سرگذشتنامهها
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سرگذشتنامهها را در تعریف عام
تاریخ ، بخشی از متون تاریخی میتوان به شمار آورد.
سرگذشتنامهها ظاهراً قدیمترین و مستمرترین شکل بیان تاریخی است و از همان آغاز سهمی در
تاریخنگاری اسلامی داشته است.
یکی از دلایل این امر
سیره پیامبر اکرم بود که مصالح بنای عظیم «
اسلام » از آن فراهم میآمد و موضوع تألیفات بسیاری شد.
در ذهن بسیاری از
مسلمانان ،
تاریخ مترادف سرگذشتنامه بود و حتی تاریخِ رشتههای فرعی علوم را، به تأثیر از الاهیات، مجموعه سرگذشتنامههای علمای برجسته آن رشتهها تشکیل میداد.
به تأسی از نوشتنِ سیره پیامبر اکرم،
تکنگاریهایی نیز در باره
سیره و سرگذشت
خلفا و فرمانروایان و دانشمندان تألیف شد.
واقدی کتاب سیره ابی بکر و وفاته را نوشت.
محمد بن مسعود عیّاشی (متوفی ح۳۲۰)
عالم امامی سمرقند ،
سیره ابی بکر ، سیره
عمر ، سیره
عثمان و سیره
معاویه را تألیف کرد.
ابن جوزی (متوفی ۵۹۷) نیز سیره
عمر بن عبدالعزیز (بیروت ۱۹۸۸) را نگاشت.
مورخان و نویسندگان مصری نیز ــ از جمله
ابن دایه (متوفی بین ۳۳۰ـ۳۴۰) دانشمند و مورخ دربار
طولونیان ،
ابن زولاق (متوفی ۳۸۶)
فقیه و
محدّث شیعی دوره
فاطمیان ،
احمد بن عبداللّه فرغانی (متوفی ۳۹۸)،
مُسبِّحی (متوفی ۴۲۰) مورخ دستگاه فاطمیان،
مبشر بن فاتک (متوفی ح۵۰۰) و
ابن مَمّاتی (متوفی ۶۰۶) ــ سیرههای متعددی در باره حاکمان و دولتمردان طولونی و اخشیدی و فاطمی و ایوبی تألیف کردند که اغلب آنها از میان رفته است.
بعضی حاکمان مایل بودند یاد اعمال و کردارشان ماندگار شود، مانند
معتضد که به امر او ثابت بن قُرّه و پسرش سنان سرگذشتنامه رسمی وی را نوشتند.
النوادر السلطانیه و المحاسن الیوسفیه
ابن شدّاد (متوفی ۶۸۴) نیز سرگذشتنامه
صلاح الدین ایوبی به شمار میرود.
السیف المُهَنَّد فی سیرة الملک المُؤَیّد تألیف
بدرالدین عینی (متوفی ۸۵۵) نیز شرح حال مؤید،
حاکم مصر ، است.
تکنگاریهای سرگذشتنامهای در باره
علما و
اولیا پس از
قرن چهارم آغاز شد، از جمله
حسن بن محمد وزیری کتابی در باب اخبار زندگی دوستش، ابوزید بلخی، نوشت.
بعدها
سخاوی با تألیف سرگذشتنامهای بلند در باره استادش،
ابن حجر عسقلانی ، تصویری منسجم از زندگانی و دستاوردهای او ارائه داد.
سرگذشتنامهها که مادّه اصلی کتب طبقات بود، برای سهولت کار مراجعان به تدریج ترتیب الفبایی یافت.
دستهای از این آثار ــ که جزء مهمترین کتابهای
رجالی است ــ به شرح حال
صحابه به منزله اولین راویان
سنّت پیامبر اکرم اختصاص دارد.
از جمله معرفة الصحابه از
ابن منده ابوعبداللّه محمد بن اسحاق (متوفی ۳۹۵)، محدّث اصفهانی، که بخشهایی از آن باقی است.
ابوموسی مَدینی (متوفی ۵۸۱)، محدّث اصفهانی، ذیلی بر آن نوشت.
دیگر محدّثِ بنام اصفهان،
ابونعیم اصفهانی (متوفی ۴۳۰)، معرفة الصحابه را تألیف کرد که چاپ شده است (ریاض و مدینه ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸).
ابوالعباس مُستغفِری (متوفی ۴۳۲)، محدّث اهل نسف (سمرقند)، کتابی به همین نام «معرفة الصحابه» نوشت.
از دیگر منابع مهم رجالی، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب
ابن عبدالبر (متوفی ۴۶۳) است.
ابن اثیر کتاب اُسْد الغابة فی معرفة الصحابه را از جمع کتابهای یاد شده (به جز کتاب مستغفری) با اصلاحات و افزودههایی فراهم آورد.
پس از آن
ذهبی (متوفی ۷۴۸) فهرستوارهای از اسد الغابة با اضافات خود، به نام تجرید اسماء الصحابة تألیف کرد و سپس ابن حجر (متوفی ۸۵۲) با تحقیقاتی جدید و فصلی در نقد کسانی که به اشتباه صحابی خوانده شدهاند، الاصابة فی تمییز الصحابة را نوشت.
نظم الفبایی تراجم در اغلب
کتب رجال استمرار یافت.
کتب رجال برای جرح و تعدیل
راویان حدیث فراهم آمد.
از کهنترین و مهمترین این آثار
التاریخ الکبیر ابوعبداللّه
محمد بن اسماعیل بخاری است که مؤلف در آن تراجم راویان را از زمان صحابه تا زمان خویش گرد آورده است.
سبک و سیاق
تاریخ بخاری م بنای کار
ابن ابی حاتم رازی (متوفی ۳۲۷) قرار گرفت و وی پس از اصلاحات و اضافاتی الجرح و التعدیل را تألیف کرد.
پس از آن
یوسف بن عبدالرحمان مِزّی (متوفی ۷۴۲) کتاب الکمال فی اسماء الرجال عبدالغنی جَمّاعیلی مقدسی را که مشتمل بر اسمای راویان در
کتب سته بود، تهذیب کرد و به ترتیب الفبایی نوشت و از منابع دیگر، مانند الجرح و التعدیل، مطالبی به آن افزود و تهذیب الکمال فی اسماء الرجال را تألیف کرد.
ابن حجر عسقلانی کتاب مزّی را
تلخیص و تکمیل کرد و آن را تهذیب التهذیب نامید.
همچنین وی با مختصر کردن و تکمیل میزان الاعتدال ذهبی، که مشتمل بر راویان ضعیف از دیدگاه
اهل سنّت است، لسان المیزان را فراهم آورد.
از سده هفتم در
عصر ممالیک برخی سرگذشتنامههای عام و الفبایی پدید آمد که شامل شرح حال مشاهیر اصناف گوناگون بود.
ابن خلّکان (متوفی ۶۸۱) اثر ارزشمند خود وَفَیات الاعیان و انباء ابناء الزمان را از بسیاری از کتب تراجم و آگاهیهای خود از سرگذشت معاصرانش گرد آورد و نظم الفبایی داد و آن را «تاریخی مختصر» شمرد
که حاکی از مفهوم عام تاریخ در تلقی تراجم نویسان است.
پس از وی
ابن صُقاعی (متوفی ۷۲۶)،
کاتب و
مورخ نصرانی ، ذیلی مختصر بر این کتاب مشتمل بر شرح حال اشخاص از ۶۶۰ تا ۷۲۵ نوشت
که با نام تالی کتاب وفیات الاعیان در دست است.
یحیی بن شرف نَوَوی (متوفی ۶۷۶)،
فقیه و محدّث
شافعی ، با تألیف تهذیب الاسماء و اللغات با مراجعه به منابع تاریخی و رجالی مجموعهای تخصصی و الفبایی از زندگینامه کسانی که نامشان در منابع فقهی شافعی یاد شده، فراهم آورد و فرهنگی مشتمل بر لغات و اعلام جغرافیایی از منابع خود استخراج و ضمیمه آن کرد که در واقع مرجعی در کار آموزش بود.
خلیل بن ایبک صَفَدی (متوفی ۷۶۴) کتابی مفصّل به نام الوافی بالوفیات در سی جلد نوشت
و بر خلاف ابن خلّکان،
تراجم صحابه و خلفا را نیز آورد.
