سر استحباب حج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در اخبار و آثار رسیده از
پیامبر خدا و
اهل بیت (علیهمالسّلام)، تاکید فراوانی بر انجام حج استحبابی شده است. تکرار سفر حج در زندگی ائمه (علیهمالسّلام) _که گاه به بیش از بیست سفر میرسید_ گواه این مدعا است.
حال با وجود آن که بخش واجب حج، مصالح ضروری مورد نظر شارع را تامین میکند، چرا به
حج مستحبی تاکید زیادی شده است. در این رابطه میتوان به مواردی چند اشاره کرد:
آنچه از حج برای حجگزاران و عموم مردم حاصل میشود، به اندازهای پرخیر و برکت است که هر مقدار بر آن افزوده شود، منافع فرد و
جامعه بیشتر تامین میگردد. اگر حج فقط محدود به مقدار واجب باشد، آن مصالح از دسترس خارج میشود.
بخش واجب حج، گرچه مصالح ضروری و غیر قابل اغماض را تامین میکند؛ ولی باید توجه داشت که همه افراد
مستطیع، توفیق انجام حج را پیدا نمیکنند و تنها بخشی از افراد توانمند، به انجام آن موفق میشوند.
پس بایستی بخشی جبرانی وجود داشته باشد که همان حج مستحبی است. انجام حج مستحبی تا حدودی خلا ناشی از عدم حضور افراد توانمند و مستطیع را جبران میکند.
اگر حج تنها ویژه توانمندان بود، بسیاری از مردم _که در آن حد توانمندی قرار ندارند و یا قبلا به حج مشرف شدهاند_ از درک خیر و فضیلت آن محروم میشدند. تاکید
روایات بر انجام مکرر حج، گواه این مدعا است.
در تمامی سال- به ویژه درماه مبارک رمضان- دعاهایی از ائمه (علیهمالسّلام) رسیده است که در آنها حج هر ساله از خداوند طلب شده است.
امام صادق(علیهالسّلام) فرمود: وقتی از
نافله عشا فارغ شدی بگو:
«اللهم انی اسالک ببهائک و جلالک و جمالک … الصدور و ترزقنی فی عامی هذا و فی کل عام الحج و العمرة».
و باز از آن حضرت در دعاهای هر شب
ماه رمضان چنین نقل شده است:
«اللهم رب شهر رمضان … و اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم فیما یفرق من الامر الحکیم فی لیلة القدر من القضاء الذی لا یرد و لا یبدل ان تکتبنی من حجاج بیتک الحرام المبرور حجهم المشکور سعیهم المغفور ذنبهم المکفر عنهم سیئاتهم».
احادیث فراوانی در فضیلت «ادمان الحج» وارده شده است، چنان که
امام هشتم(علیهالسّلام) فرموده است:
«انما وضعت علی ادنی القوم قوة فکان من تلک الفرائض الحج المفروض واحدا ثم رغب (بعد اهل القوة بقدر طاقتهم)»؛
«
خداوند پس از وجوب حج، مردم را به اندازه ثوابشان برای انجام حج ترغیب کرده است».
تردیدی نیست که افراد جامعه در هر دوره- به ویژه در دوران رونق اقتصادی- ثروت و امکاناتی دارند که بایستی در مسیری به کار گرفته شود.
اگر راه درست و کمال آفرینی در برابر آنها نباشد، ممکن است این امکانات در مسیر تخریب فرهنگ و روی آوردن به تجملات
غفلت زا و بالاخره طغیان و سرکشی به کار گرفته شود: ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی.
حج و
زیارت، طرحی کمال آفرین برای فرد و جامعه است که بخشی از این امکانات را به خود جذب میکند تا عوارض نامطلوب راههای دیگر را خنثی نماید و آثار مبارک و رشد آوری برای همه داشته باشد.
علاوه بر این که ترویج و توسعه گردشگری دینی، موجب تولید کار و در نتیجه توزیع
ثروت خواهد شد.
برای کسی که شرایط (حج) از قبیل
بلوغ و
استطاعت و غیر اینها را ندارد، مستحب است هر وقت که ممکن شود حج نماید و همچنین است کسی که حج واجبش را انجام داده باشد. و تکرار حج بلکه انجام آن در هر سال
مستحب است، بلکه ترک حج در پنج سال پیدرپی
مکروه میباشد. و مستحب است که در وقت خروج از
مکه،
نیّت برگشت به حج را داشته باشد و نیّت برنگشتن مکروه است.
مستحب است که تبرعاً از طرف خویشان و غیر ایشان چه
زنده و چه
مرده باشند حج نماید. و همچنین مستحب است به نیابت حضرات
معصومین (علیهمالسّلام) چه زنده و چه فوت کرده باشند حج نماید. و طواف به نیابت حضرات معصومین (علیهمالسّلام) مستحب است و به نیابت غیر معصومین چه مرده و چه زنده باشند در صورتی که در مکه حضور نداشته باشند یا معذور از طواف باشند مستحب است. و دیگری را به حج فرستادن، مستطیع باشد یا نباشد، مستحب است و دادن
زکات به کسی که استطاعت برای حج ندارد تا با این زکات حج نماید، جایز است.
برای کسی که توشه و مرکب ندارد مستحب است که قرض کند و حج نماید در صورتی که اطمینان داشته باشد که میتواند آن را ادا نماید.
زیاد خرج کردن در حج مستحب است. و حج نمودن، از صدقه دادن مخارج حج افضل است.
حج با مال حرام جایز نیست و حج با مال مشتبه مانند جوایزی که ستمکاران میدهند، در صورتی که نداند حرام میباشد جایز است.
بعد از فارغ شدن از اعمال حج، جایز است ثواب آن را به دیگری هدیه نماید همچنان که جایز است که این هدیه کردن قبل از شروع در حج در نیّتش باشد.
برای کسی که مالی ندارد که با آن حج نماید، مستحب است که حج به جا آورد ولو اینکه خود را برای
نیابت از دیگری اجیر نماید.
به جا آوردن حج به عنوان تبرّع از میّت در هر نوع حج واجب و در حج مستحب جایز است، بلکه تبرّع از او به
حج مستحب اگرچه بر عهدهاش
حج واجب باشد حتی قبل از آنکه برایش (به جهت حج واجب)
اجیر گرفته شود، جایز است. و همچنین اجیر گرفتن از طرف میّت در حج مستحبی مطلقا (چه واجب به عهدهاش باشد و چه نباشد) جایز است. و حکم شخص زنده در حج واجب گذشت. و اما حج مستحبی: پس
تبرّع از شخص زنده جایز است همچنان که اجیر گرفتن برای آن حتی وقتی که حج واجب به عهدهاش باشد که فعلًا نتواند آن را انجام دهد جایز است، بلکه در صورتی هم که متمکن از آن باشد، جواز اجیر گرفتن برای حج مستحبی قبل از ادای واجب به شرط آنکه اخلالی به واجب نرساند، خالی از قوت نیست. چنان که اقوی آن است که تبرّع از شخص زنده (در حج مستحبی) صحیح است.
حج میقاتی کفایت میکند چه آن حجی را که وصیت کرده واجب باشد یا مستحب، و لیکن اوّلی (حج واجب) از اصل مال و دومی (حج مستحب) از
ثلث آن است. و اگر وصیت کند که حج بلدی به جا آورند مازاد بر اجرت حج میقاتی در اوّلی (حج واجب) از
ثلث است و تمامی اجرت در دومی (حج مستحبی) از
ثلث است.
زن اگر مستطیع باشد اجازه
شوهر برای حج او شرط نیست و برای شوهر جایز نیست که او را از حج جلوگیری نماید. و همچنین است در
حج نذری و مانند آن در صورتی که وقت آن ضیق باشد. و در
حج ندبی اذن شوهر معتبر است. و همچنین است بنابر اقوی حج نذری که وقتش وسیع است قبل از آنکه وقتش ضیق شود، بلکه در مورد حجة الاسلام شوهر حق دارد او را از حرکت با کاروانهای اوّلی بازدارد به شرطی که کاروان دیگری قبل از تنگ شدن وقت باشد. و زنی که طلاق رجعی داده شده است مادامیکه در عدّه است مثل زوجه میباشد به خلاف زنی که
طلاق بائن داده شده و زنی که
عده وفات گرفته است؛ پس برای این دو زن رفتن به حج مستحبی هم جایز است. و زنی که به ازدواج موقّت درآمده ظاهراً مانند زن دائمی است. و در شرط بودن اذن بین اینکه به خاطر بیماری و مانند آن، شوهر از تمتّعات ممنوع باشد یا نه، فرقی نمیکند.
حج از چنان آثار و فوایدی برای همگان برخوردار است که حج مستحبی، بر دیگر عبادات مستحبی ترجیح دارد.
شیخ حر عاملی(رحمةاللهعلیه) در
وسائل الشیعه ابوابی را با این عناوین آورده است:
باب استحباب اختیار الحج المندوب، علی غیره من العبادات الاما استثنی؛
باب استحباب اختیار الحج المندوب علی الصدقه؛
باب استحباب اختیار الحج المندوب علی العتق؛
باب استحباب تکرار الحج و العمره بقدر القدرة؛
باب استحباب الحج و العمرة عینا فی کل عام و ادمانها و لو بالاستنابه
و … تاکید بر استحباب حج، به حدی است که
استخاره و استشاره در ترک آن روا شمرده نشده است.
•
معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۹۴، برگرفته از مقاله «». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی