• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سالبه کلیه با موجبه جزئیه شکل چهارم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سالبه کلیه با موجبه جزئیه شکل چهارم، یکی از ضروب عقیم شکل چهارم قیاس اقترانی است.



برای قیاس اقترانی به حسب کیفیت انتساب حد وسط آن به دو حد دیگرش چهار صورت متصور است. هر یک از این صور را «شکل» می‌گویند؛ بنابراین، شکل عبارت است از هیئتی که از کیفیت ارتباط حد وسط با دو حد دیگر (اصغر و اکبر) در دو مقدمه قیاس از لحاظ موضوع یا محمول‌ بودن حاصل می‌شود و اشکال قیاس اقترانی حملی، چهارتاست.


هرگاه چند قضیه (صغرا و کبرا) را برای رسیدن به نتیجه‌ای تالیف کنند این تالیف را «اقتران» و هر یک از هیئت‌های حاصل از تالیف را (به لحاظ کلّی یا جزئی‌ بودن و موجبه یا سالبه‌ بودن صغرا و کبرا) «ضرب» یا «قرینه» می‌نامند.
در هر شکلی از اشکال چهارگانه قیاس اقترانی، صغرا یا موجبه است یا سالبه و هر کدام یا کلیه است یا جزئیه. کبرا هم به همین منوال است و از ضرب چهار صورت صغرا در چهار صورت کبرا شانزده ضرب و قرینه حاصل می‌شود، ولی چون برای انتاج هر شکلی شرایطی معتبر است، از این‌رو برخی از آن ضروب، منتج و برخی از آنها عقیم و غیر منتج‌اند.


یکی از ضروب شکل چهارم آن است که صغرای قیاس، سالبه کلیه و کبرا، موجبه جزئیه باشد. در منتج یا عقیم‌ بودن این ضرب اختلاف وجود دارد. بعضی آن را منتج دانسته‌اند با این استدلال که شرایط انتاج شکل چهارم، مردّد بین دو قاعده است: ایجاب هر دو مقدمه و کلیّت صغرا یا اختلاف دو مقدمه در کیف و کلیّت یکی از دو مقدمه. این ضرب، مطابق قاعده دوم است و نتیجه آن سالبه جزئیه است؛ مثال: هیچ حیوانی سنگ نیست و بعضی از ناطق‌ها حیوان‌اند؛ پس بعضی از سنگ‌ها ناطق نیستند.
اما بعضی دیگر آن را عقیم می‌دانند با این توجیه که یکی از شرایط عمومی قیاس آن است که از صغرای سالبه و کبرای جزئیه تالیف نیافته باشد و این ضرب، فاقد این شرط است.
به نظر می‌آید حق با دسته اخیر قائلان به عقیم‌ بودن این ضرب باشد، زیرا مورد نقض برای آن پیدا می‌شود؛ مثلاً اگر رابطه حد اصغر و حد اوسط تباین باشد و حد اکبر نسبت به حد اصغر اعم مطلق، و نسبت به حد اوسط عموم من وجه باشد، مصداق قاعده دومِ شرایط انتاج شکل چهارم است، اما نتیجه آن (سالبه جزئیه) صادق نیست.
مثال: در قیاس «هیچ حیوانی سنگ نیست و بعضی از اجسام مادی حیوان‌اند»، دو شرط «اختلاف دو مقدمه در کیف و کلیّت یکی از دو مقدمه» موجود است، اما نتیجه، یعنی «بعضی سنگ‌ها از اجسام مادی نیستند» صادق نیست.
[۵] فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۱۹-۱۲۰.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌ المیزان.
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۲۴۷.    
۲. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۲۴۹.    
۳. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۲۵۰.    
۴. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۲۰۶-۲۱۱.    
۵. فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۱۹-۱۲۰.
۶. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۲۶۶.    
۷. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۴۱۶-۴۱۷.    
۸. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۴۹۵-۴۹۶.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «سالبه کلیه با موجبه جزئیه شکل چهارم»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۱۷.    




جعبه ابزار