وی کتاب خود را «تاریخی بزرگ» معرفی کرد.
ابن شاکر کتبی ، فوات الوفیات را به عنوان ذیلی بر کتاب ابن خلّکان تألیف کرد که مشتمل است بر تراجم از وفات ابن خلّکان تا زمان خودش.
فوات الوفیات اطلاعات تاریخی تازهای ندارد، زیرا مؤلف ظاهراً تراجم بسیاری را از الوافی بالوفیات گرفته است.
ابن دُقماق (متوفی ۸۰۹) ترجمان الزمان فی تراجم الاعیان را در شرح زندگی بزرگان، به ترتیب الفبایی، نگاشت.
ابن تَغری بِردی (متوفی ۸۷۴) المَنْهَل الصافی و المستوفی بعدَ الوافی را به عنوان تکمله کتاب صفدی، به تراجم مشاهیر علما و امرا و سلاطین مصر و
شام در عصر ممالیک و نیز مشاهیر معاصر خود در شرق و غرب اسلامی از
مسلمان و غیر مسلمان از نیمه قرن هفتم تا نیمه قرن نهم اختصاص داد.
وی بعداً الدلیل الشافی علی المنهل الصافی را به منزله خلاصهای از المنهل الصافی فراهم کرد.
با وجود اینکه در عصر ممالیک عمده کتابهای سرگذشتنامه حالت الفبایی به خود گرفته بود،
ذهبی در سرگذشتنامه بزرگ و عمومی خود، سِیَر اَعلام النُبَلاء، همچنان روش نظم طبقات را به کار بست و در آن بیشتر به شرح حال محدّثان و راویان توجه کرد.
وی در هر
ترجمه به ذکر
نام و
نسب ، سال تولد یا
عمر ، ویژگیهای اخلاقی و فردی، زندگی علمی از جمله استادان و شاگردان و مسافرتها و تألیفات و اظهار نظرهای دیگران در باره مقام علمی و اعتقادی، و بالاخره سال
وفات شخص میپردازد.
طرح کلی ذهبی در دیگر سرگذشتنامهها نیز کما بیش دیده میشود؛ مثلاً در سرگذشتنامهای که
مقریزی (متوفی ۸۴۵) به نام کتاب المُقفّی الکبیر تألیف کرد (بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱)، گرایش قومی و محلی حاکم است و وی تراجم بزرگانی را آورده است که یا از مصر برخاسته یا وارد آنجا شده بودند.
در دستهای از
کتب تراجم ، سرگذشت معاصرانِ مؤلف میآید.
یکی از نخستین آثار از این نوع، یتیمة الدهر فی
محاسن اهل العصر
ثعالبی (متوفی ۴۲۹) است که به زندگینامه شاعران و ادیبان به تفکیک سرزمینها و شهرهای اسلامی اختصاص دارد.
همین شیوه را
علی بن حسن باخَرزی (متوفی ۴۶۷)،
شاعر و
ادیب ایرانی ، در دُمیة القصر و عُصرة اهل العصر به کار گرفت و آن را تکمیل کرد.
در این کتاب شرح حال و گزیده اشعار شاعران عرب زبان اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم آمده است.
سپس
عماد الدین کاتب اصفهانی (متوفی ۵۹۷) خَریدة القصر و جَریدة العَصر را در ذیل آنها
و با اشتمال بر شرح احوال و نمونه آثار برخی شعرای عرب زبان قرن پنجم و ششم نوشت.
این کتابها حاوی آگاهیهای ارزشمند تاریخی است.
در سدههای بعد، تراجم معاصران صورتی عام یافت.
صفدی (۶۹۶ـ۷۶۴) اَعیان العصر و اَعوان النصر را در شرح حال طیفی وسیع از بزرگان معاصر خود، از سال ولادت تا سال وفات خود، به ترتیب الفبایی تألیف کرد
که مشتمل بر اطلاعات ارزشمند تاریخی و اجتماعی و فرهنگی و ادبی است.
مقریزی (متوفی ۸۴۵) دُرر العقود الفریدة فی تراجم الاعیان المفیدة را در شرح حال بسیاری از مشاهیر معاصر خود ــ که از ۷۶۰ تا نزدیک وفات وی درگذشته بودند ــ گرد آورد.
ابن حجر عسقلانی در اِنباء الغُمْر بأبناء العُمر، صورتی ترکیبی از سالشمار وقایع
جهان اسلام به ویژه مصر و شام، و سرگذشت بزرگان عصر خود را از سال تولد خود (۷۷۳) تا ۸۵۰ فراهم کرد و آن را
تکملة تاریخ ابن کثیر و وفیات ابن رافع سَلّامی شمرد.
ابراهیم بن عمر بِقاعی (متوفی ۸۸۵) کار استادش ابن حجر، را ادامه داد و اِظهار العصر لاَسرار اهل العصر را در ذیل انباء الغمر نوشت و عنوان الزمان فی (یا بِ) تراجم الشیوخ و الاقران را در شرح حال استادان و همگنان معاصر خود تألیف کرد.
احمد بن محمد حِمصی انصاری (متوفی ۹۳۴) ذیل دیگری بر انباء الغمر به نام حوادث الزمان و وفیات الشیوخ و الاقران با احتوا بر وقایع و وفیات ۸۵۱ تا ۹۳۰ فراهم آورد.
سیوطی (متوفی ۹۱۱) هم تراجم عدهای از سلاطین و بزرگان مسلمان عصر خود را در نظم العِقیان فی اَعیان الاَعیان گرد آورد که میتوان آن را تاریخ سیاسی و اجتماعی و ادبی اواخر دوره ممالیک دانست.
اِنباء الهَصر بأبناء العَصر تألیف
ابن صیرفی علی بن داوود (متوفی ۹۰۰) بیشتر ویژگی تاریخ محلی دارد و رویدادهای مصر
دوره ممالیک را از ۸۷۳ تا ۸۸۶ در بر میگیرد و در پایان هر سال تراجم وفیات بزرگان به ترتیب الفبایی آمده است.
گفتنی است که در نسخه موجود حوادث ۸۷۸ ـ۸۸۴ افتاده است.
انباء الهصر شاید بخشی از کتاب بزرگ ابن صیرفی، نُزهة النفوس و الاَبدان فی تواریخ الزمان، بوده
که رویدادهای ۷۸۴ تا ۸۵۰ آن، شامل سالشمار وقایع و تراجم، منتشر شده است.
پس از آن
حسن بن محمد بورینی (۹۶۳ـ۱۰۲۴)، مورخ و
فقیه و شاعر دمشقی، زندگینامه بزرگان معاصر خویش را از زمان ولادت تا نزدیک مرگ خود، در تراجم الاعیان من ابناء الزمان به ترتیب الفبایی تدوین کرد (چاپ منجّد، ج ۱، ۲، دمشق ۱۹۵۹، ۱۹۶۳).
(۲) امیرحسین آریانپور، «ابن خلدون پیشاهنگ جامعه شناسی»، سهند، دفتر اول (بهار ۱۳۴۹).
(۳) نزار اباظه و محمدریاض مالح، اتمام الاعلام: ذیل لکتاب الاعلام لخیرالدین الزرکلی، بیروت ۱۹۹۹.
(۴) ابن ابی الدَّم، التاریخ الاسلامی المعروف باسم التاریخ المظفری، چاپ حامد زیان غانم زیان، قاهره ۱۹۸۹.
(۵) ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۶) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، بیروت: داراحیاء التراث العربی، (بی تا).
(۷) ابن اثیر، التاریخ الباهر فی الدولة الاتابکیّه، چاپ عبدالقادر احمد طلیمات، قاهره (۱۹۶۳).
(۸) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
(۹) ابن ازرق، تاریخ الفارقی، چاپ بدوی عبداللطیف عوض، قاهره ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۱۰) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج ۱ و ۲، حیدرآباد دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۸۹/۱۹۶۸ـ۱۹۶۹.
(۱۱) ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج ۱، چاپ احمد یوسف نجاتی، قاهره ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
(۱۲) ابن حبیب، تذکرة النبیه فی ایام المنصور و بنیه، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۹۷۶ـ۱۹۸۶.
(۱۳) ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر بأبناء العمر، ج ۱، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق ۱۳۹۹.
