رجعت در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات و
روایات فراوانى
در اثبات رجعت وارد شده است.
در آغاز لازم است تعریفی روشن از (
رجعت) آورده، بعد جایگاه اعتقادی آن را از منظر
عقل تحلیل و
در پایان،
فلسفه و
حکمت رجعت بیان خواهد شد.
رجعت
در لغت به معنای یک بار بازگشتن است
و
در اصطلاح
علم کلام در عقیده
شیعیان عبارت است از اینکه: خداوند گروهی از
اموات را
در هنگام
ظهور حضرت مهدی آل محمد (عجّلاللهفرجهالشریف) به همان صورتی که
در عالم ماده داشتند به
دنیا بر میگرداند، گروهی را عزیز و گروهی را ذلیل میکند و
اهل حق را بر
اهل باطل غلبه داده، داد
مظلومان را از ستمگران میگیرد.
رجعت با اندک فاصله بعد از ظهور
ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) و پیش از
شهادت آن حضرت و برپاشدن
قیامت واقع خواهد شد. و بازگشت به دنیا طبق
روایات اختصاص به
مؤمن خالص و
کافر خالص دارد. کما اینکه
امام صادق (علیهالسّلام) در این باره فرموده: «بازگشت به دنیا عمومی نیست بلکه اختصاص دارد به کسانی که به مرتبه ایمان کامل و یا شرک محض رسیدند.»
ولی بازگشت گروه مؤمنان اختیاری است چنانچه امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هنگام ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) (فرشتگان الهی) بر
قبر اهل
ایمان وارد میشوند و به او میگویند: ای اهل ایمان همانا صاحب و مولایت ظهور کرده است، اگر خواستی با اختیار و اراده خود به او میپیوندی و یا
در جوار کرامت و
رحمت پروردگارت باقی بمانی.»
رجعت از دیدگاه عقل نیز ممکن است، زیرا قدرت بی نهایت
خداوند ایجاب میکند که همان گونه که توانسته است
انسان را از
نطفه به وجود آورده، پس از مردن نیز میتواند او را دوباره به دنیا بازگرداند. زیرا قدرت خدای متعال بر همه ممکنات احاطه دارد و احدی از پیروان
ادیان آسمانی در این امر تردید نداشته است.
بنابراین اگر کسی بخواهد امکان رجعت را انکار کند، باید به یکی از دو امر گردن نهد: یا قبول کند که زنده شدن
مردگان حتی
در روز رستاخیز به طور کلی محال است که
التزام به این امر مخالف اصل پذیرفته شده عقلی و دینی _
معاد _ است. یا اینکه
قدرت خداوند را نسبت به زنده کردن مردگان نفی کند
در حالی که هیچ شکی
در قدرت خداوند هم وجود ندارد. بلکه این مطلب نسبت به امتهای گذشته بارها تحقق یافته است، و با توجه به این که دو فرض فوق، هر دو باطل هستند میتوان گفت هم قابلیت قابل یعنی زنده شدن و
بازگشت به
دنیا و هم فاعلیت فاعل، یعنی قدرت خداوند محرز و غیرقابل انکار است.
با توجه به اینکه هیچ دلیل متقنی بر غیرممکن بودن رجعت وجود ندارد انکار آن بدون دلیل
سفسطه برخلاف اصول مسلم فلسفه است. شیخ الرئیس
ابوعلی سینا کلام معروفی دارد، میفرماید: هر مطلبی که به
گوش شما میرسد مادامی که
برهان قطعی بر بطلان آن
اقامه نشده است آن را
در ظرف امکان قرار بدهید.
در حقیقت بحث از نوع بحث
قیامت است و به همان دلائلی که روز رستاخیز ثابت میشود امکان رجعت نیز قابل اثبات است و علاوه بر آن ادله جداگانهای هم دارد، بنابراین هر گونه تردید
در مورد امکان رجعت منجر به
تردید نسبت به قیامت میشود.
