• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روضه شب هشتم محرم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



Rozeh_Shab_8

روضه شب هشتم محرم، به ذکر دلاوری‌ها و رشادت‌های حضرت علیاکبر (علیه‌السّلام)؛ فرزند ارشد سیدالشهداء (علیه‌السّلام) که در خلق‌ و خوی اشبه‌الناس به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود و شهادت وی با حالت تشنگی و عطش اختصاص یافته است.
لازم به ذکر است که هر یک از شب‌های ماه محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت‌ها یا وقایعی مرتبط با حادثه کربلا نام‌گذاری شده و این نام‌گذاری به طور تعینی و با گذشت زمان صورت گرفته است. این کار از ناحیه‌ ذاکران اهل بیت (علیهم‌السّلام) به تقلید از شب‌های خاصی مانند: عاشورا و تاسوعا انجام شده است. از همین رو، شب هشتم محرم منسوب به حضرت علیاکبر (علیه‌السّلام) بوده و ذاکران و مداحان در این شب به نقل مصائب وی می‌پردازند.



حضرت علیاکبر (علیه‌السّلام) پسر بزرگ امام حسین (علیه‌السلام) در يازدهم شعبان سال سى و سوم هجرى، متولّد شد. مادرش لیلی دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثَقَفى است. بیشتر منابع کهن تاریخی از او با لقب علیاکبر یاد کرده‌اند. علّت ناميده شدن او به «علی اکبر»، اين بود كه امام حسين (علیه‌السلام) به دليل شدّت علاقه‌اى كه به نام پدر بزرگوارش داشت، نام سه فرزند پسرِ خود را «على» گذاشت. از اين رو ، اوّلى به «علىِ اکبر» و دومى به «علىِ اوسط» و سومى به «علىِ اصغر» معروف شدند. كنيه او ابوالحسن می‌باشد.
[۱۴] نجاری، ابو نصر سهل ‌بن عبدالله، سر السلسلة العلویة، ص۳۰.
شمارى از بزرگان، مانند شیخ طوسی و شیخ مفید، امام زین العابدین (علیه‌السلام) را بزرگ ترين فرزند امام حسين (عليه‌السلام) دانسته‌اند؛ ولى اين نظريّه خلاف رأى مشهور سيره نويسان و نَسَب شناسان است.
گفتنى است كه مادر ليلى، يعنى مادر بزرگ على اكبر، میمونه دختر ابوسفیان بوده است و به همين جهت، بر پايه گزارشى، معاویه او را شايسته‌ترين فرد براى خلافت مى دانست و او را چنين توصيف كرد: «شايسته‌ترين فرد براى اين كار (خلافت)، على بن الحسين بن على (عليهماالسلام) است». البتّه اين سخن معاويه، در واقع ، يک موضع‌گيرى سياسى، به منظور نفى خلافت از خاندان رسالت است، نه اين كه واقعا او خلافت را حقّ على اكبر مى‌دانسته است.


حضرت علیاکبر از نظر ظاهر و خُلق و خوی بسیار شبیه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، به‌طوری که هر وقت اهل‌ بیت (علیهم‌السّلام)، مشتاق دیدار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شدند، به او می‌نگریستند. او چنان به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شباهت داشت که امام حسین (علیه‌السّلام) هنگام وداع با وی رو به آسمان کرده و فرمود: «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ کُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّکَ نَظَرْنا اِلی وَجْهِهِ»؛ «خداوندا! تو بر این قوم گواه باش، جوانی به مصاف آنان می‌رود که از نظر خلقت و خُلق و خُوی و سخن گفتن شبیه‌ترین مردم به رسول توست، ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر تو می‌شدیم به سیمای این جوان می‌نگریستیم.»


بنابر گزارش اکثر منابع تاریخی، حضرت علیاکبر نخستین فرد از بنی‌هاشم بود که در کربلا به میدان رفت و شهید شد. چنانکه در زیارت‌نامه حضرت علیاکبر (علیه‌السّلام) آمده است: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَوَّلَ قَتیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلیلٍ مِنْ سُلالَةِ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ صَلَّ اللّه ُ عَلَیْکَ وَ عَلی اَبیکَ»؛ «سلام بر تو‌ای اولین شهید از نسل بهترین سلاله پاک از سلسله ابراهیم خلیل (علیه‌السّلام)، درود خداوند بر تو و پدرت باد.»


