روشهای تفسیری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انواع روشها
و گرایشها در
تفسیر قرآن را روش
های تفسیری گویند.
هر یک از مفسران برای
استنباط معانی
آیات ،
قرآن را از زاویهای
خاص و با پیش زمینههایی مورد مطالعه قرار داده است.
گروهی تفسیر
قرآن را تنها به کمک
روایات پیامبر اکرم صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم
و ائمه هدی علیهالسّلام ارائه کرده
و گروهی دیگر، تفسیر خویش را بر پایه اجتهادهای عقلی خویش استوار ساخته
و گروهی نیز احیانا دریافت
های حسی را ملاک برداشت از
قرآن قرار دادهاند.
از نظر گرایش نیز گروهی از نظر
ادبیات و فصاحت و بلاغت به
قرآن نگریستهاند
و کتاب
های تفسیرشان سرشار از مباحث ادبی
قرآن است؛ گروهی دیگر به مباحث فلسفی
و کلامی توجه بیشتر کرده یا این مقوله را با توجه به شرایط خاص تاریخی در تفسیر خود بر صدر نشاندهاند؛
دسته دیگر از مفسران نیز به مسائل عرفانی
و اشارات معنوی تاکید داشته
و از این منظر به تفسیر
قرآن پرداختهاند؛
و جمعی نیز با اصرار بر مسائل اخلاقی، به تفسیر آیات الهی
همت گماشته
و عدهای هم به آیات هستی شناسی
قرآن عنایت بیشتر نشان داده،
و آیات مربوط به
آفرینش انسان ،
زمین ،
آسمان و پدیده
های طبیعی را تفسیر کردهاند.
امام خمینی در آثار خود از روش
های تفسیری مختلفی استفاده کرده است، گاهی از سیاق کلام استفاده میکند
و گاهی از
حدیث بهره میگیرد
و گاهی از نشانه
های عقلی
و قرینه لبّی استفاده میکند
و بر این باور است که کتاب تفسیر باید روشنگر جهات عرفانی، اخلاقی
و جهات دیگری که تامین کننده
سعادت انسان است، باشد.
روش امام در مواردی که یک سوره را به صورت کامل تفسیر میکند، روش
سیر و سلوکی،
تهذیب باطن و تربیتی است.
از جمله مواردی که امام در روش تفسیری خود بهره برده است عبارتند از:
۱- بهرهگیری از
قرآن کریم: از جمله شیوه
های امام خمینی در تفسیر
قرآن، روش
قرآن به
قرآن است؛ مانند آیه «
و ما رمیت اذ رمیت» که با استفاده از آیات دیگر، مقام «
امر بین الامرین» را در مسئله
جبر و اختیار بیان میکند.
۲- بهرهگیری از
سنت: روایات در شیوه تفسیری امام خمینی نقش بسزایی دارند. حضرت امام
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهل بیت (علیهمالسّلام) را مفسران حقیقی
قرآن معرفی میکند که تمام
اسرار آیات و ظواهر
و بواطن
قرآن را درک میکنند.
۳- تدبر عقلی: امام خمینی این روش را همراه با روایات تفسیری
و دیگر شواهد
قرآنی به کار میگیرد
و بر این باور است که
حجیت معنای ظاهری کلام با عنوان مراد
و مقصود جدی گوینده، بر بنای عقلا مبتنی است
و این مبنا در خصوص ظواهر
قرآن نیز جاری است.
ظاهر آیات نیز در صورتی که دلیل عقلی قطعی بر خلاف آن وجود داشته باشد، حجت نیست، مانند آیاتی که ظهور در وجود مکان
و محل استقرار
خداوند یا ظهور در آمدن خداوند به صورت عینی
و شخصی در
قیامت دارند.
۴- استفاده از تجربه
های شهودی: امام خمینی در تفسیرهای خود افزون بر برداشت
های عرفانی
قرآن، از ذوق
اهل معرفت نیز در تفسیر آیات بهره میبرد
و بر این باور است که
عارف با تهذیب باطن
و سیر
و سلوک، اشاراتی از
قرآن مییابد
و هرچه تنزه
و پاکی او بیشتر باشد، تجلی
و بهره او از
قرآن بیشتر میشود.
بنابراین میتوان بین گرایشها
و روش
های تفسیر
قرآن تفاوت قائل شد. گاهی مفسران بر اساس علاقه
و گرایش کلامی، فقهی، تاریخی یا فلسفی یا…
قرآن را تفسیر میکنند؛ یعنی جنبه کلامی
و اعتقادات
قرآن،
احکام یا مسائل تاریخی یا فلسفی آن را بیان میکنند؛ اینها گرایش
های تفسیری است. البته انتقاداتی نیز بر برخی گرایش
های تفسیری وارد شده است.
شهید مطهری رحمةاللهعلیه از منتقدان جدی برداشت
های تفسیری کسانی مانند
گروه فرقان است که میخواستند با دیدگاه
های بعضا مادی گرایانه
و متاثر از جو فرهنگی پیش از انقلاب اسلامی به تفسیر
قرآن بپردازند. میان
اهل سنت نیز دانشمند لبنانی استاد
عبدالله علائلی نقدهایی قابل تامل دارد؛ از جمله میگوید: وقتی به
التفسیر الکبیر امام
فخر رازی مراجعه میکنید، میبینید این تفسیر حول مشکلاتی دور میزند که متافیزیک قدیم آن را مطرح کرده بود
و ایشان خواسته است این مفاهیم
متافیزیک را در
قرآن زنده کند. این تفسیر نیست؛ بلکه مجموعهای از تمایلات فردی است.
همچنین
قرطبی ،
فقیه مالکی میخواهد
قرآن را با مقولات
مذهب مالک اشباع کند. میتوان گفت
تفسیر قرطبی دقیقا در چارچوب مذهب مالکی است.
گاهی مفسر بر اساس
عقل به تفسیر میپردازد که به آن روش «
تفسیر عقلی » میگویند. «
تفسیر نقلی » نیز یا تفسیر با الهام از روایات است، که به آن «
تفسیر روایی » یا «ماثور» میگویند،
و یا تفسیر با آیات دیگر است، که به آن «
تفسیر قرآن به قرآن » میگویند.
•
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «روشهای تفسیری». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم
و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی