زنازاده (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله
آیات مرتبط با زنازاده معرفی میشوند.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مأمور پرهيز از
اطاعت از خواستههاى افراد زنازاده و اجابت آنان:
«فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ؛
حال كه چنين است از تكذيبكنندگان اطاعت مكن. و از كسى كه
سوگند ياد مىكند و پست است اطاعت مكن. علاوه بر اين
کینهتوز و بدنام است.»
«زنيم» به معناى «دعىّ» و زنازاده و كسى است كه خودرا به گروهى بچسباند كه از آنها نيست.
نهى از نسبت دادن فرزند
زنا به
همسر، از جمله موارد
بیعت زنان
مؤمن با پيامبر صلىاللهعليهوآله:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ يُبايِعْنَكَ ... وَ لا يَأْتِينَ بِبُهْتانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَ ...؛
اى پيامبر! هنگامى كه زنان مؤمن نزد تو آيند تا با تو بيعت كنند ... و تهمت و افترايى را كه ساختهاند به كسى نسبت ندهند ....»
مراد از جمله «و لايأتين ببهتان ...» نسبت دادن
فرزند زنا به همسر است.
زنازاده از جهت فقهی احکام خاصی دارد. مانع استحقاق زکات و توارث است و حق قضاوت هم ندارد.
به زنازاده از مؤمنین در حالی که
صغیر است زکات داده نمیشود تا چه رسد به زنازاده از غیر آنان.
شرایط
قاضی عبارتند از: بلوغ و عقل و ایمان و عدالت و اجتهاد مطلق و مرد بودن و طهارت مولد (حلالزاده بودن) و اعلمیّت نسبت به کسانی که در شهر یا نزدیک آن هستند بنابر احوط (وجوبی). و احوط (وجوبی) آن است که دارای حافظه باشد که فراموشی غالباً او را نگیرد، بلکه اگر فراموشی او طوری باشد که سلب اطمینان از او بشود، اقوی جایز نبودن قضاوت او است. و اما در اعتبار کتابت نظر است. و احوط (استحبابی) اعتبار بینایی است اگرچه عدم آن خالی از وجه نیست.
چهارم (از موانع ارث): متولد شدن از زنا است.
اگر زنا هم از طرف پدر و هم از طرف مادر باشد، بین بچه آنها و پدر و مادر و همچنین بین بچه و کسانی که به واسطه پدر و مادر انتساب دارند،
توارث (ارث بردن از یکدیگر) نیست. و اگر زنا از یکی از آنها باشد، نه از دیگری، مانند اینکه فعل یکی از آنها به طور شبهه باشد، بچه و زانی و بچه و کسانی که به زانی منسوبند از همدیگر ارث نمیبرند.
بین کسی که از زنا تولد یافته و نزدیکان او که از زنا نمیباشند - مانند فرزند و زوجه او و مانند اینها - مانعی از ارث بردن نیست. و همچنین بین او و بین یکی از پدر و مادر که زانی نمیباشد و بین منسوبین او، مانعی از توارث نیست.
کسی که از شبهه متولد شده است مانند این است که از حلال تولد یافته است و او و نزدیکان پدری یا مادری او یا غیر آنها از طبقات و مراتب ارث، از همدیگر ارث میبرند.
نسب یا شرعی است، و آن عبارت است از اینکه به سبب وطیی که ذاتاً با سببی شرعی - از نکاح یا ملک یمین یا تحلیل - حلال است، حاصل شود؛ اگرچه به خاطر عوارضی از قبیل حیض یا روزه یا اعتکاف یا احرام و مانند آنها حرام شده باشد. و وطی شبهه به نکاح شرعی ملحق میشود. و یا غیر شرعی است و آن عبارت است از اینکه با سفاح و زنا حاصل شود. و احکامی که بر نسب ثابت در شرع، از توارث و غیره، مترتب میباشد اگرچه اختصاص به اولی دارد لیکن ظاهراً بلکه قطعاً موضوع حرمت ازدواج اعم از آن است پس سبب غیر شرعی را هم شامل میشود، بنا بر این اگر با زنی زنا کند و پسر و دختری از او متولد شود ازدواج نمودن بین آنها حرام است. و همچنین بین هر یک از آنها و بین اولاد زانی و زانیه که با ازدواج صحیح یا با زنا با زن دیگری، پیدا شدهاند. و همچنین زن زانیه و مادرش و مادر مرد زانی و خواهر آنها بر پسر حرام میشوند و دختر بر مرد زانی و پدرش و اجداد و برادرها و عموهایش حرام میشود.
دیه زنازاده در صورتی که بعد از بلوغش - بلکه بعد از رسیدن او به حدّ تمیز - اظهار اسلام نماید، دیه بقیه مسلمین است. و در دیه او قبل از آن تردّد است.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۴۰۷، برگرفته از مقاله «زنازاده». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی