• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سلم بن زید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سَلْم‌بن زیاد، مکنا به ابوحَرب، والی اموی و پسر زیاد بن ابیه می باشد.



سلم احتمالا در حدود سال ۳۷ به دنیا آمد.
[۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۱ـ ۴۷۲.
وی از اهالی بصره بود
[۲] علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۱۴۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
و به نظر می‌رسد هنگام حکومت پدرش بر کوفه و بصره، در آنجاها علوم قرآن ، حدیث، تاریخ، لغت و ادب را نزد علمای مشهور آموخت و سپاهیگری و امور نظامی را فرا گرفت.
[۳] محمود شیت خطّاب، قادة الفتح‌الاسلام فی بلاد ماوراءالنهر، ج۱، ص۱۴۷، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
خاندان زیاد در زمان خلافت معاویه ، تسلط قاطعانه‌ای بر سرزمینهای شرق اسلامی داشتند.
[۴] ذیل مادّه.
در سال ۶۱، پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام، سلم در مجلس بزم و شراب یزیدبن معاویه حضور می‌یافت و از افراد مورد اعتماد وی بود.
[۵] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۲۶۵.



یزید در این سال، سلم را که ۲۴ ساله بود، به ولایت خراسان و سیستان منصوب کرد.
[۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۱ـ۴۷۲.
[۷] که تاریخ شروع ولایت سلم بر خراسان را سال ۵۸ ذکر کرده است، عبدالحی بن ضحاک گردیزی، ج۱، ص۱۵۷، زین‌الاخبار، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
سلم از شام به بصره رفت و از آن‌جا با شماری از بزرگان و امرا و اشراف عرب رهسپار خراسان شد و از برادرش، عبیداللّه، خواست که دو هزار (به قولی شش هزار) سرباز برای او بفرستد. سلم برادر دیگرش، یزید، را به عنوان نایب خود به حکومت سیستان تعیین کرد
[۸] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
[۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۲.
[۱۰] ابن‌اثیر، ج۵، ص۹۶.
و خود نخست در نیشابور اقامت گزید و با ارسال لشکری به خوارزم ، آنجا را فتح کرد.
[۱۱] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
خلیفةبن خیاط تاریخ این فتح را سال ۶۲ دانسته.
[۱۲] خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۴۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
سلم هنگام زمستان ، برخلاف روش معمول مسلمانان که حملات خود را در این فصل متوقف می‌کردند، لشکر مزبور را با مُهَلَّب‌بن ابی‌صُفُره به سوی خوارزم فرستاد. مهلّب شهری را که شاهان محلی در آنجاگرد می‌آمدند تا برای مقابله با مسلمانان مشورت کنند، محاصره کرد و آن‌جا را در قبال مال‌المصالحه بسیار، بدون جنگ متصرف شد.
[۱۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۳.
[۱۴] ابن‌اثیر، ج۴، ص۹۶ـ۹۷.
[۱۵] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.



سلم به کمک قبایل عرب ساکن در خراسان موفقیتهای بسیاری به دست آورد. وی با گذر از رودخانۀ جیحون ، حملات خود را بر ضد شاهزادگان سُغد در ماوراءالنهر آغاز کرد و به سوی سمرقند یورش برد. گفته شده است زن سلم، امّ محمد،
[۱۶] المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
نخستین بانوی عرب بود که از رود جیحون عبور کرد و در آن‌جا پسری به دنیا آورد که او را سُغدی نام نهادند.
[۱۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۳.
[۱۸] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
چون سلم به سوی بخارا رفت، خاتون (ملکۀ بخارا) از طرخون (پادشاه سغد) یاری خواست و طرخون با ۱۲۰ هزار سپاهی به سوی او روانه شد. سلم، مهلّب را به منزلۀ پیش‌قراول سپاه خود فرستاد. طرخون در مصاف با مسلمانان کشته شد و سپاهش شکست خورد و غنایم بسیاری نصیب مسلمانان گردید.
[۱۹] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
[۲۰] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۶، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
[۲۱] محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ج۱، ص۵۷ـ۶۰، ترجمه ابونصر احمدبن محمد قباوی، تلخیص محمدبن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۳.
سلم سپس به سمرقند، مرکز سغد، رفت که مردم آن‌جا با وی صلح کردند. وی از آن‌جا لشکری به خجند فرستاد که اَعْشی هَمْدان، شاعر معروف عرب، نیز با آنان بود. این لشکر منهزم شد و در پی آن، سلم به مرو رفت.
[۲۲] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
[۲۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۴.
سلم پس از چندی، بار دیگر از جیحون عبور کرد و با اهل سغد که مهیّای نبرد شده بودند، جنگید و امیر بندون سغدی را کشت.
[۲۴] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.



