سندی بن شاهک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سندی بن شاهک، از مردان شقی و جلادان بی رحم روزگار در دوران حکومت خلفای عباسی است. از تاریخ تولد و مرگ و... اطلاعی موثق در تاریخ نیست ولی آنچه که در تاریخ ذکر شده و به روایت همه مورخین آمده، او قاتل و زندانبان
امام کاظم (علیهالسّلام) امام هفتم شیعیان است.
سندی چون در دستگاه
هارون الرشید خلیفه عباسی، مورد اعتماد بود نقش اساسی در از بین بردن افراد مخالفهارون الرشید و ائمه معصومین و بعضی از بزرگان حکومت داشت.
۱- سندی به امر
هارونالرشید، محمدبن ابی عمیر یکی از بزرگان شیعه را به جرم تشیع اش ۱۲۰ تازیانه زد و سپس به زندان انداخت.
۲- در جریان قتل "
ابوالسرایا" حامل نامه و قاصد حسن بن سهل وزیر مامون شد که به "
هرثمة بن اعین" از سرداران نظامی نوشت و از او کمک خواست تا "ابوالسرایا" را به قتل برساند که هرثمه قبول نکرد.
۳- در جریان قتل
جعفر برمکی پسر
یحیی برمکی، او مامور شد تا به طور مخفی خانههای برامکه و کتابشان را در بغداد محاصره کند که احیانا شورشی واقع نشود، آنگاههارون الرشید با جعفر مشغول عیش و عشرت شد و به دنبال ظاهرسازی و مکر و حیلههارون، آن شب جعفر به قتل رسید.
۴- اما آنچه که نام این مرد را برای همیشه در تاریخ در ردیف افراد جانی و خبیث قرار داد، واقعه شهادت
امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به دست سندی بن شاهک است.
زمانی کههارون الرشید به شام رفت و به یحیی برمکی دستور قتل حضرت را داد، یحیی به بغداد آمد و سندی بن شاهک را امر بر قتل امام شیعیان کرد. حضرت در زندان سندی، حبس بودند و سندی هم زندانبان ایشان بود. در تاریخ آمده که خود یحیی برمکی وقتی به
بغداد آمد، سندی را خواست، چند خرما را به زهر آلوده کرد و به او داد که نزد امام موسی بن جعفر ببرد و حتما حضرت را وادار کند تا آن را میل کنند. در هر صورت سندی اینکار را انجام داد، مقداری خرما نزد حضرت فرستاد و حضرت را مجبور به خوردن آنها کرد. وقتی آمد که ببیند که حضرت تناول کردهاند یا نه، حضرت چند دانه از آن خورده بودند. سندی گفت باز هم میل کنید، حضرت فرمود: در آن چه که خوردهام، مطلب تو انجام شده و به این ترتیب سندی بن شاهک، حضرت را زهر داد و شهید کرد. سپس جنازه نازنین حضرت را در میان پارچهای پیچید و در انظار مردم آورد تا مردم ببینند که جراحتی در او نیست و حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفته است و حتی طوماری نوشت و از چندین نفر، این مطلب را امضا گرفت و بعد جنازه آن امام مظلوم را برداشت و بر جسر بغداد گذاشت و ندا کرد که این امام شیعیان است و بعد در موضعی که قبرهای قریش بود، بردند و دفن کردند.
شیخ مفید رحمةالله علیه فرمودهاند: «در آن زمان که سندی بن شاهک جنازه حضرت را در میان مردمان روی جسر بغداد گذاشته بود و مردم اجتماع کرده بودند، ناگهان اسب او، رم کرد و سندی را در آبانداخت. سندی غرق در آب شد، و خداوند تعالی خاندان یحیی برمکی را متفرق ساخت.»
پایگاه طهور، برگرفته از مقاله «سندی بن شاهک»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۱/۳۰.