زَجْو (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زَجو (به فتح راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای راندن با مدارا است.
زَجو به معنای راندن با مدارا است.
راغب گويد آن دفع شيىء که براى مرتّب شدن است.
ناگفته نماند اينگونه دفع با سوق دادن نيز میسازد چنانكه
قاموس،
اقرب و
مجمع آن را سوق و دفع گفته است.
به مواردی از
زَجو که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً) «آيا ندانستهاى كه خدا
ابر را به آرامى سوق میدهد سپس آن را به هم جمع میكند و آنگاه متراكم میگرداند.»
(مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ) (ما و خاندان ما را پريشانى و قحطى فراگرفته، و بهاى اندكى براى تهيه موادّ غذايى با خود آوردهايم.)
مزجى به صيغه مفعول شيىء دفع شده، غير مقبول و مزجاة مؤنث آن است يعنى سرمايه كم و ناقص كه طرف آنرا طرد و رغبت نمیكند و لذا بضاعة مزجاة را سرمايه كم يا سرمايه پست گفتهاند.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زجو»، ج۳، ص۱۵۸.