• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زَیْد بن حارِثَه (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: زید (ابهام‌زدایی).


زَيْد (به فتح زاء و سکون یاء) از واژگان قرآن کریم است.
منظور از زَيد در آيه زَیْد بن حارِثَه پسر خوانده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.



زَيْد زيد بن حارثه پسر خوانده رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌وآله) است.


به مواردی از زَيْد که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - زَيْدٌ (آیه ۳۷ سوره احزاب)

(فَلَمَّا قَضى‌زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ)
(هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده‌هايشان - هنگامى كه از آنها بى‌نياز شدند و آن‌ها را طلاق دادند - نباشد.)
مراد از زيد در آيه زيد بن حارثه پسر خوانده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.



حضرت دختر عمّه خويش زینب را بر او تزويج كرد، ولى نتوانستند الفت بكنند. سرانجام زيد او را طلاق داد و حضرت او را به زنى گرفت و خواست رسم جاهلیّت را كه زن پسر خوانده را بر شخص حرام می‌دانستند بشكند.
مردم در اين باره داد و بيداد راه انداختند تا آيه نازل شد:
(زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ)
« ما زينب را بعد از طلاق زيد بر تو تزويج كرديم تا مؤمنان را در خصوص ازدواج با زنان‌ پسر خوانده‌هايشان مشكلى نباشد.»
و نيز آيه آمد:
(وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ)
« خداوند پسر خوانده‌ها را پسران شما نمی‌داند و زنان آنها مثل زنان پسران صلبى حرام نيستند اين كارى است كه شما در آورده‌ايد.»
در مجمع نقل شده كه رسول خدا (صلى‌الله‌عليه‌وآله) زيد را بسيار دوست می‌داشت و اگر در آمدن پيش رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله تأخير می‌كرد، حضرت به خانه او می‌آمد. روزى به منزل زيد آمد و مشاهده کرد که زن او زينب در وسط حجره عطر آماده می‌كند. حضرت چون او را ديد فرمود : «سُبْحَانَ اللَّهِ خَالِقِ النُّورِ تَبَارَكَ‌ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ‌» آن‌گاه بر گشت. زيد به خانه آمد و زينب قصّه را به او حكايت كرد، زيد گفت مثل اين‌كه رسول خدا صلى‌اللّه‌عليه‌وآله به تو مايل شده است، حاضرى طلاقت دهم تا او تو را براى خود عقد كند؟ گفت: می‌ترسم تو طلاقم دهى او هم عقدم نكند. زيد پيش آن حضرت آمد تا آيه‌ (وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ) نازل شد.
زمخشری آن را با كمى تفاوت نقل می‌كند. بیضاوی نيز آن را در تفسير خود آورده است. ابن کثیر به آن اشاره كرده و گويد: مطلب ركيكى است خوش نداشتم نقل كنم.
در المیزان از تفسیر قمی و در منثور نقل شده است.
ناگفته نماند که اين نقل بسيار بعيد و از ساحت مقدس آن بزرگوار به دور است. ماجراى زيد و زنش در سوره احزاب از آيه ۳۶ تا ۴۰ نقل شده است.
علت اين ازدواج آن بود كه مردم زن پسر خوانده را مانند زن پسر صلبى ندانند و آن سنت ناحق بدست آن حضرت از بين برود كه فرمود:
(زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ)
(ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده‌هايشان- هنگامى كه از آنها بى نياز شدند و آنها را طلاق دادند- نباشد.)
مورد اشتباه بعضى اين جمله این است :
(أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ )
«به زيد می‌گفتى زنت را براى خود نگه‌دار و از خدا بترس و در دل چيزى پنهان می‌داشتى كه خدا می‌خواست آشكار شود، از مردم مى‌ترسيدى حال آن‌كه خدا سزاوارتر است كه بترسى.»
گفته‌اند آنچه در دل پنهان داشت محبت زينب بود، ولى آنچه در دل داشت همان اعلام خدا بود كه او را تزويج كند تا رسم جاهليّت از بين برود و نيز از اين كار می‌ترسيد؛ لذا آيه بعدى می‌گويد: ما او را بتو تزويج كرديم.
در مجمع گويد: گفته شده آن‌چه در دل پنهان داشت آن بود كه خدا به آن حضرت فهمانده بود كه زينب از زنان او خواهد بود و زيد او را طلاق خواهد داد، چون زيد آمد و گفت می‌خواهم زنم را طلاق بدهم حضرت فرمود: زنت را براى خود نگه‌دار. خداوند فرمود چرا اين‌طور گفتى حال آنكه به تو خبر داده‌ايم كه او از زنان تو خواهد بود. اين از علی بن الحسین (علیهماالسلام) نقل شده است.
الميزان از عیون الاخبار نقل می‌كند كه امام رضا (علیه‌السّلام) در جواب سؤال علی بن جهم فرمود: اما محمد (صلى‌الله‌عليه‌وآله) و قول خدا (وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ) خداوند به آن حضرت نام‌هاى زنانش را در دنیا و آخرت فهمانده بود كه آن‌ها مادران مؤمنان‌ هستند و يكى از آنها زينب دختر جحش بود كه آن وقت زن زيد بن حارثه بود. آن حضرت نام او را در دل پنهان داشت و آشكار نكرد تا منافقان نگويند او درباره زنی كه در خانه ديگرى است می‌گويد؛ او يكى از زنان من و از امهات مؤمنین است و از منافقان ترسيد. خداوند فرمود:
(وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ)
«احق است كه از خدا بترسى»
خلاصه آن كه حضرت می‌دانست كه او بالاخره زن وى خواهد بود و آن را در دل پنهان داشت و از مردم كه تا آن روز چنان كارى نديده بودند می‌ترسيد. ضمنا ترسش براى دين بود نه بر نفس خود زيرا آيه ۳۹ همين سوره درباره پيامبران گويد:
(وَ لا يَخْشَوْنَ‌ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ)
(و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند.)



۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۹۱.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۶۱.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۲۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۵.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۴.    
۱۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۳.    
۱۴. زمخشری، جارالله، الکشاف، ج۳، ص۵۴۰.    
۱۵. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۲۳۲.    
۱۶. ابن کثر، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۳۷۸.    
۱۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۲۶.    
۱۸. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۴۸۸.    
۱۹. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۴.    
۲۰. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، درالمنثور، ج۶، ص۶۱۲.    
۲۱. احزاب/سوره۳۳، آیات۳۶-۴۰.    
۲۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۲۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۴.    
۲۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۲۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۸.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۶.    
۳۰. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۸۱.    
۳۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زَید»، ج۳، ص۱۹۱.    






جعبه ابزار