• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زیارتگاه‌های بین راه شام (واقعه کربلا)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بنا بر گزارش برخی از مورخان متاخر، ماموران ابن زیاد هنگام بردن سرهای شهداء و اسرای کربلا به شام، در برخی از شهرها و آبادی‌ها برای استراحت و تجدید قوا توقف می‌کردند. مردم آن مناطق، سر امام حسین (علیه‌السلام) را چنان مقدس می‌دانستند که هرجا یک قطره خون از آن بر زمین می‌ریخت، آن مکان به زیارتگاه تبدیل می‌شد و بعدها مردم بر روی آنجا، قبه و بارگاه می‌ساختند و کراماتی نیز از آن می‌دیدند؛ به‌طوری که آثار و نشانه‌هایی از آنها باقی مانده است. منابع تاریخی، حوادثی را که در آن مکان‌ها رخ داده، گزارش کرده‌اند، که در ذیل، ارائه و بررسی می‌شوند.



ابن شهر آشوب در این‌باره نگاشته است: «یکی از مناقب حسین، کرامات و معجزاتی بود که از زیارتگاه‌ها، که به آن مشهد الراس گویند، از کربلا تا عَسقَلان و در میان آنها در مُوصِل، نَصیبِین، حَماة، حِمص، دمشق و دیگر جاها، هویدا شد».


ابوالحسن هَرَوِی (۶۱۱ق) نگاشته است: «در شهر نَصِیبِین مشهد النقطه است. گویند آنجا از خون سر حسین است. در بازار تیرسازان، "مشهد الراس" است؛ چون هنگامی که اسرا را از آنجا به سوی شام عبور دادند، سر در آنجا آویزان شد».


ابن ابی طیّ (۶۳۰ق)، نویسنده مشهور شیعی اهل حلب، گزارشی را درباره دو مشهد یعنی مشهد النقطه و «مشهد الدکه» نگاشته که از طریق ابن شدّاد (۶۸۴ق) به دست ما رسیده است. وی درباره مشهد النقطه گفته است: «از جمله آثار حلب، مشهد حسین است که در دامنه کوه جوشن قرار دارد». وی سپس درباره پیدایش این مکان، جریان خواب دیدن یک چوپان را بیان می‌کند که بیشتر شبیه قصه است تا واقعیت.
غزّی حلبی در این‌باره نگاشته است: «ماموران یزید سر حسین را در شام از حلب عبور دادند. آنان در کنار کوهی فرود آمدند و سر را بر روی سنگی از سنگ‌ها گذاشتند. قطره‌ای از خون سر حضرت آنجا چکید و در پی آن، زیارتگاهی به نام "مشهد النقطه" ساخته شد». (گویا این منطقه را به این مناسبت مشهد النقطه نامیده‌اند که قطره‌ای از خون سر مطهر امام بر نقطه‌ای از آن افتاده است.)
وی در جای دیگر افزوده است: «شاید آن سنگ پس از خرابی آن زیارتگاه، به محراب مشهد الحسین منتقل، و بر آن بنایی ساخته شده است».
گفته‌اند آن سنگ تا ایام عبدالملک بن مروان بر جای بود؛ ولی او دستور داد آن سنگ را از آنجا به جای نامعلومی، منتقل کنند. مردم نیز بنای یادبودی در محل آن سنگ ساختند و بارگاهی بر روی آن بنا کرده، نام آن‌را «نقطه» یا «مشهد النقطه» گذاشتند.


