• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سودة بنت زمعه قرشی عامری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سودة بنت زمعة قرشی عامری، زنی بیوه بود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یک سال بعد از رحلت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) در سال یازدهم بعثت، با وی ازدواج کرد و تا پایان عمر، به سال ۲۳ هجری قمری همسر پیامبر باقی ماند.



سوده، دختر زمعة بن قیس قرشی عامری که نیای او لوی بن غالب قرشی عامری بود مادرش شموس دختر قیس نام داشت. در دوره‌ جاهلی به ازدواج سکران بن عمرو بن عبدشمس درآمد. با ظهور اسلام به دین اسلام می‌گراید و بعد از او همسرش مسلمان می‌شود. در جریان هجرت دوم مسلمین به حبشه، با همسرش هجرت می‌کند چون به مکه باز می‌گردد همسرش در مکه می‌میرد
[۲] رزکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۱۴۵.
و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) او را دفن می‌کند.
وقتی همسرش درگذشت، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از او خواستگاری و با او ازدواج کرد. وی اولین زنی بود که حضرت پس از خدیجه به همسری گرفت. سوده همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به مدینه هجرت کرد و تا زمان پیری نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بود. چون آن حضرت تصمیم به طلاق او گرفت، به پیامبر گفت: حال که چیزی از تو نمی‌خواهم، طلاقم نده، چرا که آرزو دارم در روز قیامت، در شمار همسرانت محشور شوم و حق خویش را به عایشه می‌بخشم. از این‌رو رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) او را نگه داشت و سوده به عنوان همسر رسول خدا وفات کرد.
[۴] زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۵، ص۲۵۵.



ازدواج پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با سوده چند ماه قبل از هجرت و پس از وفات خدیجه صورت گرفت او نخستین زن پیامبر پس از خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بود. نقل است که خوله دختر حکیم پس از وفات خدیجه نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و نظر ایشان را دربارۀ ازدواج جویا شد. حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پاسخ مثبت دادند وی سوده را معرفی کرد و از طرف پیامبر از او خواستگاری نمود. او [در مکه] به ازدواج پیامبر درآمد.
وی در جریان هجرت به مدینه همراه فاطمه (سلام‌الله‌علیها)[دختر رسول خدا] و‌ ام کلثوم بود. از او به عنوان زنی روزه‌دار و شب زنده‌دار و عابد و با تقوا و زاهد یاد کرده‌اند.


عایشه دربارۀ او گفته است: «در روش و منش زنی را به‌ اندازۀ سوده دوست نداشتم که مثلش باشم، جز این که در اخلاقش تندی بود که زود برطرف می‌شد».
آورده‌اند که سوده گوید: پیش آل‌عفراء بودم که اسیران جنگ بدر را آوردند. و من به خانۀ خویش رفتم و پیغمبر خدا آن جا بود. و «ابویزید سهیل بن عمر» در گوشۀ اتاق و دستانش به گردن بسته بود. چون او را بدین حال دیدم خودداری نتوانستم و گفتم: «ای ابویزید تسلیم شدید؟! چرا دلیرانه نمردید؟!» و گفتار پیغمبر مرا به خود آورد که می‌گفت: «ای سوده! بر ضد خدا و پیغمبر او سخن می‌کنی؟!» گفتم: «ای پیغمبر! قسم به خدایی که تو را به حق برانگیخت که وقتی دستان ابویزید را بر گردن بسته دیدم خودداری نتوانستم و این سخن بگفتم.»


از طلاق سوده و یا قصد جدایی پیامبر مطالبی در منابع تاریخی ذکر شده است اما از چگونگی و علت آن هیچ سخنی به میان نیامده و در وقوع و عدم وقوع اختلاف نظر وجود دارد. با این حال برخی مسّن بودن سوده را عامل جدایی دانسته‌اند که این امر با توجه به عیال‌وار بودن و کامله بودن سوده هنگام ازدواج با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) چندان موجه به نظر نمی‌رسد و با سیرۀ پیامبر که با همسران خود مدارا می‌نمود و هیچ حلالی را نزد خدا ناپسندتر از طلاق نمی‌دانست مطابق نیست.


طبق نقل ابن‌کثیر، سوده ۵ یا ۶ دختر داشت. بلاذری نیز آورده است که میل او به مردان کم بود. شاید مجموع این عوامل موجب می‌شد که سوده نتواند آن چنان که سزاوارتر است وظایف همسری خود را به جا آورد در نتیجه خود خواستار کناره‌گیری از حضرت شد؛ به شرطی که همسر رسول خدا باشد. چنانچه نقل شده است که به پیامبر گفت من نیازی به مردان ندارم اما دوست دارم که در زمرۀ همسرانت محشور شوم. روایت دیگری از مسلم مطلب فوق را تایید می‌کند: «زمانی که سن [سوده] بالا رفت روز مخصوص خود را به عایشه داد».


سوده پس از وفات پیامبر از خانه خارج نشد. نقل است که عمر[در زمان خلافتش] یک گونی در هم نزد او فرستاد و او آن را میان مستمندان تقسیم کرد. از وی ۵ حدیث نقل شده است که در کتب صحیحین و بخاری موجود است.
در سال وفات او اختلاف است. برخی آن را به سال ۲۳ و اواخر خلافت عمر دانسته‌اند و گفته شده در خلافت عثمان در سن ۸۰ سالگی وفات یافت.
[۲۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۳.
واقدی نیز سال وفات او را پنجاه و چهار هجری می‌داند.


۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۶۷.    
۲. رزکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۱۴۵.
۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۳.    
۴. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج۵، ص۲۵۵.
۵. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴.    
۶. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۴.    
۷. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، ج۵، ص۳۲۱.    
۸. ذهبی، شمس‌الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۹۶.    
۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۷.    
۱۰. ابن اثیر جزری، عزالدین علی، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۱۸۹.    
۱۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۴.    
۱۲. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۱۴۴.    
۱۳. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۷۰.    
۱۴. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۱۹۶.    
۱۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۰.    
۱۶. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۳، ص۱۳۳.    
۱۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ‌ج۴، ص۱۸۶۷.    
۱۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۲.    
۱۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۸۶۷.    
۲۰. ابن سعد بصری، محمد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۶۹.    
۲۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۳.
۲۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۸۶۷.    
۲۳. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۸، ص۱۹۷.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سوده بنت ذمعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۰۲.    
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۱۴۵.





جعبه ابزار