رزامیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَزّامیه، فرقهای از غالیان
شیعه و شاخهای از فرقۀ
راوندیه است.
این
فرقه، که منتسب به
رزّام بن سابق/ سایق است،
در دوران
ابومسلم خراسانی (متوفی ۱۳۷) در
خراسان و در منطقۀ
مرو و
هرات ظهور کرد.
هنگامی که
ابوجعفر منصور (حک: ۱۳۶ـ۱۵۸) دستور کشتن راوندیان را داد، رزام
جان به در برد
و بعدها پیروانی یافت و فرقۀ رزّامیه را پدید آورد که به جنبشی مخفی بدل گردید؛
از اینرو، رزّامیه را منشعب از راوندیه دانستهاند که
مذهب هر دو در اصل
کِیسانیه بوده است.
مهمترین وجه اعتقادی رزّامیه
افراط در
مقام ابومسلم خراسانی دانسته شده است.
به
اعتقاد آنان،
امامت از
علی علیهالسلام به فرزندش
محمد بن حنفیه و سپس به
فرزند او
ابوهاشم عبداللّه منتقل شده و پس از آن با چند واسطه به ابومسلم رسیده است.
با وجود این، بسیاری از پیروان این فرقه به
مرگ ابومسلم معتقد بودند، مگر گروهی از آنان به نام
ابومسلمیه که اعتقاد داشتند ابومسلم نمرده بلکه
روح خدا در او
حلول کرده است و باید در
انتظار ظهور او بود.
این گروه در توجیه اعتقاد خود میگفتند کسی را که ابوجعفر منصور به
قتل رساند، ابومسلم نبود بلکه شیطانی بود که به صورت او درآمده بود.
ابومسلمیه همچنین معتقد بودند که وی برتر از
جبرئیل و
میکائیل و دیگر
فرشتگان است
و به سبب حلول روح خدا در او بود که توانست بر
بنیامیه غلبه کند.
این گروه به
برکوکیه نیز معروفاند.
به سبب همین اعتقاد غلوآمیز دربارۀ ابومسلم، رزّامیه را از جمله مذاهب
حلولیه برشمردهاند.
نسبشناسان
همچنین از فردی به نام رزّام بن ابیرزم مُطَوَّعی سخن گفتهاند که با
عبداللّه بن مبارک مروزی (متوفی ۱۸۱ یا ۱۸۲) جنگید و دو
سال پیش از او کشته شد.
براساس برخی منابع، رزّامیه همچنین معتقد به
تناسخ ارواح بودند
و برخی
محرّمات را
حلال میدانستند.
گفته میشود خود ابومسلم نیز، اگرچه در ابتدا پیرو کیسانیه بود، به رزّامیه معتقد شد.
عدهای فرقۀ
مُقَنَّعیه یا مُبَیِّضه را از انشعابات رزّامیه دانستهاند.
مقنّعیه، یا همان مبیّضه
ماوراءالنهر ، پیرو فردی به نام مقنّع از اهالی مرو بودند که ابتدا پیرو رزّامیه بود و سپس ادعای
الوهیت کرد.
او با مخفی کردن خود از
مردم، آنان را
فریب میداد و چهارده سال توانست به کار خود ادامه دهد.
وی میگفت
خدا یک بار به صورت
آدم، سپس به صورت تکتک
پیامبران ، پس از آن به صورت علی و سپس فرزندانش و بعد از آن به صورت ابومسلم و اکنون به صورت خودِ او (مقنّع) ظاهر شده است.
مقنّع محرّمات را برای پیروان خود
حلال کرد و
نماز و
روزه و تمامی فرایض را از ایشان برداشت.
شهرستانی این
فرقه را گروهی از
خرّمیه به شمار آورده است که فرایض را انجام نمیدادند و
دین را فقط
معرفت امام میدانستند.
(۱) عزالدین ابنالاثیر الجزری، اللباب فی تهذیب الانسان، بیروت، ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۲) امام ابیالحسن علی بن اسمعیل الاشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، چاپ هلموت ریتر، ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۳) سعد بن عبداللّه ابیخلف الاشعری القمی، کتاب المقالات والفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۰ش.
(۴)) ابیالمظفر الاسفراینی، التبصیر فی الدین و التمییز الفرقة الناحیة عن الفرق الهالکین، چاپ محمد زاهد بن حسن کوثری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
(۵) عبدالقاهر طاهر بن بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت (بیتا).
(۶) ابوحاتم رازی، گرایشها و مذاهب اسلامی در سه قرن نخست هجری، قم، ۱۳۸۲.
(۷) سمعانی، احتساب، (چاپ اختصارات).
(۸) محمد بن عبدالکریم الشهرستانی، الملل و النحل، چاپ احمد فهمی محمد، بیروت ۱۳۶۸/۱۹۴۸.
(۹) طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۰) عبدالمنعم ماجد، العصر العباسی الاول، القرن الذهبی فی تاریخ الخلفاء العباسی، التاریخ السیاسی، قاهره ۱۹۸۴.
(۱۱) احمد بن یحیی بن المرتضی، کتاب المیته و الامل فی شرح الملل و النحل، چاپ محمدجواد مشکور، دمشق ۱۹۸۸.
(۱۲) مقریزی، المواعظ الاعتبار فی ذکر الخطط و الاثار، چاپ ایمن فواد سید، لندن ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
(۱۳) نوبختی، فرق الشیعة، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «رَزّامیه»، شماره۵۹۶۱.