روزه واجب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
روزه یکی از ده عبادتی است که در
اسلام مورد تأکید فراوان قرار گرفته و از
فروع دین به شمار می رود.
«صوم» در
لغت، به معنای
امساک و خودداری از انجام هر کاری است، به طور
مطلق، چه خوردنی یا گفتنی باشد و یا رفتنی.
در
شریعت اسلام، عبارت است از: امساک از
مفطرات نُه گانه برای
اطاعت فرمان خدا، از اذان صبح تا اذان مغرب که در فارسی، به این کار «
روزه» میگویند.
در
قرآن و روایات
معصومان علیهم السلام در باره
روزه ماه
رمضان تأکید بسیار شده است. در
روایتی از امام
صادق علیه السلام
نقل شده: «مَنْ افْطَرَ یَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ خَرَجَ رُوحُ الْایمانِ مِنْهُ؛
هر کس یک
روز از ماه رمضان را (بدون
عذر)
افطار کند،
روح ایمان از او خارج میشود.»
روزه چهار قسم است:
واجب،
مستحب،
مکروه و
حرام.
روزههای واجب عبارت است از:
۱)
روزه ماه رمضان؛ در هر
سال واجب است همه افراد
مکلف، ماه مبارک را به شرحی که در کتابهای فقهی بیان شده،
روزه بگیرند.
۲)
روزه کفاره؛ در مواردی، برای
انسان واجب میشود که به عنوان کفّاره، به مدت دو ماه و یا کمتر،
روزه بگیرد؛ مانند کفّاره
قتل، کفّاره
ابطال روزه ماه رمضان و کفّاره
نذر.
۳)
روزه قضا؛
روزه هایی را که به
دلیل مسافرت یا
بیماری و یا مانند آن در ماه رمضان
ترک شده باید
قضا کرد.
۴)
روزه بدل از
قربانی؛ اگر
حاجی در منا بر قربانی
قدرت نداشته باشد، باید ده
روز (سه
روز در سفر
حج و هفت
روز پس از
مراجعت از آن)
روزه بگیرد.
۵)
روزه روز سوم
اعتکاف؛
۶) قضای
روزه پدر که بر
پسر بزرگتر واجب است؛
۷)
روزه نذر و امثال آن.
قرآن کریم (یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ) و
روایات متواتر بر وجوب
روزه دلالت دارد. و در بعضی یکی از روایات در ردیف نماز و زکات و حج و ولایت، از «
ارکان دین» شمرده شده است.
امام خمینی در کتاب
آداب الصلوة (آداب نماز) درباره علت وجوب
روزه مینویسد: «و در باب علّت وجوب صوم نیز در حدیث شریف است که یهودان سؤال نمودند که به چه علّت
واجب نمود
خداوند بر امّت تو سی
روز روزه در
روزها. فرمود: همانا
آدم (علیهالسلام) چون از آن درخت خورد باقی ماند در شکمش سی
روز؛ پس، واجب فرمود خداوند بر آدم و بر ذرّیّهاش سی
روز گرسنگی و تشنگی را؛ و تفضّل فرمود بر آنها به این که در شبها اجازه خوردن داد به آنها.»
از این احادیث شریفه، اهل اشارات و اصحاب قلوب را استفادههایی باشد که
خطیئه آدم (علیهالسلام) با آن که از قبیل خطیئات دیگران نبوده، بلکه شاید خطیئه طبیعیه بوده یا خطیئه توجه به کثرت که شجره طبیعت است بوده یا توجه به کثرت اسمائی پس از جاذبه فنای ذاتی بوده، لکن از مثل آدم (علیهالسلام)، که صفیّ اللَّه و مخصوص به قرب و فنای ذاتی است، متوقّع نبوده؛ لهذا به
مقتضای غیرت حبّی، ذات مقدّس حق، اعلان عصیان و غوایت او را در همه عوالم و در لسان همه انبیاء (علیهمالسّلام) فرمود. و قال تعالی: «وَ عَصی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی.» بااینوصف، اینهمه
تطهیر و تنزیه لازم است برای خود و ذرّیّهاش که در
صلب او مستکنّ بودند و در خطیئه شرکت داشتند، بلکه پس از خروج از صلب نیز شرکت نمودند.
پس خطیئه آدم و آدمزادگان را چنانچه مراتب و مظاهری است - چنانچه اوّل مرتبه آن توجه به
کثرات اسمائیه و آخر مظهر آن
اکل از
شجره منهیّه است که صورت ملکوتی آن درختی است که در آن انواع اثمار و فواکه است؛ و صورت مُلکیِ آن طبیعت و شؤون آن است و حبّ دنیا و نفس که اکنون در این ذرّیّه است از شؤون همان میل به شجره و اکل آن است همینطور از برای تطهیر و تنزیه و طهارت و صلات و صیام آنها، که برای خروج از خطیئه پدر که اصل است، مراتب بسیاری است مطابق مراتب خطیئه.»
• آشنایی با ابواب فقه، ص۵۵-۵۶.
•
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی