رضاتوفیق بلوکباشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُلوکباشی، رضاتوفیق، شاعر ونویسندة ترک (۱۲۸۳ق ـ ۱۳۲۸ ش) بود.
وی در جِسرِ مصطفی پاشا در روملیا (دیمیتروگراد در مجارستان امروز، چَریبرد قبلی) جایی که پدرش،
خواجه محمد توفیق افندی ، کارمند دولت و آموزگار، در آنجا سمت قائم مقامی (فرمانداری) داشت، متولد شد. مادرش، که کنیزی چَرکَسی بود، هنگامی که رضا یازده ساله بود، درگذشت. پدربزرگ وی،
احمد دُرْمُش بلوکباشی ، یکی از رهبران چریکهای دِبْرَه در آلبانی بود که در طغیان موریا با یونانیان جنگیده بود.
رضا در مدارس مختلفی در استانبول، از جمله مدرسة آلیانس اسرائیلی و غَلَطَه (گالاتا) سَرای، به تحصیل پرداخت و بالاخره دبیرستان («رشدّیه») را در گَلیبولی، شهر خانوادگی خویش، به پایان رسانید و برای ادامة تحصیل به مدرسة علوم سیاسی («مکتب مُلکیّه») وارد شد. پس از اخراج به علت فعالیتهای سیاسی و نافرمانی، به رشتة پزشکی روی آورد و پس از چندین وقفه، بالاخره در ۱۳۱۷ فارغ التحصیل شد و به عنوان پزشک دولتی در ادارة گمرک استانبول به کار مشغول گردید
در
جمادی الاخری ۱۳۲۶، با اعاده نظام مشروطه، به عالم
سیاست وارد شد. او که از اعضای فعال و علاقه مند حزب حاکم موسوم به جمعیّت «اتحاد و ترقی » بود، از اَدِرنه به نمایندگی انتخاب شد، ولی چندی نگذشت که از رهبران جمعیت برید و یکی از شخصیتهای برجسته «فرقه حریّت و ائتلاف» گردید.
او در دانشگاه استانبول به تدریس
فلسفه و در کالج آمریکایی رابرت به تدریس
ادبیات ترکی پرداخت. در ۱۳۳۶ وزیر
آموزش و پرورش شد و در ۱۳۳۷ به ریاست «شورای دولت» برگزیده شد. او که در
دولت عثمانی عضویت داشت،
پیمان سِوْر (
۲۴ ذیقعده ۱۳۳۸/۱۰ اوت ۱۹۲۰) را امضا کرد و با این عمل، سرنوشت سیاسی خویش را رقم زد؛ زیرا بر اثر اعتراضات دانشجویان ناچار به ترک کرسی استادی خویش در دانشگاه شد. (۱۳۰۰ ش /۱۹۲۱)
و پس از پیروزی
ملی گرایان در آناطولی (آذر ۱۳۰۱) از کشور گریخت. بعدها نام وی در شمار ۱۵۰ نفر عناصر نامطلوب وارد شد. پس از اقامت کوتاهی در ((مصر))، در
اردن به مدت هفت سال در دستگاه
امیر عبدالله (از همکاران قدیم خود در مجلس عثمانی) خدمت کرد، یک سال در ایالات متحده زیست و بالاخره به اتفاق همسرش در جونیّه
لبنان اقامت گزید تا اینکه در ۱۳۲۲ ش/ ۱۹۴۳، پنج سال پس از عفو عمومی ۱۳۱۷ ش/ ۱۹۳۸، به
ترکیه بازگشت. وی در ۱۰ دی ۱۳۲۸/۳۱ دسامبر ۱۹۴۹ در استانبول درگذشت.
