصر، کلیم کیت،‌هانس، شناخت دانش ادیان، ص۴۱.

به نظر می‌رسد که اگر نیک بنگریم می‌توان این دو دیدگاه را با یکدیگر جمع نمود و اظهار داشت که در طلیعه پیدایش و تولد، تنها یک رشته وجود داشته است که دست‌کم با دو نام متفاوت از آن یاد می‌شده است و این دو اصطلاح بر علم واحدی اطلاق می‌شدند، ولی با گذشت زمان و توسعه دامنه این رشته، دو علم مستقل پدید آمده‌اند که هر یک از این دو اصطلاح اشاره به یکی از آن دو دارند، یعنی مسائل مطرح در علم نخستین، به تدریج در قالب دو بخش مجزا، از یکدیگر منفک شده‌اند، همان‌طور که سایر علوم نیز دقیقاً به همین نحو از یکدیگر انفکاک یافته، مستقل می‌شوند. پس محققان دین‌پژوهی باید دقت داشته باشند که به هنگام پژوهش در این دو رشته، به منابع مربوط به هر دو علم مراجعه نمایند.
در خاتمه لازم به تذکر است که اکنون مورخان ادیان به دو گروه مختلف که از نظر روش‌شناختی مکمل یکدیگرند، تقسیم می‌شوند. یک گروه صرفاً توجه خود را بر مطالعه ساختارهای ویژه پدیده‌های دینی متمرکز ساخته‌اند و گروه دیگر مایل به تحقیق پیرامون زمینه‌های تاریخی پدیده‌های دینی هستند. گروه نخست جویای فهم ماهیت و گوهر دین است، در حالی که دسته دوم در طلب کشف و فهم تاریخ آن می‌باشد.
[۸] Mircea Eliade، The sacred and the profane: The Nature of Religion، translated by: Willard R. Trask، New York، Harcourt Brace & Company، ۱۹۸۷، p ۲۳۲
از میان عالمان تاریخ ادیان می‌توان رافائل پتازونی (R. Pettazoni)، گرادیوس فاندرلیو، گوستاو منشینگ (Gustav Menshing) را نام برد.


استفاده از زمینه‌های تاریخی ادیان و ساختارهای دین برای فهم بهتر ادیان امری ممکن است اما اگر سخن بر سر اصل دین و تبیین، تحلیل و ارزیابی آن باشد باید گفت روش تاریخی روشی ناقص است که باید برای تکمیل آن از سایر روش‌ها همچون روش عقلی و توجه به کارکردها بهره جست. بسیاری از دانشمندان این رشته بر اساس تعلق خاطر به مبانی مدرنیته و مدل عینیت به ایمان مومنان نظر کرده‌اند.


۱. Mircea Eliade، The sacred and the profane: The Nature of Religion، translated by: Willard R. Trask، New York، Harcourt Brace & Company، ۱۹۸۷، p ۲۱۶
۲. مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۲۳.
۳. کاشفی، محمدرضا، فلسفه دین و کلام جدید، کلام جدید در گذر‌اندیشه‌ها، علی اوجبی، ص۲۵۸.
۴. مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۲۳.
۵. . David Tracy، "Comparative Theology"، in Encyclopedia of Religion، Vol. ۱۴، p ۴۴۶
۶. . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol. ۳، p ۵۸۰
۷. همتی، همایون، نگاهی به دین‌پژوهی در جهان معاصر، کلیم کیت،‌هانس، شناخت دانش ادیان، ص۴۱.
۸. Mircea Eliade، The sacred and the profane: The Nature of Religion، translated by: Willard R. Trask، New York، Harcourt Brace & Company، ۱۹۸۷، p ۲۳۲



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تاریخ ادیان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۰/۱۱.    


رده‌های این صفحه : ادیان و مذاهب | دین‌ شناسی




جعبه ابزار