به معنای طراوت و زیبایی است.
به معنای طراوت و زیبایی است.
(و هرگز چشمان خود را به مواهب مادّى، كه به گروههايى از آنان دادهايم، مدوز؛ اينها گلهاى ناپايدار زندگى دنياست؛ تا آنان را در آن بيازماييم؛ و روزى
در
مجمع گويد:
زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا زيبایى آن است و
زهرة (به فتح هاء) نيز جايز است و
زهره غنچهاى است كه با صفا نمايد و از آن جهت به هر چيز نورانى
زاهر گويد و معنى حديث در وصف
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) «
«كَانَ أَزْهَرَ اللَّوْنِ»» از آن است يعنى رنگش نورانى بود.
جوهری نيز آنرا طراوت و زيبایى دنيا گفته است.
طبرسی فرموده: در آيه میشود
«زَهْرَةَ» حال باشد از
«بِهِ» و از
«ما مَتَّعْنا بِهِ» يعنى چشم ندوز به اقسام متاعی كه به آنها دادهايم حال آنكه آن رونق دنياست.
بیضاوی چند وجه نقل كرده از جمله گويد:
زهره منصوب است به فعل محذوف كه «
مَتَّعْنا بِهِ» به آن دلالت دارد.
اين معنى در صورتى است كه مراد از ازواج انواع نعمتها باشد چنانكه طبرسى فرموده
و اگر غرض اقسام
کفّار باشد چنانكه
زمخشری گفته
و
المیزان نقل كرده
و ضمير «
مِنْهُمْ» تأييد میكند آن وقت معنى عوض میشود ولى انواع نعمتها بودن بهتر است.