گرچه رضا توفیق به سبب آثار متعددی که در مباحث فلسفی منتشر کرده، به «
فیلسوف » معروف است، و غالب این آثار (که در آموزش فلسفه نوین در ترکیه سهم بسزایی داشته اند) جنبه تألیفی دارد، ولی منزلت واقعی او در ادبیات ترکی به سبب شعرهای اوست. در اواخر دهه ۱۳۱۰، شاعری جوان به نام محمد امین (یورداقول) ناگهان به صحنه ادبیات وارد شد و با به کار بردن زبان ترکی محاوره ای، وزن هجایی و موضوعهای همه پسند، غوغایی به پا کرد. از او به عنوان راهگشا و مبدع استقبال شد، ولی چون شعر او بیروح، و از نظر سبک نابهنجار و عاری از
موسیقی کلامی بود، پیروانی نیافت. برخلاف او، رضا توفیق که حیات شاعری خویش را در همین دوره با سرودن اشعاری به سبک
عبد الحق حامد و توفیق فکرت آغاز کرده بود، در اوایل دهه ۱۳۲۰ رمز احیای شعر ترکی را دریافت. وی توانست، بدون تقلید کورکورانه از شاعران پیشرو و شعرای عارف مسلک مشهور، به اسلوب، زبان و گرمای درونی آثار ایشان دست یابد و فضای گرم و آکنده از حیات آن شعرها را در کالبدی نو بازآفریند.
موفقیت وی به ایجاد نهضتی جدید انجامید که بعداً ضیاءگوک آلپ ، آن را به صورت مکتب «ادبیات ملّی» درآورد. رضا توفیق، (که به گواهی آثارش، بازبان و ادب فارسی نیز آشنا بود) برخلاف بسیاری از همکاران جوانتر خویش در مکتب جدید، «عروض» را رها نکرد، بلکه از آن، به موازات «هجا»، استفاده کرد. تأثیر او بر نسلهای بعدی شاعران ترک در دهههای ۱۳۰۰ ش /۱۹۲۰ و ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۰ ادامه یافت و تنها با ظهور اورخان ولی قانِق و فاضل حُسنی (داغلارجا) که در تمام مفاهیم شعر ترکی انقلابی به وجود آوردند، سبک بلوکباشی تازگی خود را از دست داد.
رضا توفیق بلوکباشی مؤلف این آثار است: عبدالحق حامد و ملاحظات فلسفیه سی (عبدالحق حامد و ملاحظات فلسفی او)؛ فلسفه درسلری (دروس فلسفه)؛ مفصّل قاموسِ فلسفه (قاموس مفصّل فلسفه)؛ > «مطالعاتی درباره مذهب حروفیه» <، در کلمان هوار، > متون فارسی درباره فرقه حروفیه <؛ سراب عُمروم (سراب عمر من؛ شامل تمامی شعرهایش، به استثنای برخی از هجویههای سیاسی او)؛ [[عمرخیام]] و رباعیلری (عمر خیام و رباعیات او).
(۱) روشن اشرف، دیورلرکی (مصاحبه با نویسندگان پیشرو)، استانبول ۱۹۱۸، ص ۱۳۳ـ ۱۵۸ و جاهای متعدد.
(۲) Halide Edib, Memoirs, New York ۱۹۲۶, passim;.
(۳) R Gخkalp Ark â n, RTB (R i za Tevfik Bخlدkbas i (, hayat i ve siirleri ۲ , Istanbul ۱۹۳۹;.
(۴)) Feridun) Kandemir, Kendi ag § z i ndan R i za Tevfik, Istanbul ۱۹۴۳;.
(۵) refik Halid Karay, Minelbab ilelm, Istanbul ۱۹۶۴;.
(۶) Vahyi عlmez, RT , Istanbul ۱۹۴۵;.
(۷) Hilmi Ziya غlken, Tدrkiye'de µag § das dد í دnce tarih ¤ i , I, Istanbul-Konya ۱۹۶۶, ۴۰۶-۴۲۴;.
(۸) RC.
(۹) Ulunay, RT, siirleri ve mektuplar i , Istanbul (۱۹۴۳) ;.
(۱۰) Hilmi Yدceba í , Bدtدn cepheleriyle RT, Istanbul ۱۹۵۰
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بلوکباشی»، شماره۱۷۶۴.