زنان پلید (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امور پلید در قرآن، شامل
بدن ،
اموال ، خوردنیها، انسانها، کارها و
معبودها میشود.
زنان پلید ، شایسته زندگی با مردان پلید هستند.
«الخبیثـت للخبیثین والخبیثون للخبیثـت...»؛ زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان میدهند
مبرّا هستند؛ و برای آنان
آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است! (بنا بر اینکه
آیه در مقام بیان شایستگیها و ملاکهای لازم برای زندگی باشد، برداشت یاد شده صورت گرفته است)
آیه فوق در حقیقت تعقیب و تاءکیدى بر آیات افک و آیات قبل از آن است و بیان یک سنت طبیعى در
جهان آفرینش مى باشد که
تشریع نیز با آن هماهنگ است .
مى فرماید: ((زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکند، همانگونه که مردان ناپاک ، تعلق به زنان ناپاک دارند)) (الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات ).
و در نقطه مقابل نیز ((زنان طیب و پاک به مردان طیب و پاک تعلق دارند، و مردان پاک و طیب از آن زنان پاک و طیبند)) (والطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات ).
و در پایان آیه به گروه اخیر یعنى مردان و زنان پاکدامن اشاره کرده مى گوید: ((آنها از نسبتهاى نادرستى که به آنان داده مى شود
مبرا هستند)) (اولئک مبرئون مما یقولون ). و به همین دلیل ((آمرزش و
مغفرت الهی و همچنین روزى پر ارزش در
انتظار آنها است )) (لهم مغفرة و رزق کریم ).
در اینکه منظور از ((خبیثات )) و ((خبیثین )) و همچنین ((طیبات )) و ((طیبین )) در آیه مورد بحث کیست ؟ مفسران بیانات مختلفى دارند:
۱ - گاه گفته شده منظور سخنان ناپاک و
تهمت و
افترا و
دروغ است که تعلق به افراد آلوده دارد و به عکس سخنان پاک از آن مردان پاک و با
تقوا است ، و ((از کوزه همان برون تراود که در او است )).
۲ - گاه گفته مى شود ((خبیثات )) به معنى ((سیئات )) و مطلق اعمال بد و کارهاى ناپسند است که برنامه مردان ناپاک است و به عکس ((حسنات )) تعلق به پاکان دارد.
۳ - ((خبیثات )) و ((خبیثون )) اشاره به زنان و مردان آلوده دامان است ، به عکس ((طیبات )) و ((طیبون )) که به زنان و مردان پاکدامن اشاره مى کند و ظاهرا منظور از آیه همین است ، زیرا قرائنى در دست است که معنى اخیر را تاءیید مىکند:
الف - این آیات به دنبال آیات افک و همچنین آیه الزانى لا ینکح الا زانیة او مشرکة والزانیة لا ینکحها الا زان او مشرک و حرم ذلک على المؤ منین آمده و این
تفسیر هماهنگ با مفهوم آن آیات است .
ب - جمله اولئک مبرئون مما یقولون : ((آنها (زنان و مردان پاکدامن ) از نسبتهاى ناروائى که به آنان داده مى شود منزه و پاکند))
قرینه دیگرى بر این تفسیر مى باشد.
ج - اصولا قرینه مقابله خود نشانه این است که منظور از خبیثات جمع مؤ نث حقیقى است و اشاره به زنان ناپاک است در مقابل ((خبیثون )) که جمع مذکر حقیقى است .
د - از همه اینها گذشته در حدیثى از
امام باقر (علیه السلام ) و
امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که این آیه همانند ((الزانى لا ینکح الا زانیة او مشرکة )) مى باشد، زیرا گروهى بودند که تصمیم گرفتند با زنان آلوده
ازدواج کنند، خداوند آنها را از این کار نهى کرد، و این عمل را ناپسند شمرد))
ه - در
روایات کتاب نکاح نیز مى خوانیم که یاران امامان ، گاه سؤ ال از ازدواج با زنان ((خبیثة )) مى کردند که با جواب منفى روبرو مى شدند، این خود نشان مى دهد که ((خبیثة )) اشاره به زنان ناپاک است نه ((سخنان )) و نه ((اعمال )) ناپاک .
سؤ ال دیگر اینکه آیا منظور از خبیث بودن این دسته از مردان و زنان یا طیب بودن آنها همان جنبه هاى
عفت و ناموسى است ، یا هر گونه ناپاکى فکرى و عملى و زبانى را شامل مى شود.
اگر سیاق آیات و روایاتى را که در تفسیر آن آمده در نظر بگیریم محدود بودن مفهوم آیه به معنى اول صحیحتر به نظر مى رسد، در حالى که از بعضى از روایات استفاده مى شود که
خبیث و
طیب در اینجا معنى وسیعى دارد و مفهوم آن منحصر به آلودگى و پاکى جنسى نیست روى این نظر بعید به نظر نمى رسد که مفهوم نخستین آیه همان معنى خاص باشد ولى از نظر ملاک و
فلسفه و
علت قابل تعمیم و گسترش است .
و به تعبیر دیگر آیه فوق در واقع بیان گرایش سنخیت است هر چند با توجه به موضوع بحث سنخیت در پاکى و آلودگى جنسى را مى گوید.
پلید بودن زنان، سبب ممنوعیت
ازدواج مردان پاک با آنان میشود.
الخبیثـت للخبیثین والخبیثون للخبیثـت والطیبـت للطیبین والطیبون للطیبـت...(در روایتی از
امام باقر و
امام صادق علیهما السلام «الخبیثـت للخبیثین...» همانند آیه «الزانی لاینکح الا زانیة» دانسته شده که
خداوند متعال از تزویج با آنان
نهی کرده است.
)
اینکه در ذیل این آیه فرموده : ((اولئک مبرژون مما یقولون )) دلیل است بر اینکه مراد از ((خبیثات و خبیثین )) و ((طیبات و طیبین ))، مردان و زنان متصف به خباثت و طهارتند. بنابراین ، آیه متمم آیات افک و متصل به آنها و در سیاق مشارک با آنها است . و این آیه
عام است ، و از جهت الفاظ هیچ مخصصى ندارد.
پس مراد از طیب و طهارتى که باعث مى شود از آنچه مردم درباره ایشان مى گویند
مبراء باشند، به طورى که از آیات سابق فهمیده مى شود همان معنایى است که اتصاف به
ایمان و احصان مقتضى آن است . پس مؤمنین و مؤمنات با احصان ، طیبین و طیباتند، و هر یک مختص به دیگرى است، و ایشان به
حکم ایمان و احصان
شرعا از نسبت هاى ناروایى که شاهدى بر آن اقامه نشود
مبرا هستند، و از جهت ایمانى که دارند محکوم به مغفرتند، همچنان که فرموده: ((و آمنوا به یغفر لکم من ذنوبکم )) و نیز به همان جهت رزق کریمى خواهند داشت. و آن رزق کریم همان
حیات طیب در
دنیا و
آخرت ، و اجر نیکوى آخرت است، که در آیه ((من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون )) بدان نوید داده است.
و مراد از خبیث در خبیثین وخبیثات که غیر از مؤ منین هستند این است که حالتى پلید دارند، و به خاطر کفر وضعى ناخوشایند به خود مى گیرند. و اگر زنان خبیث را به مردان خبیث ، و مردان خبیث را به زنان خبیث اختصاص داده ، به خاطر هم جنسى و هم سنخى است، و در نتیجه اینگونه افراد از تلبس به
فحشاء مبراء نیستند، - البته صرف این اختصاص، حکم به تلبس و اتصاف نیست -.
پس از آنچه گذشت چند نکته روشن گردید:
اول اینکه: آیه شریفه از نظر لفظ عام است و
مؤمنین را براى همیشه به پاکى توصیف مى کند، هر چند که سبب نزولش موردى خاص باشد.
دوم اینکه: دلالت دارد بر اینکه مؤ منین
شرعا محکوم به
براءتند از آنچه که به ایشان نسبت بدهند و اقامه بینه نکنند.
سوم اینکه: دلالت دارد بر اینکه مؤ منین همه محکوم به مغفرت و
رزق کریمند. و همه اینها البته
حکم ظاهری است، ظاهر حال مؤ منین چنین، و ظاهر حال
کفار بر خلاف این است، چون مؤ منین نزد خدا محترمند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۲۳۳، برگرفته از مقاله «زنان پلید».