رَجِل (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَجِل: (بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ) «رَجِل» به معناى لشكر پياده است.
(وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا) (هر كدام از آنها را مىتوانى با صدايت تحريک كن! و لشكر سواره و پيادهات را بر آنها گسيل دار؛ و در ثروت و فرزندانشان شركت جوى؛ و آنان را با وعدهها سرگرم ساز!- ولى
شیطان، جز
فریب و
دروغ، وعدهاى به آنها نمىدهد-.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه خيل به طورى كه گفته شده به معناى اسبان است، و از اين ماده كلمهاى كه به معناى يک
اسب باشد نيامده، ولى گاهى مجازا به اسب سوار هم اطلاق مىشود. و كلمه رجل - به فتح راء و كسر جيم- به معناى راجل پياده است هم چنان كه حذر و حاذر و كمل و كامل به يک معنا است، و رجل مقابل راكب سواره است، و ظاهر مقابله رجل با خيل اين است كه مراد از آن پياده نظام باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «رَجِل»، ص۲۴۸.