موفقیتهای نایبان سلم در مشرق افغانستان بر ضد زُنبیل (رتبیل) ها، فرمانروایان محلی زمینداور و زابلستان ، و نیز شاهان کابل کمتر بود.
[۲۵] ذیل مادّه.
چون اهالی کابل قبل از مرگ یزیدبن معاویه در سال ۶۴ (و به قولی هم‌زمان با مرگ یزید)، پیمان شکستند و ابوعبیدبن زیاد، برادر سلم، را اسیر کردند. در نتیجه، یزید بن زیاد به جنگ آنان رفت اما کشته شد.
[۲۶] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۹۷ـ۳۹۸.
[۲۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۵.
در پی آن، سلم در سال ۶۳، طلحةبن عبداللّه خزاعی، معروف به طلحةالطَلَحات، را به جای یزیدبن زیاد به حکومت سیستان فرستاد.
[۲۸] خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۵۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۲۹] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۶، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
[۳۰] تاریخ سیستان، چاپ ملک‌الشعرا بهار، ج۱، ص۱۰۱، تهران ۱۳۱۴ش.
طلحه به دستور سلم، با پرداخت پانصد هزار درهم فدیه، ابوعبیدبن زیاد را آزاد کرد.
[۳۱] خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۵۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۳۲] علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۱۴۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.



زمانی که یزیدبن معاویه و پس از وی، معاویةبن یزید درگذشتند (سال ۶۴)، سلم مرگ آنان را، همچون خبر قتل و اسارت برادرانش، پنهان ساخت که موجب انتقاد برخی یاران و امرایش شد. چون مرگ یزید و معاویه علنی شد، سلم مردم را دعوت کرد که با هر که می‌خواهند بیعت کنند. به دنبال آن، لشکر اعراب در خراسان تا زمانی که وضعیت تعیین خلیفه روشن شود، از سلم حمایت و با او بیعت کردند؛ اما پس از دو ماه بیعت خود را شکستند
[۳۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۵.
[۳۴] ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۴ـ۱۵۵.
و علیه او شوریدند.
[۳۵] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۹۷ـ۳۹۸.
بنابراین، سلم مجبور شد به سوی بصره بازگردد و مهلّب‌بن ابی‌صفره را جانشین خود کند.
[۳۶] ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۵.
چون سلم به نیشابور رسید، از بیم حمله عبداللّه‌بن خازم سُلَمی (سردار اموی)، عهد حکومت خراسان را برای او نوشت و صد هزار درهم به وی داد و او روانه مرو شد.
[۳۷] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۴.
[۳۸] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
[۳۹] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۷، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
[۴۰] ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۵.



به نظر می‌رسد سلم در اندیشۀ حمایت از عبداللّه‌بن زبیر بوده است، زیرا به مکه نزد عبداللّه‌بن زُبَیر، که پس از مرگ یزیدبن معاویه ادعای خلافت کرده بود، رفت، اما عبداللّه از وی چهار میلیون درهم غرامت گرفت و او را به زندان افکند.
[۴۱] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
[۴۲] عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۷، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
سلم همچنان در مکه بود تا حجاج‌بن یوسف ، عبداللّه را محاصره کرد. سلم از زندان گریخت و به حجاج پیوست. سپس، به خدمت عبدالملک‌بن مروان رفت و او امارت خراسان را به سلم داد، اما سلم قبل از رسیدن به خراسان، در سال ۷۳ در بصره درگذشت.
[۴۳] عبداللّه‌بن مسلم ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۴۸، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۴۴] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۴.
[۴۵] علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۱۴۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۴۶] ابن‌اثیر، ج۴، ص۳۶۳.



