رَمْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَمْل (به فتح راء و سکون میم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای شن و خاک است.
رِمْال (به کسر راء و سکون میم) جمع آن و به معنی شنها است.
تَرْمیل (به فتح تاء و سکون راء) به معناى آلوده به خاک و آلوده به خون كردن است.
رَمَل (به فتح راء و میم) به معنى هروله و نوعى راه رفتن ميان رفتن و دويدن است.
اَرْمال (به فتح الف و سکون راء) یعنی فقير شدن و به خاک افتادن.
اَرْمَل (به فتح الف و سکون راء و فتح میم) به معنی مرد بىزن است.
اَرْمَلَه (به فتح الف و سکون راء و فتح میم و لام) به معنی زن بىشوهر است.
شش مورد از اين ماده در
نهج البلاغه آمده است.
رَمْل به معنای شن و خاک است.
رَمْال جمع آن و به معنی شنها است.
تَرْمیل به معناى آلوده به خاک و آلوده به خون كردن است.
رَمَل به معنى هروله و نوعى راه رفتن ميان رفتن و دويدن است.
اَرْمال یعنی فقير شدن و به خاک افتادن.
«ارْمَلَ القومُ: نفد زادهم و افتقروا» اَرْمَل به معنی مرد بىزن است.
اَرْمَلَه به معنی زن بىشوهر است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) درباره
حج فرموده:
«ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ وَ وَلَدَهُ... يُهَلِّلونَ لله حَوْلَهُ، وَ يَرْمُلونَ عَلى أَقْدامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ» يعنى: « آنگاه به
آدم و فرزندانش امر فرمود: لاالهالّااللّه مىگويند در اطراف
بیت و هروله مىكنند بر قدمهايشان، ژوليده مو و غبارآلود.»
(شرحهای خطبه:
)
همچنین لازم و متعدى به كار رفته است در
دعای استسقاء فرموده:
«اللَّهُمَّ سُقْيا مِنْكَ تُعْشِبُ بِها نِجادُنا... مِنْ بَرَكاتِكَ الْواسِعَةِ، وَ عَطاياكَ الْجَزيلَةِ، عَلى بَريَّتِكَ الْمُرْمِلَةِ، وَ وَحْشِكَ الْمُهْمَلَةِ.» یعنی: «خدايا از تو آبى مىخواهيم كه ارتفاعات ما با آن با علف مىشود... از بركات گسترده و عطاياى بزرگت بر مخلوق فقيرت و بر وحوش رها شدهات.»
(شرحهای خطبه:
)
همچنینمیفرمایند:
«تَمْنَعُهُ الضَّعِيفَ و الاَْرْمَلَةَ» یعنی: «
انفاق را از ضعيف و بيوه زن منع مىكنى.»
(شرحهای نامه:
)
و نيز فرموده:
«مِنْ أَمْوالِهِمُ الْمَصونَةِ لاَِرامِلِهِمْ وَ أَيْتامِهِمُ» یعنی: «از اموالشان كه براى زنان بيوه و ايتامشان نگهدارى مىشد»
(شرحهای نامه:
)
درباره
حق تعالی فرموده:
«عالِمُ السِّرِّ مِنْ ضَمائِرِ الْمُضْمِرينَ... وَ ما تَسْقي الاَْعاصيرُ بِذُيولِها، وَ تَعْفو الاَْمْطارُ بِسُيولِها، وَ عَوْمِ بَناتِ الاَْرضِ في كُثْبانِ الرِّمالِ، وَ مُسْتَقَرِّ ذَواتِ الاَْجْنِحَةِ بِذُرا شَناخيبِ الْجِبالِ، وَ تَغْريدِ ذَواتِ الْمَنْطِقِ في دَياجيرِ الاَْوْكارِ» یعنی: «يعنى: خداوند سبحان عالم است به راز رازداران و عالم است به آنچه بادها با اطراف و دامنهاى خدا مىپراكنند و آنچه بارانها با سيل خود محو مىكنند و عالم است به شناكنان رفتن ريشههاى نباتات در ميان تپّههاى رمل و مىداند قرارگاه پرندگان را در قلّههاى بالاى كوهها و مىداند آواز خوانى بلبلان و پرندهها را در تاريكى لانهها.»
(شرحهای خطبه:
) سبحان الله از اين ترسيم علم خدا و از اين كلمات، چه كنم خدايا ديوانه مىشوم از اين عبارات، سلام بر تو اى مولا، اى درياى سخن، اى زبان ناطق خدا. «تسفى» یعنی مىپراكند. «اعاصير» یعنی بادهایی كه غبار مىانگيزانند، «تعفو» یعنی محو و زايل میكند، «عوم» یعنی شنا كردن، «كثبان» یعنی تپّهها، «ذرى» جمع ذروه و به معنی بالاى شىء است، «شناخيب» یعنی رؤس جبال، مفرد آن شنخوب يا شنخوبه است مثل عصفور و عصفوره، «تغريد»یعنی آوازه خوانى پرنده، «ياجير» یعنی ظلمتها، مفرد آن ديجور است، «اوكار»: یعنی لانهها، مفرد آن «وكر» است.
شش مورد از اين ماده در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رمل»، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۱.