(۱۴) ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن ۱۳۲۵ـ۱۳۲۷.
(۱۵) ابن حجر عسقلانی، الدررالکامنة فی اعیان المائة الثامنه، حیدرآباد دکن ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۱۶) ابن حجر عسقلانی، ذیل الدرر الکامنه، چاپ عدنان درویش، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۷) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۱۸) ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۱۹) ابن دیبع، کتاب قُرّة العیون بأخبار الیمن المیمون، چاپ محمد بن علی اکوع، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۲۰) ابن رجب، کتاب الذیل علی طبقات الحنابله، بیروت ۱۳۷۲.
(۲۱) ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، چاپ ادوارد زاخاو، لیدن ۱۳۲۱ـ۱۳۴۷/۱۹۰۴ـ۱۹۴۰، چاپ افست تهران (بی تا).
(۲۲) ابن سعد: الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۳) ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴.
(۲۴) ابن صقاعی، تالی کتاب وفیات الاعیان، چاپ ژاکلین سوبله، دمشق ۱۹۷۴.
(۲۵) ابن صیرفی، نزهة النفوس والابدان فی تواریخ الزمان، چاپ
حسن حبشی، ج ۱، (قاهره) ۱۹۷۰.
(۲۶) ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/۱۹۶۰).
(۲۷) ابن عبدالبر، جامع بیان العلم و فضله و ماینبغی فی روایته و حمله، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۲۸) ابن عبری، تاریخ مختصرالدول، چاپ انطون صالحانی یسوعی، بیروت ۱۹۵۸.
(۲۹) ابن فوطی، تلخیص مجمع الا´داب فی معجم الالقاب، چاپ مصطفی جواد، دمشق ۱۹۶۲، چاپ محمد عبدالقدوس قاسمی، لاهور ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
(۳۰) ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/۱۹۷۸ـ۱۹۸۰.
(۳۱) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۳۲) ابن قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۳) ابن کثیر، البدایة و النهایه، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳۴) ابن مجاور، صفة بلادالیمن و مکة و بعض الحجاز، المسماة تاریخ المستبصر، چاپ اسکار لوفگرن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۳۵) ابن میَسَّر، اخبار مصر، چاپ هانری ماسه، قاهره ۱۹۱۹.
(۳۶) ابن ندیم، الفهرست.
(۳۷) ابن واصل، مفرج الکروب فی اخبار بنی ایّوب، چاپ حنین محمد ربیع، قاهره (۱۹۷۲).
(۳۸) ابن هشام، خلاصة سیرت رسول اللّه (ص)، تلخیص و انشای شرف الدین محمد بن عبداللّه بن عمر، چاپ اصغر مهدوی و مهدی قمی نژاد، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۳۹) ابن هشام، سیرت رسول اللّه ص، ترجمه و انشای رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۴۰) ابن هشام، کتاب التیجان فی ملوک حمیر، صنعاء (۱۹۷۹).
(۴۱) اسماعیل بن علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابی الفداء، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
(۴۲) ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، قاهره ۱۳۸۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۴۳) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیـّین، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۶۸/۱۹۴۹.
(۴۴) ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوچانی، (دمشق، بی تا).
(۴۵) احمد بن عبداللّه ابونعیم، کتاب ذکر اخبار اصبهان، چاپ سون ددرینگ، لیدن ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴، چاپ افست تهران (بی تا).
(۴۶) احمد امین، حیاتی، قاهره ۱۹۶۶.
(۴۷) علی بن
حسین باخرزی، دمیة القصر و عصرة أهل العصر، چاپ محمد تونجی، ج ۱، دمشق (۱۳۹۱/۱۹۷۱).
(۴۸) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره ۱۹۷۴.
(۴۹) محمد عبدالمطلب بکاء، مصطفی جواد: حیاته و منزلته العلمیه، بغداد ۱۹۸۹.
(۵۰) رسول جعفریان، منابع تاریخ اسلام، قم ۱۳۷۶ ش.
(۵۱)
انور جندی، طه
حسین: حیاته و فکره فی ضوءالاسلام، قاهره ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
(۵۲) حاجی خلیفه.
