سرزنش اصحاب الجنه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب الجنه (صاحبان باغ سوخته)، رو به یکدیگر نهاده، بعضى بعض دیگر را به خاطر ظلمى که مرتکب شدند، به باد ملامت گرفتند.
صاحبان باغ سوخته یکدیگر را سرزنش میکردند:
• «إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ؛ ما آنها را آزموديم، همانگونه که «صاحبان باغ» را
آزمایش کرديم، هنگامى که سوگند ياد کردند که ميوههاى
باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچينند».
• «قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ؛ يکى از آنها که از همه عاقلتر بود گفت: «آيا به شما نگفتم چرا تسبيح
خدا نمىگوييد»؟!
(در این میان یکى از آنها که از همه عاقلتر بود گفت: آیا به شما نگفتم چرا
تسبیح خدا نمىگویید):
نگفتم خدا را به عظمت یاد کنید، و از مخالفت او بپرهیزید،
شکر نعمت او را بهجا آورید، و نیازمندان را از
اموال خود بهرهمند سازید؟ ولى شما گوش نکردید، و به روزگار سیاه افتادید!
از این
آیه استفاده مىشود که در میان آنها فرد مؤمنى بود که آنها را از
بخل و
حرص نهى مىکرد، و چون در اقلیت بود، کسى گوش به حرفش نمىداد؛ اما پس از این حادثه دردناک، زبان او گشوده شد، و منطقش تیزتر و برندهتر گشت، و آنها را زیر رگبار ملامت و
سرزنش گرفت.
• «فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ؛ سپس رو به يکديگر کرده، به ملامت هم پرداختند».
صاحبان باغ سوخته احتمالا در عین
اعتراف به خطاى خویش، گناه اصلى را به دوش دیگرى مىانداخت، و او را شدیدا سرزنش مىکرد که تو عامل اصلى بدبختى ما شدى؟ و گرنه ما اینقدر هم از خدا و
عدالت بیگانه نبودیم!
آرى این چنین است سرنوشت همه ظالمانى که در چنگال
عذاب الهی گرفتار مىشوند که در عین اعتراف به
گناه، هر کدام سعى دارد عامل اصلى بدبختى خود را دیگرى بشمرد، شاید به این دلیل که در اینگونه موارد معمولا یکى پیشنهاد مىکند، و دیگرى تأیید مىنماید، و یکى اجراى آن را بر عهده مىگیرد و دیگرى با
سکوت خود ابراز رضایت مىکند؛ ولى روشن است که همه آنها شریک جرم و دخیل در گناهاند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۱۳، برگرفته از مقاله «سرزنش اصحاب الجنة».