گذشته از اینها بهترین دلیل بر امکان یک چیز وقوع آن چیز است. هم چنان که
قرآن کریم بازگشت گروهی از مردگان امتهای گذشته را با صراحت بیان فرموده است و تمامی مفسرین
شیعه و
سنی در کتابهای تفسیریشان
ذکر کردهاند. با وجود این
حقیقت مسلم دیگر جای تردیدی نسبت به رجعت باقی نمیماند.
۱ـ
قرآن میفرماید: «الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم وهم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم ان الله لذو فضل علی الناس ولکن اکثر الناس لا یشکرون،
آیا ندیدی آنان را که از بیم
مرگ از خانههای خود بیرون رفتند و آنها هزاران تن بودند، پس خداوند به آنها گفت: بمیرید. سپس آنان را
زنده کرد، بی گمان خدا بر مردم
صاحب فضل است. و لکن بسیاری از
مردم سپاس گزاری نمی کنند.»
و طبق
قاعده معروف: حکم الامثال فیما یجوز و مالا یجوز واحد احتمال امتناع آن از بین میرود و ثابت میشود که رجعت یک کار ممکنی است و نمیتواند
در این
امت (پیامبر اسلام) ممکن نباشد، و روایات ما آن را اثبات کردهاند و پیامبر(صلاللهعلیهو آلهوسلم)
در این مورد میفرماید: «یکون فی هذه الامة کل ما کان فی
بنی اسرائیل حذو النعل بالنعل و القزه بالقزه، هر اتفاقی که
در بنی اسرائیل رخ داده بدون ذرهای کم و زیاد
در این امت هم رخ میدهد».
۲ـ آیه ی دیگری که بر رجعت دلالت دارد این است که خداوند میفرماید: «ویوم نحشر من کل امة فوجا، (به خاطر آور) روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که
آیات ما را
تکذیب میکردند محشور میکنیم، و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند»، این آیه مربوط به قیامت نمیتواند باشد چون
در قیامت همه محشور میشوند نه از هر گروهی فوجی، لذا این آیه مربوط به رجعت میشود.
۱ـ
مامون خدمت
امام رضا (علیهالسّلام) عرض کرد یا
ابا الحسن درباره رجعت چه میگویی؟ حضرت فرمود: «رجعت
حق است
در امتهای پیشین بوده است و
قرآن هم از آن
سخن گفته است و پیامبر هم فرمود: پس میآید، برای این امت هرآنچه برای امتهای گذشته پیش آمد، بدون کم و زیاد، و فرمود هنگامی که
مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از فرزندان من
ظهور نماید،
عیسی از
آسمان پایین آمده پشت سر آن حضرت
نماز میگذارد... مامون عرض کرد سرانجام چه میشود؟ فرمود: حق به اهل خودش بر میگردد».
این
روایت به خوبی دلالت بر وجود رجعت و صحت آن دارد که نیازی به توضیح نیست.
۲ـ
سلمان میگوید:
پیامبر اسلام (صلاللهعلیهو آلهوسلم) دوازده امام بعد از خود را معرفی نمود، و اسامی هر یک را بیان نمود، من گریستم و عرض کردم آیا من آنها را درک میکنم؟ فرمود: «توای سلمان و امثال تو آنها را دوست میدارند و با معرفت آنها را درک میکنند»، سلمان گوید خدا را
شکر کردم سپس عرض کردم یا رسول الله آیا من تا زمان آنها زنده خواهم بود؟ فرمود: ای سلمان این
آیه را بخوان «هنگامی که نخستین وعده فرا رسد گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما میانگیزم، خانهها را جستجو کنند و این وعدهای است قطعی پس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را بوسیله داراییها و فرزندان کمک خواهیم کرد و نفرات شما را
بیشتر قرار میدهیم
سلمان میگوید من از روی شوق
گریه نمودم و گفتم یا رسول الله این حادثه
در زمان شما (با حضور شما) خواهد بود. فرمود آری و الله
در آن زمان من و
علی و
فاطمه و
حسن و
حسین و نه امام از فرزندان حسین علیهمالسّلام و هر کسی که
در مسیر
اهلبیت مظلوم واقع شدهاند همه یکجا گردهم میآییم، آنگاه
ابلیس و لشکریان او و مؤمنین واقعی و
کافران حقیقی حاضر میشوند، و فرمود ماییم تاویل این آیه: «ما چنین اراده نمودهایم، که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».