(۵۳) علی بن ناصر حسینی، کتاب اخبار الدولة السلجوقیه، چاپ محمد اقبال، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۵۴) ساطع حصری، دراسات عن مقدمة ابن خلدون، (قاهره) ۱۹۵۳.
(۵۵) حمزة بن
حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام، بیروت: دارمکتبة الحیاه، (بی تا).
(۵۶) علی بن
حسن خزرجی، العقود اللؤلؤیّة فی تاریخ الدولة الرسولیه، چاپ محمد بسیونی عسل، چاپ محمد بن علی اکوع، صنعاء ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵۷) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی.
(۵۸) خلیفه بن خیاط، کتاب الطبقات، روایة موسی بن زکریا تستری، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
(۵۹) عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأه علم التاریخ عندالعرب، بیروت ۱۹۹۳.
(۶۰)
حسین بن محمد دیاربکری، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۶۱) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، السیرة النبویه، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۶۲) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
(۶۳) احمد بن عبداللّه رازی، تاریخ مدینة صنعاء، چاپ
حسین بن عبداللّه عمری، صنعاء ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۶۴) فرانتس روزنتال، تاریخ تاریخ نگاری در اسلام، ترجمه اسداللّه آزاد، مشهد ۱۳۶۵ ش.
(۶۵) زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، چاپ سامی مکی عانی، بغداد ۱۹۷۲.
(۶۶) مصعب بن عبداللّه زبیری، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
(۶۷) زرکلی.
(۶۸) عباس زریاب خویی، سیرة رسول اللّه، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۶۹) محمد زکی مبارک، جنایة احمد امین علی الادب العربی، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۷۰) جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، چاپ
حسین مونس، قاهره: دارالهلال، (بی تا).
(۷۱) سبط ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۰/۱۹۵۱.
(۷۲) سبط ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، چاپ علی سویم، آنکارا ۱۹۶۸.
(۷۳) سبط ابن جوزی، مرآة الزمان فی تاریخ، سفر اول، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۷۴) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمَّ التاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
(۷۵) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۷۶) محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره (۱۳۵۴ـ۱۳۵۵).
(۷۷) حمزه بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، او، کتاب معرفة علماء اهل جرجان، حیدرآباد دکن ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
(۷۸) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، چاپ فیلیپ حتی، نیویورک ۱۹۲۷.
(۷۹) محمد مهدی شمس الدین، حرکت تاریخ از دیدگاه امام علی (ع)، ترجمه محمدرضا ناجی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۸۰) محمدباقر صدر، المدرسة القرآنیه، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۸۱) خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۸۲) خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ۱۹۷۹.
(۸۳) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۸۴) طبری، تاریخ طبری (بیروت).
(۸۵) طبری، المنتخب من کتاب ذیل المذیل، بیروت (بی تا).
(۸۶) محمد بن
حسن طوسی، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۰.
(۸۷) عباس عزّاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، بغداد ۱۳۵۳ـ۱۳۷۱/ ۱۹۳۵ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۶۹ ش.
(۸۸) عباس عزّاوی، التعریف بالمورخین، ج ۱: فی عهد المغول و الترکمان، بغداد ۱۳۷۶/۱۹۵۷.
(۸۹) عامر عقّاد، احمد امین: حیاته و ادبه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۹۰) جواد علی، تاریخ العرب فی الاسلام: السیرة النبویه، بغداد ۱۹۶۱.
(۹۱) جواد علی، «موارد تاریخ الطبری»، مجلة المجمع العلمی العراقی (۱۳۶۹).
(۹۲) جواد علی، «موارد تاریخ المسعودی»، سومر (۱۹۶۴).
(۹۳) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۹۴) محمد بن محمد عمادالدین کاتب، خریدة القصر و جریدة العصر، چاپ محمد بهجة اثری، (بغداد) ۱۳۷۵/۱۹۵۵.
(۹۵) عماره بن علی عماره یمنی، تاریخ الیمن المسمَّی المفید فی أخبار صنعاء و زبید، چاپ محمد بن علی اکوع، صنعاء ۱۹۸۵.
(۹۶) محمد عبداللّه عنان، مؤرّخو مصر الاسلامیّة و مصادر التاریخ المصری، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
(۹۷) عبدالقادر بن شیخ عیدروس، تاریخ النور السافر عن اخبار القرن العاشر، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۹۸) نجم الدین محمد بن محمد غزی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشره، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت ۱۹۷۹.
