رَعَف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَعَف ( به فتح راء و عین) و
رُعاف (به ضم راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خارج شدن
خون از بينى است.
از اين
لفظ فقط يک مورد در
نهج البلاغه به معنى بذل كردن، آمده است.
رَعَف و
رُعاف به معنای خارج شدن
خون از بينى است.
یکی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
پس از فتح
بصره، مردى به
امام (صلواتاللهعلیه) گفت: ای كاش برادرم اينجا بود و مىديد كه
خدا شما را پيروز كرد. امام (علیهالسلام) فرمود: آيا ميل برادرت با ما است گفت: آرى. امام فرمود:
«فَقَدْ شَهِدنا، وَ لَقَدْ شَهِدَنا في عَسْكَرِنا هذا أَقْوامٌ في أَصْلابِ الرِّجالِ، وَ أَرْحامِ النِّساءِ، سَيَرْعُفُ بِهِمُ الزَّمانُ، و يَقْوى بِهِمُ الاِْيمانُ.» یعنی: «پس در اينجا حاضر است و حقا كه حاضر است در اين
عسکر ما اقوامى كه اكنون در اصلاب مردان و ارحام زنان هستند، زمان در آينده آنها را به وجود مىآورد و
ایمان با آنها تقويت مىشود.»
ابن ابیالحدید گويد: يعنى زمان آنها را به وجود مىآورد و خارج مىكند، چنانكه انسان
خونى را كه از بينى خارج مىكند به وجود مىآورد.
شاعر مىگويد:
«وَ ما رَعفَ الزَّمان بِمِثل عمر وَ وَ لا تَلِدُ النّساءَ لَه ضَريباََ» | | |
| | |
از اين لفظ فقط يک مورد در «نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رعف»، ج۱، ص۴۵۴.