• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زجو (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: یُزْجِی (لغات‌قرآن).


زَجو (به فتح راء) یکی از واژگان به کار رفته در قرآن کریم و به معنای راندن با مدارا است.



زَجو به معنای راندن با مدارا است. راغب گويد آن دفع شيى‌ء است براى مرتّب شدن. ناگفته نماند اينگونه دفع با سوق دادن نيز می‌سازد چنانكه قاموس و اقرب و مجمع آن را سوق و دفع گفته است‌.
[۸] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زجا».



(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ‌ يُزْجِي‌ سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً) «آيا ندانسته‌اى كه خدا ابر را به آرامى سوق می‌دهد سپس آن را به هم جمع می‌كند و آن‌گاه متراكم می‌گرداند.»
(مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ) (ما و خاندان ما را پريشانى و قحطی فراگرفته، و بهاى اندكى براى تهيه موادّ غذايى با خود آورده‌ايم.) مزجى به صيغه مفعول شيى‌ء دفع شده و غير مقبول و مزجاة مؤنث آن است يعنى سرمايه كم و ناقص كه طرف آنرا طرد و رغبت نمی‌كند و لذا بضاعة مزجاة را سرمايه كم يا سرمايه پست گفته‌اند.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۵۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۸.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۱۴.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۰۲.    
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۳۶۷.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۷۸.    
۷. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۱۲۹۱.    
۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «زجا».
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۲۳۲.    
۱۰. نور/سوره۲۴، آیه۴۳.    
۱۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زجو»، ج۳، ص۱۵۸.    






جعبه ابزار