(۹۹) نجم الدین محمد بن محمد غزی، لطف السمر و قطب الثمر: من تراجم اعیان الطبقه الأولی من القرن الحادی عشر، چاپ محمود شیخ، دمشق: وزارة الثقافة و الارشاد القومی، (بی تا).
(۱۰۰) محمد بن احمد فاسی، العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین، چاپ محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۱۰۱) یوسف بن سفیان فسوی، المعرفة والتاریخ، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
(۱۰۲) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۱۰۳) احمد بن علی قلقشندی، صبح الاعشی، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳).
(۱۰۴) احمد بن علی قلقشندی، قلائد الجمان فی التعریف بقبائل عرب الزمان، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۰۵) محمد کردعلی، خطط الشام، بیروت ۱۳۸۹ـ۱۳۹۲/۱۹۶۹ـ۱۹۷۲.
(۱۰۶) علی پاشا مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لعصر القاهره، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
(۱۰۷) محمدامین بن فضل اللّه محبی، خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۱۰۸) محمد بدری فهد، شیخ الاخباریین ابوالحسن مدائنی، نجف ۱۹۷۵.
(۱۰۹) محمدخلیل بن علی مرادی، سِلک الدُرر فی اعیان القرن الثانی عشر، بولاق ۱۲۹۱ـ۱۳۰۱، چاپ افست بغداد (بی تا).
(۱۱۰) محمد بن محمد مراکشی، الذیل والتکملة لکتابی الموصل و الصلة، سفر پنجم، قسم ۱، چاپ احسان عباس، بیروت (۱۹۶۵).
(۱۱۱) یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
(۱۱۲) محمد بن عبیداللّه مُسَبّحی، اخبار مصر، چاپ ایمن فؤاد سید و تیاری بیانکی، قاهره ۱۹۷۸.
(۱۱۳) مسعودی، تنبیه.
(۱۱۴) مسعودی، مروج الذهب (بیروت).
(۱۱۵) شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورخون، بیروت ۱۹۸۳.
(۱۱۶) مرتضی مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی: جامعه و تاریخ، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۱۷) مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۱۱۸) احمد بن علی مقریزی، اتعاظ الحنفا بأخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، چاپ جمال الدین شیّال، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۱۹) احمد بن علی مقریزی، دُرر العقود الفریدة فی تراجم الاعیان المفیدة، چاپ عدنان درویش و محمد مصری، دمشق ۱۹۹۵.
(۱۲۰) احمد بن علی مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۲۱)
محسن مهدی، فلسفه تاریخ ابن خلدون، ترجمه مجید مسعودی، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۱۲۲) عبدالجبار ناجی، اسهامات مؤرخی البصرة فی الکتابة التاریخیة حتی القرن الرابع الهجری، بغداد ۱۹۹۰.
(۱۲۳) محمدرضا ناجی، تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۲۴) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
(۱۲۵) نعمان بن محمد، کتاب معدن الجواهر بتاریخ البصرة و الجزائر، چاپ محمد حمیداللّه، اسلام آباد ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۱۲۶) یحیی بن شرف نووی، تهذیب الاسماء و اللغات، مصر: ادارة الطباعة المنیریة، (بی تا)، چاپ افست تهران (بی تا).
(۱۲۷) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الارب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳ـ۱۹۵۵).
(۱۲۸) محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ الطبری، چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
(۱۲۹) عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآة الجنان و عبرة الیقظان، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۱۳۰) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
(۱۳۱) محمد بن حاتم یامی همدانی، السمط الغالی الثمن فی اخبار الملوک من الغزّ بالیمن، چاپ رکس سمث، لندن ۱۹۷۴.
(۱۳۲) یعقوبی، تاریخ یعقوبی.
(۱۳۳) عبدالباقی بن عبدالمجید یمانی، بهجة الزّمن فی تاریخ الیمن، چاپ عبداللّه محمد حبشی و محمد احمد سنبانی، صنعاء ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۳۴) دانشنامه اسلام؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۳۰۵۶.