رواندرمانی (اهداف)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
درمانگر (Therapist) و مُراجع (Client) پس از جمعبندی و ادغام اطلاعات به صورت منظمتری درباره ماهیت مشکلات و اینکه برای رفع آنها چه کارهایی میتوانند انجام دهند، بحث و تبادل نظر خواهند کرد.
بعضی از درمانگرها این مرحله را دوره مذاکره بر سر هدفهای درمان میدانند.
عدهای معتقدند که مُراجع و درمانگر با هم توافق میکنند که مشکلات بیمار را به بهترین و مؤثرترین شکل ممکن حل کنند. البته هیچ درمانگری نمیتواند قول معالجه و رفع کامل تمام مشکلات بیمار را بدهد.
توافق آنها شامل مشخص کردن هدفهای درمان، طول درمان، تعداد جلسات، هزینهها، شکل کلی درمان و مسئولیتهای مراجع میباشد که در طول درمان نیز قابل تغییر است.
گاهی مُراجع به علت حالت اضطرابی یا تدافعی در ابتدا هدفها و روشهای محدودی را میپذیرد اما با ادامه یافتن درمان به آرامش بیشتری دست مییابد و هدفهای وسیعتری را میپذیرد.
برخی از مراجعان وقتی به درمانگر
اعتماد پیدا میکنند، هدفهای درمان خود را گسترش میدهند ولی اگر آمادگی تغییر اهداف را نداشته باشند تمایل درمانگر ممکن است باعث
ترس و
دوریگزینی آنها شود. با توجه به این موضوع بحث پیرامون هدفهای درمان باید محتاطانه و با دقت و ظرافت صورت گیرد.
هوکانسون (Hocanson) هدفهای درمان را به این صورت طبقهبندی میکند:
مدیریت بحران،
تغییر رفتار، تجربه هیجانی اصلاحی و بنیش (Insight) و تغییر. در مشکلاتی چون آغاز دوره
روانپریشی؛ کنشهای بدون برنامه و تکانشی و
برونریزی انفجاری، هدف درمان مدیریت بحران است و از روش درمان حمایتی، مشاوره اضطراری در بیمارستان روانپزشکی و مداخله در
بحران استفاده میشود.
در مورد عادات و رفتارهای قدیمی مشکلساز، هدف تغییر رفتار است و از روش
رفتاردرمانی (Behavior therapy) و فنون خودگردانی به بیمار کمک میکنند. وقتی بیمار روش زندگی بسیار ناسازگارانهای دارد که ناشی از تجربههای میانفردی منفی مستمر است، هدف درمان تجربه هیجانی اصلاحی است که با رابطه درمانی به تحقق میپیوندد.
وقتی مراجع نشانهها و ناراحتیهایی دارد که نمیتواند توضیح قانع کنندهای برای آنها بیابد، هدف درمان بنیش و تغییر انتخاب میشود تا به کمک درمان روانکاوانه، (psychoanalytically oriented therapy)
درمان مراجعمحور، (Client- Centered therapy)
تحلیل وجودی، (Existential analysis)
گشتالتدرمانی (Gestalt therapy) و سایر درمانها بیمار را در رفع مشکلاتش یاری کنند.
در نگاهی کلیتر اهداف رواندرمانی را میتوان در قالب پنج هدف کلی جای داد:
یکی از هدفهای اساسی در رواندرمانی، از بین بردن و یا کاهش
رنج و
درد بیمار است. گاهی نیز میتوان محدودیتهایی را که این درد و رنجها بر مریض تحمیل کرده است برطرف ساخت.
با وجود میل
رواندرمانگر به برطرف کردن کامل علایم بیماری، بعضی از شرایط، مانع رسیدن به این هدف میشود. موانع اصلی عبارتند از: نبودن انگیزه کافی، محکم نبودن
شخصیت، محدودیتهای زمانی و مالی بیمار. این عوامل محدودیتهایی برای تغییر کامل و سریع علایم ایجاد میکند و با وجود آنکه نمیتوان کاملا بیمار را درمان کرد اما تغییرات نسبی میتوان در او به وجود آورد.
برای جلوگیری از وخیمتر شدن بعضی از بیماریهای روانی مانند اسکیزوفرنی مزمن و شدید، میتوان از
رواندرمانی استفاده کرد. درمانگر با کاهش علایم بیماری در مراجع، ارتباط او را با واقعیت تداوم میبخشد و از بریدن کامل او از جهان خارج جلوگیری میکند.
تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از مسائل خانوادگی، شغلی، اجتماعی، تحصیلی و مانند آن جنبه عاطفی دارند. این امر سبب شده است که رواندرمانی به قلمرو علوم دیگر وارد شود.
توجه به این مطلب که نوع ساختار شخصیت انسان در ایجاد تمام بیماریهای عاطفی مؤثر است، باعث گسترش هدفهای رواندرمانی شده است و این اهداف را از برطرف کردن علایم بیماری به سوی تصحیح الگوهای غلط بین فردی و اجتماعی کشانده است.
آخرین کاربرد رواندرمانی، تقویت،
رشد و تکامل جنبههای سالم و مثبت شخصیت
انسان است. این مفهوم در رواندرمانی دو بعد متفاوت دارد. یکی از این ابعاد با نارسایی شخصیت در افراد نرمال در ارتباط است و دیگری با نابهنجاریهایی که طی دوران تکامل در رشد شخصیت فرد پیدا میشود مرتبط میباشد.
سابقا تصور میشد این نابهنجاریها قابل علاج نیستند. هدف رواندرمانی، برداشتن تاثیرات موانع و محرومیتهای روانی – اجتماعی گذشته افراد است تا افراد به استفاده کاملتری از توان و استعدادهای وجودی خود بپردازند، طرز فکر خلاقانه و مفیدتری نسبت به زندگی پیدا کنند و ارتباطات خود را با دیگران بهبود بخشند.
همانطور که ملاحظه میکنید اهداف رواندرمانی از هدف محدود تغییر علایم فراتر میرود تا منابع غنی و سرشار درونی افراد را آزاد سازد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اهداف رواندرمانی»، تاریخ بازیابی ۹۸/۰۱/۲۱.