زینب صغری بنت علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زینب صغری از
فرزندان امام علی علیهالسلام است که در
کربلا حاضر بوده و در زمره
اسیران کربلا میباشد.
زينب صغرى دختر
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ، مادرش
فاطمه (سلاماللهعلیها) و كنيهاش ام
كلثوم مىباشد.
گروهى از مورّخان بر اين عقيده هستند كه اميرمؤمنان على (علیهالسلام) دو دختر داشته به نام ام
كلثوم يكى از
صدّیقه طاهره كه در زمان
عمر از دنيا رفته است، ديگرى هم در جمع كاروان
اسیران کربلا به شام سفر كرده از يكى ديگر از
همسران امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مىباشد.
وى به همسرى
محمد بن عقیل بن ابی طالب در آمد و فرزندانى به نامهاى عبدالله و عبدالرّحمن و قاسم برايش آورد.
ام
كلثوم بعد از محمدبن عقيل به همسرى
کثیر بن عباس بن عبدالمطلب در آمد كه از او هم دخترى به نام ام
كلثوم به دنيا آورد.
عبيدلى در ضمن نقل برخى از مطالب ذكر شده مىگويد مادرش ام ولد بوده و او در مدينه وفات يافته است.
از جمله كسانى كه هنگام خروج امام (علیهالسلام) از
مدینه آن حضرت را همراهى كرد، زينب صغرى، ام
كلثوم بوده است.
در
شب عاشورا پس از شنيدن اشعار
امام حسین (علیهالسلام) درباره
بی وفایی دنیا ام
كلثوم فرياد برآورد: وامحمّداه، واعليّاه، واامّاه، وافاطمناه، واحسناه، واحسيناه، واضيعتاه بعدك يا اباعبدالله (علیهالسلام)، در حالى كه اينها را صدا مىزد، گفت: اى واى از آن درماندگى و بيچارگى كه بعد از تو گريبانگير ما خواهد شد. اى اباعبدالله! امام (علیهالسلام) خواهرش را تسلّى داد و فرمود: خواهرم
وعده الهی را از ياد مبر و مطمئن باش كه ساكنان آسمانها همه از بين خواهند رفت و
اهل زمین همه مىميرند. به طور كلى همه مخلوقات در
جهان هستی روزى هلاک خواهند شد. سپس امام (علیهالسلام) عدهاى از خاندان خود را مورد خطاب قرار داد كه از جمله آنها امّ
كلثوم بود امام فرمودند: بعد از شهادتم بيتابى نكنيد گريبان چاک نكنيد، صورتهاى خود را مجروح ننماييد، سخنان بيهوده بر زبان جارى مسازيد كه موجب ناخشنودى
خداوند گردد.
در
شهر کوفه ، دختر والا مقامِ
علی (علیهالسلام) ام
كلثوم از پشت پرده در حالى كه بلند بلند گريه مىكرد خطابهاى براى مردم ايراد كرد و فرمود:
اى كوفيان! شرمتان باد! چرا حسين (علیهالسلام) را رها كرديد و كشتيد؟ و زنانش را به
اسارت گرفتيد و سوگوار كرديد؟ اى
مرگ بر شما! از
رحمت خدا به دور مانيد. واى بر شما! آيا مىدانيد چه خطاى بزرگى مرتكب شدهايد؟ و چه گناهى به دوش گرفتهايد؟ و چه خونهايى را ريختهايد؟ و چه دخترانى را سوگوار كردهايد؟ و چه اموالى را به تاراج بردهايد! بهترين مردان پس از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را كشتيد و قلب هايتان از رحم و شفقت تهى شد! آگاه باشيد كه
حزب خداوند رستگارند و
حزب شیطان زيانكار.
آنگاه پس از اين خطبه اشعار ذيل را خواندند:
قَتَلْتُمْ أَخى صَبْراً فَوَيْلٌ لِامِّكُمْ ••• مَسْتُجْزَوْنَ ناراً حَرُّها يَتَوَقَّدُ
سَفَكْتُمْ دِماءً حَرَّمَ اللَّهُ سَفْكَها ••• وَ حَرَّمَهَا الْقُرْانُ ثُمّ مُحَمَّدُ
أَلا فَابْشِروُا بِالنَّارِ انِّكُمْ غَداً ••• لَفى قَعْرِ نارٍ حَرُّها يَتَصَعَّدُ
وَ انِّى لَأَبْكى فى حَياتى عَلى أَخى ••• عَلى خَيْرِ مَنْ بَعْدَ النَّبِىِّ سِيُولَدُ
بِدَمْعٍ غَزيرٍ مُسْتَهِلٍّ مُكَفْكَفٍ ••• عَلَى الْخَدِّ مِنّى دائِبٌ لَيْسَ يَحْمَدُ
برادرم را مظلومانه كشتيد. واى بر مادرهاتان، كه به زودى آتشى فروزان را به پاداش خواهيد گرفت. شما خونهايى را ريختيد كه
خداوند و
محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
قرآن ريختن آنها را
حرام كردهاند. بدانيد و همديگر را به
عذاب بشارت دهيد. زيرا كه فردا به طور قطع در
جهنّم جاودانه خواهيد شد. تا زندهام بر برادرم مىگريم، بر بهترين كسى كه پس از پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
ولادت يافته است. با اشكى فروزان كه پيوسته برگونههاى من جارى است و خشك نمىشود.
چون اسيران را به همراه سرهاى شهيدان از كوفه به شام حركت دادند، قبل از رسيدن به شام حضرت ام
كلثوم به
شمر - كه در بين كوفيان بود- نزديك شد و گفت: حاجتى از تو دارم! شمر گفت: چه مىخواهى؟ فرمود: وقتى ما را وارد شهر كرديد از دروازهاى ببريد كه تماشاگر كمترى داشته باشد! و به سربازان بگو اين سرها را از ميان كجاوههاى ما بيرون ببرند و از ما دور كنند؛ زيرا از بس ما را به اين حال ديدند، خوار و ذليل شديم. شمر ملعون در جواب خواسته ام
كلثوم- از روى
کفر و
عناد و
سرکشی - دستور داد: سرها را بر نوک نيزه كرده و در وسط كجاوهها ببرند و در چنين وضعيّتى آنها را بين تماشاگران بگردانند، تا آنكه به دروازه
دمشق رسيدند، و بر پلّههاى در
مسجد جامع ايستادند، همان جايى كه اسيران را در آنجا نگه مىداشتند.
در پايان يادآورى مىكنم كه گرچه شمارى از منابع معتبر مانند
ارشاد ،
بحار ، اخبار زينبات، ام
كلثوم را كنيه زينب صغرى دانستهاند، ولى برخى از منابع اينها را جدا از هم مىدانند و در بيان شمار فرزندان هم زينب صغرى را هم ام
كلثوم را جدا جدا آوردهاند.
و برخى هم مىگويند ام
كلثوم همان نفيسه است.
اسیران و جانبازان کربلا، مظفری سعید، محمد، ص۱۵۹-۱۶۲.