از میان جوانان بنی‌هاشم، پیش از همه، حضرت علیاکبر (علیه‌السّلام) آماده جنگ شد، نزد پدر رفت و اجازه نبرد خواست، پدر به او اجازه داد و با ناامیدی از بازگشت او، نگاهی مأیوسانه به قامتش‌ انداخت و آنگاه چشمانش را به زیر افکند. سپس رو به آسمان کرد و گریست؛ آنگاه فرمود: «اللَّهُمَّ اشهَد، فَقَد بَرَزَ إلَيهِم غُلامٌ أشبَهُ النّاسِ خَلقاً وخُلُقاً ومَنطِقاً بِرَسولِكَ صلى اللَّه عليه وآله، وكُنّا إذَا اشتَقنا إلى‌ نَبِيِّكَ نَظَرنا إلَيهِ.»
سید بن طاووس گوید: کسی جز دودمان حسین (علیه‌السّلام) با او نمانده بود. علیاکبر (علیه‌السّلام) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش اذن میدان گرفت. آن حضرت هم اجازه داد. آنگاه به او نگریست، نگاه کسی که از او ناامید شده است. «ثُمَّ نَظَرَ إلَيهِ نَظرَةَ آيِسٍ» آنگاه به آواز بلند این آیه را تلاوت کرد: (اِنَّ اللَّهَ اصْطَفی‌ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ اِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)؛ «خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. آن‌ها فرزندان و (دودمانی) بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند، و خداوند، شنوا و داناست و از کوشش‌های آن‌ها در مسیر رسالت خود، آگاه می‌باشد.»


آنگاه علی بن حسین (علیهما‌السّلام) بر آن سپاه تاخت و این رجز را می‌خواند:
انا علیّ بن الحسین بن علیّنحن و بیت اللّه اولی بالنّبیّ‌
من شبث و شمر ذاک الدّنیّاضربکم بالسّیف حتّی انثنی‌
ضرب غلام‌ هاشمیّ علویّو لا ازال الیوم احمی عن ابی‌ ...

«من علی پسر حسین پسر علی (علیه‌السّلام) هستم، سوگند به خانه خدا ما به نبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اولی‌تریم از شبث و شمر دون، آنقدر به شمشیر بر شما می‌زنم تا شمشیر بپیچد و بتابد؛ زدن جوان‌ هاشمی علوی، امروز از پدرم حمایت می‌کنم، قسم به خدا که نباید پسر زیاد دعی درباره ما حکم کند.»
وی مدتی جنگید. پیکار سخت او را تشنه کرد، به سوی خیمه آمد و عرضه داشت: «یا اَبَةُ! اَلْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنی وَ ثِقْلُ الْحَدیدِأجهَدَني فَهَلْ اِلی شَرْبَةٍ مِن ماءِ سَبیلٍ اَتَقَوّی بِها عَلَی الْاَعْداءِ»؛ «پدر جان! تشنگی مرا هلاک می‌کند و سنگینی سلاح مرا به زحمت‌ انداخته. آیا امکان دارد برای من شربت آبی تهیه کنید تا نفسی تازه کرده و در دفع دشمنان نیرو بگیرم؟» هوای گرم، حرارت جنب و جوش در میدان نبرد با اسب و تشنگی، همه و همه بر علیاکبر سخت بود، به این جهت از امام با ادب تمام آب خواست. امّا امام حسین (علیه‌السّلام) با شنیدن این تقاضای علی، گریه کرد و فرمود: پسرم بر من دشوار است که تقاضایی کنی و نتوانم آن را بر آورده سازم. امام (علیه‌السّلام) انگشتر خودش را به او داد و فرمود: آن را در دهان بگذار و به سوی دشمن باز گرد، امیدوارم به زودی به دست جدّت سیراب شوی.
بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکیدخاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا



حضرت علیاکبر با وجود تشنگی شدید جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی از دشمنان را به هلاکت رساند. علیاکبر (علیه‌السّلام) بار دیگر به دشمن حمله کرد و با شمشیرش آن‌ها را می‌زد تا آنکه مرة بن مُنقذ عبدی ضربتی بر او زد و او را نقش زمین کرد و آن گروه او را محاصره کرده، پیکر مطهرش را با شمشیر قطعه قطعه کردند. خوارزمی بعد از ضربت مرة بن منقذ چنین اضافه می‌کند که: در این هنگام او دست به گردن اسبش گرفت و اسب او را به سوی لشکر دشمن برد و دشمنان، او را با شمشیر قطعه قطعه کردند.
در مقاتل آمده است که وی چون در آستانه شهادت قرار گرفت، ندایش بلند شد: «یا اَبَتاه هذا جَدّی رَسُولُ اللّه ِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قَدْ سَقانی بِکَاْسِهِ الْاَوْفی شَرْبَةً لا اَظْمَاُ بَعْدَها اَبَداً»؛ «بابا! این جدّم رسول الله است که مرا با کاسه‌ای از آب گوارا سیراب کرد که هرگز بعد از آن تشنه نخواهم شدم.» امام سریعاً به بالین علیاکبر آمد و با چشمانی اشکبار فرمود: «قَتَلَ اللّه ُ قَوْماً قَتَلُوک»؛ «پسرم! خداوند بکشد آنانی را که تو را کشتند.» آنگاه خم شد، صورت بر چهره خون‌آلود علی نهاد؛ «فَوَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّهِ» سپس اضافه کرد: «علَیَ الدُّنیا بَعْدَکَ الْعَفا»؛ «بعد از تو خاک بر سر این دنیا.»
در ماجرای شهادت علیاکبر (علیه‌السّلام) حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) با سرعت از خیمه‌ها بیرون آمد و فریاد زد: «وای برادرم، وای فرزند برادرم» و خود را بر پیکر آن جوان‌ انداخت. حسین به سوی او آمد و او را به خیمه برد. آن‌گاه به جوانان بنی‌هاشم گفت: «اِحمِلوا أخاكُم؛ برادرتان را به خیمه‌گاه ببرید.» جوانان، او را بردند و در جلوی خیمه‌ای که در مقابل آن می‌جنگیدند بر زمین نهادند. گروهی از قبیله بنی‌اسد، جسد او را در کنار پدرش امام حسین (علیه‌السلام) به خاک سپردند.
درباره سنّ على اكبر در هنگام شهادت در كربلا، اختلاف نظر وجود دارد؛ منابع سن وی را هنگام شهادت، ۱۸، ۲۳، ۲۵ یا ۲۸ سال ضبط کرده‌اند. ليكن بنا بر نظريّه مشهور كه وى بزرگ‌تر از امام زين العابدين (عليه‌السلام) بوده است و با عنايت به اين كه امام زين العابدين هنگام واقعه عاشورا، بيست و سه سال داشته، بايد سنّ على اكبر، بيش از اين باشد و لذا گزارش‌هاى مبنى بر «ولادت وى در زمان خلافت عثمان» و ۲۵ ساله بودن وى در وقت شهادت، درباره سن ايشان ، واقع بينانه‌تر به نظر مى‌رسد.


۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۴.    
۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۵.    
۳. خلیفه‌بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۷۹.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۵۸.    
۵. دینوری، ابن‌ قتیبه، المعارف، ص۲۱۳.    
۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۴.    
۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۵.    
۸. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۱.    
۹. زبیری، مصعب بن عبدالله، نسب قریش، ص۵۷.    
۱۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۰.    
۱۱. ابوحنیفه دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۲۵۶.    
۱۲. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۶.    
۱۳. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۵۲.    
۱۴. نجاری، ابو نصر سهل ‌بن عبدالله، سر السلسلة العلویة، ص۳۰.
۱۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۴.    
۱۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۵.    
۱۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۴.    
۱۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۵.    
۱۹. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴.    
۲۰. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۷.    
۲۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.    
۲۲. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۷.    
۲۳. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.    
۲۴. ابن‌ طاووس، علی بن موسی، الملهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۶۶.    
۲۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۶.    
۲۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۷.    
۲۷. ابن‌ طاووس، علی بن موسی، الملهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۶۶.    
۲۸. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۷.    
۲۹. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۷.    
۳۰. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴.    
۳۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.    
۳۲. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۲۶.    
۳۳. ابوحنیفه دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۲۵۶.    
۳۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری ج۵، ص۴۴۶.    
۳۵. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۵۲.    
۳۶. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۶.    
۳۷. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد ج۲، ص۱۰۶.    
۳۸. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵.    
۳۹. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۵ به بعد.    
۴۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۲، ص۱۰۶.    
۴۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۲، ص۱۰۷.    
۴۲. سید ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج۲، ص۵۷۳.    
۴۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۵.    
۴۴. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۷، ص۴۲۵.    
۴۵. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ص۲۸۳.    
۴۶. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴.    
۴۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.    
۴۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۶.    
۴۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۷.    
۵۰. ابن‌ طاووس، علی بن موسی، الملهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۶۶.    
۵۱. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۷.    
۵۲. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۷.    
۵۳. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴.    
۵۴. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.    
۵۵. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۲۶.    
۵۶. آل عمران/سوره۳، آیه۳۳.    
۵۷. آل عمران/سوره۳، آیه۳۴.    
۵۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۱۸.    
۵۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۱۹.    
۶۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۰.    
۶۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۱.    
۶۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۶.    
۶۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۷.    
۶۴. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵.    
۶۵. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۷.    
۶۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۵.    
۶۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۵.    
۶۸. ابوحنیفه دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۲۵۶.    
۶۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری ج۴، ص۳۴۰.    
۷۰. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۶.    
۷۱. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد ج۲، ص۱۰۶.    
۷۲. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۵.    
۷۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۶.    
۷۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۷.    
۷۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری ج۴، ص۳۴۰.    
۷۶. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۷۶.    
۷۷. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد ج۲، ص۱۰۶.    
۷۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۶.    
۷۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۷.    
۸۰. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۷.    
۸۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۴۶-۴۴۷.    
۸۲. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۵.    
۸۳. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد ج۲، ص۱۱۴.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام‌الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۷۰.    
۸۵. ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴.    
۸۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل‌ الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.    
۸۷. ابن شهرآشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج۳، ص۲۵۷.    
۸۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۴.    
۸۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱، ص۳۱۵.    



پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «شب‌های دهه محرم»، بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.    






جعبه ابزار