رضا (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رِضا (به کسر راء) و
رِضْوان (به کسر راء و سکون ضاد) و
مَرْضاة (به فتح میم و سکون راء) از
واژگان نهج البلاغه به
معنای خوشنودى است.
اِرْضاء (به کسر الف و سکون راء) یعنی خوشنود كردن،
رَضىّ (به فتح راء) و
مَرضّى (به فتح میم) یعنی خوشنود شده. از اين مادّه موارد زيادى در
نهج البلاغه آمده است.
رِضا و
رِضْوان و
مَرْضاة به
معنی خشنودی است.
امام (صلواتاللهعلیه) میفرماید:
«طوبى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ، وَ قَنِعَ بِالْكَفافِ، وَ رَضيَ عَنِ اللهِ» (خوشا به حال كسى كه به ياد
معاد باشد و براى روز حساب عمل كند و به مقدار كفايت،
قناعت نمايد و از
خدا راضى باشد.)
(شرحهای حکمت:
)
و نيز فرموده:
«اللَّهُمَّ إِنّي أَعوذُ بِكَ أَنْ... فَأُبْديَ لِلنّاسِ حُسْنَ ظاهِري، وَ أُفْضيَ إِلَيْكَ بِسوءِ عَمَلي، تَقَرُّباً إلَى عِبادِكَ، وَ تَباعُداً مِنْ مَرْضاتِكَ» يعنى: «خدايا من بر تو پناه مىبرم از اينكه به مردم خوبى ظاهر خود را آشكار كنم و عمل را به سوى تو روان نمايم براى تقرّب به بندگان تو و دورى جستن از خوشنودى تو.»
(شرحهای حکمت:
)
مَرْضاة چنانكه گفته شد مفرد است.
و باز میفرمايد:
«الرّاضي بِفِعْلِ قَوْم كَالدّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ، وَ عَلَى كُلِّ داخِل في باطِل إِثْمانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَ إِثْمُ الرِّضَى بِهِ» (آن كس كه به كار جمعيّتى راضى باشد، همچون كسى است كه در آن كار با آنها دخالت دارد، منتها آن كس كه در كار باطل دخالت دارد دو گناه مىكند: گناه عمل و گناه رضايت.)
(شرحهای حکمت:
)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رضا»، ج۱، ص۴۵۲.