یاقوت حَمَوی نگاشته است: «در غرب شهر [حلب] در دامنه کوه جوشن، قبر محسن بن حسین است. گویند زمانی که اسرا را از عراق به دمشق می‌بردند، او سقط شده، یا کودکی همراه آنان در حلب بوده که در آنجا دفن شده است».
بر اساس گزارش برخی از مورخان، نخستین کسی که بر قبر محسن بن حسین گنبد و بارگاهی ساخت، سیف الدوله حمدانی بود. ابن شداد به نقل از ابن ابی طی نوشته است:
در سال ۳۵۱ «مشهد الدکه» هویدا شد؛ بدین‌ترتیب که سیف الدوله یکی از حاکمان معروف دولت حمدانیان، در یکی از خانه‌هایش خارج از شهر، چندین بار نوری را مشاهده کرد که بر مکان مشهد فرود آمد. وی خود را با اسبش به آنجا رساند و آنجا را حفر کرد؛ پس سنگی را دید که روی آن نوشته بود: این قبر محسن بن حسین بن علی بن ابی‌طالب است.
سیف الدوله، علویان را جمع کرد و از آنان پرسید که آیا حسین فرزندی به نام محسن داشته است؟ برخی گفتند: چنین خبری به ما نرسیده است. آنچه به ما رسیده، آن است که حضرت فاطمه آبستن بود و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به وی فرمود: در شکم تو محسن است. چون روز بیعت به خانه علی حمله کردند تا او را برای بیعت ببرند، آن جنین سقط شد.
برخی از علویان گفتند: شاید زمانی که اسرا از اینجا گذشته‌اند، یکی از زنان حسین، بچه‌ای را سقط کرده باشد؛ چون ما از پدرانمان روایت می‌کنیم که این مکان جوشن نامیده می‌شود؛ چراکه شمر بن ذی الجوشن با اسرا و سرها در اینجا فرود آمدند، و در این مکان معدنی بود که مس از آن استخراج می‌شد و کارگران این معدن از اسیری اسرا خشنود شدند. زینب دختر حسین بر آنان نفرین کرد و پس از آن روز، معدن فاسد شد. (این قضیه به اختصار و با قدری تفاوت در این منابع نیز آمده است.)
ابن ابی طی افزوده که سیف الدوله پس از این جریان گفت: این مکانی است که خدای تعالی اجازه داده است که به اسم اهل بیت بر آن عمارت ساخته شود. از این‌رو دستور داد تا بنای باشکوهی بر آن قبر بنا کنند.
[۱۳] ابراهیم نصر الله، حلب و التشیع، ج۲، ص۱۴۸.
(سند این ادعا، نگاشته‌ای است بر یکی از درهای زیارتگاه که بر آن حک شده است: «عَمَّرَ هذا المکان المَشهد المبارک ابتغاءً لِوَجه الله و قربة الیه علی اسم مولانا المحسن بن الحسین بن علی بن ابی طالب -رضی‌الله‌عنه- الامیر الاجل، سیف الدولة ابو الحسن بن عبدالله بن حمدان، سنة ۳۵۱ق» «تعمیر کرد این زیارتگاه مبارک را برای به دست آوردن خشنودی خدا و نزدیکی جستن به او، به اسم مولایمان محسن بن حسین بن علی بن ابی طالب، امیر جلیل، سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان، سال ۳۵۱ق.»)


۱. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۸۲.    
۲. ابوالحسن هروی، الاشارات الی معرفة الزیارات من صحیح الروایات، ص۶۰.    
۳. ر. ک:ابن شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، الجزء الاول، القسم الاول، ص۲۱.    
۴. غزی بالی حلبی، نهر الذهب فی تاریخ حلب، ج۳، ص۲۴-۲۵.    
۵. غزی بالی حلبی، نهر الذهب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۲۱۲.    
۶. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۴.    
۷. ابن شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، ص۲۰.    
۸. غزی بالی حلبی، نهر الذهب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۲۰۹-۲۱۰.    
۹. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۸۴.    
۱۰. ابن عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۴۱۱.    
۱۱. ابن شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، الجزء الاول، القسم الاول، ص۲۰.    
۱۲. ابن شداد، الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام و الجزیرة، الجزء الاول، القسم الاول، ص۲۱.    
۱۳. ابراهیم نصر الله، حلب و التشیع، ج۲، ص۱۴۸.
۱۴. غزی بالی حلبی، نهر الذهب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۲۱۰.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۹۰-۹۳.






جعبه ابزار