• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

روان‌شناسی شخصیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



روانشناسی شخصیت، یکی از مباحث مطرح در روانشناسی بوده و به معنای آن دسته از ویژگی‌های افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری است. در حال حاضر، تعریف واحدی از شخصیت که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد. بعضی از روانشناسان شخصیت، جنبه‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی کنش انسان، گروهی، به افراد و رفتار قابل مشاهده، برخی، ویژگی‌هایی چون، فرآیندهای ناهشیار و برخی شخصیت را تنها از طریق ارتباط‌های متقابل افراد با یکدیگر تعریف کرده‌اند.



واژه شخصیت، معادل کلمه Personality است که از ریشه لاتین Persona گرفته شده و به معنی نقاب یا ماسکی است که در یونان و روم قدیم، بازیگران تئاتر بر چهره می‌گذاشتند.
[۱] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۵، تهران، انتشارات پیام نور، ۱۳۷۰، چاپ اول.

در حال حاضر، تعریف واحدی از شخصیت که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد. بعضی از روانشناسان شخصیت، جنبه‌های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی کنش انسان را مطالعه می‌کنند. گروهی، به افراد و رفتار قابل مشاهده آن‌ها توجه می‌کنند‌. برخی، شخصیت را با توجه به ویژگی‌هایی چون، فرآیندهای ناهشیار تعریف می‌کنند که به طور مستقیم قابل مشاهده نیست و پاره‌ای از روانشناسان، شخصیت را تنها از طریق ارتباط‌های متقابل افراد با یکدیگر تعریف کرده‌اند. بنابراین، دامنه تعاریف موجود، از فرایندهای درونی ارگانیسم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد، در نوسان است.

۱.۱ - تعریف علمی

در تعریف علمی شخصیت آمده است: شخصیت بیان‌گر آن دسته از ویژگی‌های افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری است. در این تعریف چند نکته مطرح است:
الف- مفاهیم شخصیت باید طوری بیان شوند که روانشناسان در نحوه مشاهده و‌اندازه‌گیری آن رفتارها به توافق برسند.
ب- شخصیت، هم بیان‌گر اصول و قواعد مربوط به کنش یک فرد و هم نشان‌گر اصول و قواعدی است که در کنش همه افراد مشترک است.
ج- شخصیت، شامل شناخت (فرایندهای تفکر)، عواطف (هیجانات) و رفتارهای مشهود است.
[۲] پر وین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۶-۷، محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، تهران، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.


۱.۲ - کلیت فرد و تفاوت‌های فردی

هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است. با وجود این، بین بسیاری از انسان‌ها و رویدادهای زندگی‌شان، آن قدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت. روانشناسان شخصیت، برای کلیت فرد و تفاوت‌های فردی اهمیت خاصی قایل هستند. اگر چه روانشناسان وجود شباهت‌هایی بین افراد را قبول دارند، لکن توجه آن‌ها بیشتر به تفاوت‌های افراد از یکدیگر معطوف است.
[۳] پر وین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۵، محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، تهران، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.


۱.۳ - تعاریف روانشناسان

نظری اجمالی به تعاریف شخصیت، نشان می‌دهد که تمام معانی شخصیت را نمی‌توان در یک نظریه خاص یافت. برای مثال، کارل راجرز (Carl Rogers)، شخصیت را یک خویشتن سازمان یافته دایمی می‌دانست که محور تمام تجربه‌های وجودی بود. یا گوردن آلپورت (Gordon Allport) شخصیت را مجموعه عوامل درونی که تمام فعالیت‌های فردی را جهت می‌دهد تلقی کرده است. جی. بی. واتسن (J. B. Watson) شخصیت را مجموعه سازمان یافته‌ای از عادات می‌پنداشت و زیگموند فروید، عقیده داشت که شخصیت از نهاد (ID)، خود (Ego) و فراخود (Super ego) ساخته شده است.
[۴] شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌ها در روانشناسی شخصیت، ص۱۶، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.

از دیدگاه هیلگارد و اتکینسون، شخصیت الگوهای متمایز و ویژه‌ای از افکار، هیجان‌ها و رفتارها است که سبک شخصی تعامل هر فرد با محیط مادی او را شکل می‌دهند. بر این اساس یکی از نخسیتن وظایف روانشناسی شخصیت، توصیف تفاوت‌های فردی، یعنی انواع و اقسام تفاوت‌های هر فرد با فرد دیگر است.
[۵] اتکینسون، ریتال‌ال، روانشناسی هیلگارد، ص۱۰۴، حسن رفیعی و همکاران، تهران، انتشارات ارجمند.



روانشناسان شخصیت برای مطالعه و تحقیق، از چهار نوع داده استفاده می‌کنند که عبارتند از: داده‌های مربوط به سوابق زندگی فرد، داده‌های جمع‌آوری شده توسط مشاهده‌گر، داده‌های حاصل از آزمون‌ها و داده‌های حاصل از گزارش‌های شخصی. هر یک از روانشناسان، نوعی از این داده‌ها را ترجیح می‌دهند. اما همه آن‌ها در مورد فایده بالقوه هر یک از انواع چهارگانه داده‌ها تردیدی ندارند.
[۶] پروین، لارنس، شخصیت، ص۲۷، جعفر جوادی، تهران، انتشارات آیژ، ۱۳۸۱، چاپ اول.



کوشش دانشمندان برای توصیف و طبقه‌بندی منش آدمی را می‌توان در یونان باستان ردیابی کرد. در عهد باستان، تفاوت افراد را از نظر خلق و مزاج به غلبه یکی از مزاج‌های چهارگانه (خون، صفرای سیاه، بلغم و صفرای زرد) نسبت می‌دادند و بر این اساس، افراد را به چهار سنخ یا تیپ شخصیتی: دموی ‌مزاج، سوداوی ‌مزاج (مالیخولیایی)، بلغمی‌ مزاج و صفراوی ‌مزاج طبقه‌بندی می‌کردند. بدین ترتیب، ضمن این‌که افراد به سنخ‌های مختلف شخصیتی طبقه‌بندی می‌شدند علت تفاوت‌های فردی نیز توجیه می‌شد. این نظریه تا قرن ۱۹ هم‌چنان دوام یافت.
نظریه‌های شخصیت، طی دوران شکل‌گیری خود مانند هر پدیده دیگری تحت تاثیر عوامل مختلف تاریخی قرار گرفته‌اند. از آن میان، چهار عامل نقش موثری داشته‌اند که عبارتند از: پیشرفت طب بالینی اروپا، روش‌های روان‌سنجی، روانشناسی رفتارگرایی و روانشناسی گشتالت. علاوه بر این عوامل تاریخی، عوامل معاصر موجود نیز در روانشناسی شخصیت تاثیر گذاشته‌اند. از جمله این عوامل می‌توان از پیدایش یا تکامل رشته‌هایی مانند روانشناسی میان‌فرهنگی، فرایندهای شناختی، روانشناسی در پهنه زندگی (تمام مدت عمر) و انگیزش نام برد.
[۷] شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌ها در روانشناسی شخصیت، ص۲۰، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



۱. کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۵، تهران، انتشارات پیام نور، ۱۳۷۰، چاپ اول.
۲. پر وین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۶-۷، محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، تهران، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.
۳. پر وین، لارنس، روانشناسی شخصیت، ص۵، محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، تهران، موسسه فرهنگی رسا، ۱۳۷۲، چاپ اول.
۴. شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌ها در روانشناسی شخصیت، ص۱۶، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.
۵. اتکینسون، ریتال‌ال، روانشناسی هیلگارد، ص۱۰۴، حسن رفیعی و همکاران، تهران، انتشارات ارجمند.
۶. پروین، لارنس، شخصیت، ص۲۷، جعفر جوادی، تهران، انتشارات آیژ، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۷. شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌ها در روانشناسی شخصیت، ص۲۰، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «روان شناسی شخصیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۵/۰۵.    






جعبه ابزار