• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زقّوم (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: زقوم (مفردات‌قرآن)، زقوم.


زقّوم:
(اَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ)
«زقّوم» به گفته اهل لغت اسم گیاهی است تلخ، بد بو و بد طعم؛ و به گفته بعضی از مفسران، اسم گیاهی است که دارای برگ‌های کوچک و تلخ و بد بو است، در سرزمین‌ «تهامه» می‌روید که مشرکان با آن آشنا بودند. و در تفسیر «روح المعانی» اضافه می‌کند، این گیاه، شیره‌ای دارد که وقتی به بدن انسان می‌رسد، ورم می‌کند.
«راغب» در «مفردات» می‌گوید: زقّوم هر نوع غذای تنفرآمیز دوزخیان است. «لسان العرب» می‌گوید: این ماده در اصل به معنای بلعیدن آمده است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با زقّوم:

۱.۱ - آیه ۶۲ سوره صافات

(أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ) (آيا اين نعمت‌هاى جاويدان بهشتى بهتر است يا درخت نفرت‌انگيز زقّوم؟!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در اين آيه بين نعمت‌هايى كه خدای تعالی براى اهل بهشت آماده كرده و آنها را به وصف رزق كريم توصيف نموده و بين آن جايگاهى كه براى اهل آتش تهيه ديده و آن را درخت زقوم ناميده، كه شكوفه‌هايش گويا سر شیطان‌ها است و نيز شرابى از حميم است، مقايسه شده.
و مشار اليه به اشاره ذلك همان رزق كريمى است كه در سابق فرمود براى اهل‌ بهشت آماده شده. و كلمه نُزُل - به ضمه نون و زا- چيزى است كه قبل از وارد شدن ميهمان براى پذيرايى از او آماده مى‌كنند، تا وقتى وارد شد تقديمش بدارند مانند انواع ميوه‌ها و خوراكی‌ها. و كلمه زقوم - به طورى كه گفته‌اند نام درختى است كه برگ‌هايى كوچك و تلخ و بدبو دارد و چون برگ آن را بكنند در محل كنده شده شيرى بيرون مى‌آيد كه به هر جا از بدن آدمى برسد آنجا ورم مى‌كند و اين درخت در سرزمين تهامه و نيز در هر سرزمين خشك و بى‌آب و علف مى‌رويد، سرزمين‌هايى كه مجاور صحراى خشك باشد. و درختى كه در آيه شريفه توصيف شده زقوم ناميده شده. و بعضى‌ گفته‌اند: قریش اصلا چنين درختى را نمى‌شناخت كه در بحث روايتى روايتش خواهد آمد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۵۲ سوره واقعه

(لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ ) (به يقين از درخت نفرت‌انگيز زقّوم مى‌خوريد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه من در جمله من شجر ابتدايى است، و در جمله من زقوم بيانيه است. احتمال هم دارد من زقوم بدل باشد از من شجر. و ضمير منها به شجر و يا به ثمر بر مى‌گردد، و اين دو نام هم جايز است ضمير مؤنث به آن برگردد و هم ضمير مذكر، و بخاطر همين در اينجا ضمير مؤنث به آن برگردانيده، و در آيه بعدى ضمير مذكر آورده، فرموده:(فَشارِبُونَ عَلَيْهِ)، و بقيه الفاظ آيه روشن است. مى‌فرمايد: سپس شما اى گمراهان تكذيب كننده از درختى (و يا از ميوه درختى) از زقوم خواهيد خورد، و شكم‌ها از آن پر خواهيد كرد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. صافات/سوره۳۷، آیه۶۲.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۷۹.    
۳. آلوسی، شهاب‌الدین، تفسیر روح المعانی، ج۱۲، ص۹۲.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۳۸۰.    
۵. ابن منطور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۶۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۸۳.    
۷. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۲۴۶.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۱۰-۲۱۱.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۴۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۹۰.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ۵۳۶.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۶.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۶۳.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۴.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «زقّوم»، ص۲۷۲.    






جعبه ابزار