زهد منفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلمه
زهد را در
قرآن کریم به مفهومی که میگوئیم که
انسان باید
زاهد باشد، نداریم؛ ولی این کلمه مسلما در سنت
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و اخبار و
احادیث ائمه معصومین علیهمالسلام آمده است. در خود کلمه
زهد و در مفهوم و معنی آن هیچ نمیشود شک کرد که در قرآن آمده است و مخصوصا در کلمات
امام علی علیهالسلام زیاد است.
در میان ما کلمه
زهد خیلی رایج است ولی ما اگر
زاهد را آنطوری که در اخبار و سنت معرفی کردهاند بخواهیم جستجو کنیم، میبینیم آن
زاهد غیر از
زاهدی است که ما امروز در جامعه میشناسیم. لقب
زاهد را هم که میبینیم به خیلی از افراد میدهند و میگویند فلان کس آدم بسیار
زاهدی است وقتی که میرویم سراغ
زهد این آدم (البته اینجور آدمها خوبیهائی هم دارند) میبینیم
زهد این آدم فقط جنبه منفی دارد و بس؛ یعنی آدمی است که در زندگی به کم
قناعت میکند. فکر میکنیم که هر کسی که در زندگی به کم قناعت کند،
زاهد است، ولی اینجور نیست.
زاهد به کم قناعت میکند ولی هر کم قناعتی
زاهد نیست. جزء شرایط
زاهد یکی همین است که در زندگی شخصی و فردی خودش طوری باشد که به کم بتواند قناعت کند و این فلسفه بسیار بسیار بزرگی دارد اما نه هر کس که به کم قناعت کرد، او
زاهد است.
امام خمینی ایجاد ظاهری
زاهدانه و ژندهپوشی بدون توجه بهاصطلاح درون را از مکاید نفس دانسته و
زهد منفی را سرمنشاء و علت خطرناکترین رذایل اخلاقی چون خودبرتربینی، افتخار،
عجب، تکبر، ریا، غفلت، خروج از دایره اولیای الهی و داخلشدن در دامن شیطان و سرچشمه همه گناهان معرفی میکند.
ایشان اصل
شهوت و
غضب را در نظامی که مطابق حکمت الهی است، برای بقای نوع بشر لازم و ضروری میداند و هدف از فرستادن پیامبران را مرزبندی و قانونی کردن این امور میداند و معتقد است؛ چون شهوت و حرص به دنیا در باطن ذات انسان قرار داده شد، کنارهگیری و جلوگیری از آن به طور کامل باعث میشود انسان برای همیشه اهل دنیا شود و نسبت به آخرت
زهد داشته باشد و فشارآوردن به نفس در آغاز جوانی سبب افسارگسیخته شدن و زیر بار دیانت نرفتن نفس میشمارد.
امام خمینی باتوجهبه اینکه
زهد را بهصورت مستقل، از کمالات انسانی و مقامات روحانی به شمار نیاورده، بلکه آن را ابزاری برای رسیدن به حق بیان کرده است.
زهد حقیقی را خالیشدن قلب از شک و شرک میداند.
ایشان
حقیقت زهد را تنفر از نقص و اعراض از غیر حق، رسیدن به لقای پروردگار، معرفت و
توحید میداند که ریشه در فطرت دارد، چنان که در نگاه ایشان رغبت به غیر حق سبب احتجاب فطرت است
و پرهیز از شهوات و ریاضت نفس باتوجهبه جهات روحانی و اقتضاهای طبیعی وجود انسان و ارتباط آن دو با یکدیگر است. ازاینجهت شریعت با زیر کنترل درآوردن و پرورش قوای نفس سعی میکند انسان را به کمال لایق جامع خویش برساند، بدون اینکه او را با ریاضتهای سخت، از احتیاجهای طبیعی خویش محروم کند.
زهد مربوط به
مال و
ثروت دنیا و حتی مربوط به مقامات دنیوی است. اگر بپرسند که در
اسلام مال و ثروت دنیا خوب است یا بد، جواب این است که مال و ثروت دنیا برای چه هدفی؟ ثروت خودش قدرت است، پست و مقام هم قدرت است، این قدرت را شما برای چه هدف و منظوری میخواهید؟ یک وقت جنابعالی آدمی هستید بنده و اسیر شهوات خودتان، میخواهید به وسیله این مال و ثروت که قدرت است، هوسهای فردی و شخصی خودتان را اشباع کنید، اگر شما بنده هوای نفس باشید، هر چه را در راه
هوای نفس مصرف کنید، خواه مال و ثروت باشد، خواه جاه و مقام و خواه
علم و یا
عبادت و
دین باشد، هر چیزی که در خدمت هوی و هوس قرار بگیرد، بد میشود.
اگر اول خودتان را اصلاح کردید، اگر هوی پرست نبودید و خودی را از خودتان دور کردید، اگر کسی بودید که در
اجتماع هدف داشتید، هدف اجتماعی، خدایی و الهی داشتید، آن وقت مال و ثروت را که قدرت است در طریق هدف مقدس خودتان بکار بردید، این عبادت است. جاه و مقام را هم شما اگر برای هدفهای معنوی خودتان بخواهید، عبادت است.
(۱)کتاب حق و باطل، صفحه ۱۲۶-۱۲۴.
•
سایت کتابخانه طهور. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.