بنا به نقل سلم فرمانده‌ای توانا بود.
[۴۷] محمود شیت خطّاب، قادة الفتح‌الاسلام فی بلاد ماوراءالنهر، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۶۲، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
به گفتۀ ابن‌قتیبه ،
[۴۸] عبداللّه‌بن مسلم ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۴۸، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
او بخشنده‌ترین فرد خاندان زیادبن ابیه بود و با بذل و بخشش میان مردم و سپاهیان محبوبیتی یافته بود.
[۴۹] ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۵.
گفته شده است که مردم خراسان هیچ امیری را مانند سلم دوست نداشتند و در آن سالها بیش از بیست هزار مولود را سلم نام نهادند.
[۵۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۵.
[۵۱] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۴۴، (حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه)، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
سلم و فرزندان و موالی او در آبادانی بصره کوشیدند.
[۵۲] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۵۹ـ۳۶۰.
[۵۳] بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۶۷.



۱) ابن‌اثیر؛
۲) علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
۳) عبداللّه‌بن مسلم ابن‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰؛
۴) بلاذری (لیدن)؛
۵) تاریخ سیستان، چاپ ملک‌الشعرا بهار، تهران ۱۳۱۴ش؛
۶) محمود شیت خطّاب، قادة الفتح‌الاسلام فی بلاد ماوراءالنهر، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸؛
۷) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
۸) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، (حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه)، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸؛
۹) طبری، تاریخ (بیروت)؛
۱۰) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش؛
۱۱) مسعودی، مروج (بیروت)؛
۱۲) محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمدبن محمد قباوی، تلخیص محمدبن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۳؛
۱۳) یعقوبی، تاریخ؛
تاریخ انتشار اینترنتی: ۲۲/۱۰/۱۳۸۷


۱. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۱ـ ۴۷۲.
۲. علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۱۴۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۳. محمود شیت خطّاب، قادة الفتح‌الاسلام فی بلاد ماوراءالنهر، ج۱، ص۱۴۷، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۴. ذیل مادّه.
۵. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۲۶۵.
۶. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۱ـ۴۷۲.
۷. که تاریخ شروع ولایت سلم بر خراسان را سال ۵۸ ذکر کرده است، عبدالحی بن ضحاک گردیزی، ج۱، ص۱۵۷، زین‌الاخبار، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
۸. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
۹. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۲.
۱۰. ابن‌اثیر، ج۵، ص۹۶.
۱۱. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
۱۲. خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۴۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۱۳. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۳.
۱۴. ابن‌اثیر، ج۴، ص۹۶ـ۹۷.
۱۵. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
۱۶. المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
۱۷. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۳.
۱۸. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
۱۹. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
۲۰. عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۶، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
۲۱. محمدبن جعفر نرشخی، تاریخ بخارا، ج۱، ص۵۷ـ۶۰، ترجمه ابونصر احمدبن محمد قباوی، تلخیص محمدبن زفربن عمر، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۶۳.
۲۲. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
۲۳. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۴۷۴.
۲۴. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
۲۵. ذیل مادّه.
۲۶. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۹۷ـ۳۹۸.
۲۷. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۵.
۲۸. خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۵۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۲۹. عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۶، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
۳۰. تاریخ سیستان، چاپ ملک‌الشعرا بهار، ج۱، ص۱۰۱، تهران ۱۳۱۴ش.
۳۱. خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۵۵، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۳۲. علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۱۴۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۳۳. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۵.
۳۴. ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۴ـ۱۵۵.
۳۵. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۹۷ـ۳۹۸.
۳۶. ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۵.
۳۷. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۴.
۳۸. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
۳۹. عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۷، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
۴۰. ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۵.
۴۱. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۳.
۴۲. عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین‌الاخبار، ج۱، ص۱۶۷، چاپ رحیم رضازاده ملک، تهران ۱۳۸۴ش.
۴۳. عبداللّه‌بن مسلم ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۴۸، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
۴۴. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۴۱۴.
۴۵. علی‌بن حسن ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۱۴۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۴۶. ابن‌اثیر، ج۴، ص۳۶۳.
۴۷. محمود شیت خطّاب، قادة الفتح‌الاسلام فی بلاد ماوراءالنهر، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۶۲، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۴۸. عبداللّه‌بن مسلم ابن‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۳۴۸، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
۴۹. ابن‌اثیر، ج۴، ص۱۵۵.
۵۰. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۵۴۵.
۵۱. محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۴۴، (حوادث و وفیات ۶۱ـ۸۰ه)، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۵۲. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۵۹ـ۳۶۰.
۵۳. بلاذری (لیدن)، ج۱، ص۳۶۷.



، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «سلم بن زید»، شماره ۵۴۷۴.    






جعبه ابزار