رَحْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَحْل (به فتح راء و سکون حاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ظرف است؛ مثل خورجین و
انبان و نیز پالان شتر که از «جهاز» کوچک باشد.
جمع آن
رِحال (به کسر راء و فتح حاء) است.
رَحْل (بر وزن عقل) به معنای ظرف است؛ مثل خورجین و
انبان و نیز پالان شتر که از «جهاز» کوچک باشد.
جمع آن
رِحال است.
به برخی از مواردی که در
نهج البلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) آنگاه که شنید مردم
بصره باز قصد شورش دارند چنین مرقوم فرمود: اگر مرا وادار کنید که بار دیگر به بصره برگردم، چنان مجازاتتان میکنم که جریان
جمل در مقابل آن مانند لیسیدن (انگشت) باشد:
«فَها اَناذا قَدْ قَرَّبْتُ جیادی وَ رَحَلْتُ رِکابی وَ لَئِنْ اَلْجاْتُمونی اِلَی الْمَسیرِ اِلَیْکُمْ لاوقِعَنَّ بِکُمْ وَقْعَةً لا یَکونُ یَوْمُ الْجَمَلِ اِلَیْها اِلاَّ کَلَعْقَةِ لاعِق» یعنی «من الان اسبم را به خود نزدیک کرده و بر شترم رحل بستهام و اگر ناچارم کنید که...»
آن حضرت درباره
علم خویش فرموده:
«فَوَ الَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لا تَسْاَلونی عَنْ شَیْء فیَما بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ السّاعَةِ وَ لا عَنْ فِئَة تَهْدی مائةً وَ تُضِلُّ مائةً اِلاّ نَبّاْتُکُمْ بِناعِقِها وَ قائِدِها وَ سائِقِها وَ مناخِ رِکابِها وَ مَحَطِّ رِحالِها وَ مَنْ یُقْتَلُ مِنْ اَهْلِها... » (
سوگند به کسی که جانم در دست
قدرت اوست، ممکن نیست از آنچه بین امروز تا
قیامت واقع میشود و نه درباره گروهی که صد نفر را
هدایت و یا صد نفر را گمراه کنند از من پرسش کنید جز آن که از دعوت کننده و رهبر و آن کس که زمام این گروه را به دست دارد و جایگاه خیمه و خرگاه و محلّ اجتماع آنها و آنان که از گروهی کشته میشوند، یا به مرگ طبیعی میمیرند (از همه اینها) شما را آگاه میسازم.)
مُناخ محل خوابیدن شتر و محطّ الرحّال به معنای محل گذاشته شدن پالانهای شتران است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رَحْل»، ج۱، ص۴۳۹-۴۴۰.