سلمان میگوید از نزد پیامبر (صلاللهعلیهو آلهوسلم) برخواستم از آن به بعد، هیچ باکی نداشتم که من
مرگ را ملاقات کنم و یا او به سراغم آید.
با استفاده از آیات و روایات که
در باب رجعت وارد شده است، به چند
حکمت اشاره میکنیم:
عالم دنیا ظرف فعلیت یافتن قوهها و تکامل استعدادها است و برای رسیدن به
آخرت خلق شده است. تا موجودات ارزنده خویش را
در دامن خود پرورش داده به تکامل مطلوب برساند، اما از آنجایی که عدهای از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگهای غیرطبیعی از ادامه این مسیر معنوی باز ماندهاند. حکمت خدای
حکیم ایجاب میکند که آنان به دنیا برگردند و سفر تکاملی خود را به پایان برسانند. چنان چه
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هر مؤمنی که کشته شده باشد به دنیا بر میگردد تا _ بعد از زندگی مجدد _ به مرگ طبیعی بمیرد و هر مؤمنی که مرده باشد بدنیا بر میگردد تا کشته شود» (و به
ثواب شهادت برسد).
گروهی از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر
کیفر خاص خود
در رستاخیز باید مجازاته ایی
در این
جهان، نظیر آنچه بعضی از اقوام سرکش دیدند، ببینند و... و ممکن است آیه شریفه: «و حرام علی قریة اهلکناها انهم لا یرجعون:
یعنی
حرام است بر اهل شهرهای که بر اثر
گناه نابودشان کردیم، که بازگردند، آنها هرگز باز نمیگردند.»
نیز اشاره به همین معنا باشد چرا که عدم بازگشت را
در مورد کسانی میگوید که
در این جهان به کیفر شدید خود رسیدند و از آن روشن میشود گروهی که چنین کیفرهایی را ندیدند باید بازگردند و مجازات شوند.
بنابراین
هدف از بازگشت مجدد این دو گروه، تکمیل یک
حلقه تکاملی برای دسته اول و تنزل به پستترین درجه
ذلت برای دسته دوم است و با توجه به اینکه رجعت عمومی نیست و اختصاص به مؤمنان خالص و کافران محض دارد، چنانچه امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «رجعت جنبه عمومی ندارد، بلکه اختصاص دارد به کسانی که به ایمان کامل و
شرک خالص رسیده باشند.»
معلوم میشود که این دو مورد از حکمتهای اساسی رجعت است.
از
آیات و
روایات متعدد استفاده میشود که
دین اسلام بر همه ادیان و مکاتب موجود بشری غالب گردیده حکومت
عدل الهی به دست توانمند و با کفایت قائم آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جهانگیر میشود، خداوند میفرماید: «همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را
در دنیا و روزی که شاهدان برخیزند، یاری خواهیم کرد.»
از ظاهر این آیه استفاده میشود که این نصرت دسته جمعی انجام میشود نه به صورت فردی اما از این که چنین نصرتی تا هنوز تحقق پیدا نکرده است، قطعا
در آینده محقق خواهد شد، زیرا وعده الهی تخلف ناپذیر است. لذا امام صادق (علیهالسّلام)
در تفسیر همین آیه میفرماید: «به خدا
سوگند این
نصرت در رجعت است چرا که بسیاری از پیامبران و ائمه (علیهمالسّلام)
در دنیا کشته شدند و کسی آنها را یاری نکرد؟ و این مطلب
در رجعت تحقق خواهد یافت.»
و نیز
امام باقر (علیهالسّلام) در تفسیر آیه مبارکه: «هو الذی ارسل... : یعنی او کسی است که رسول خود را با دین حق برای هدایت بشر فرستاد تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند. فرموده: یظهره الله عزوجل فی الرجعة:
یعنی خداوند
دین حق را
در رجعت بر سایر ادیان برتری میدهد.»
چه بسا افرادی
در این دنیا بودند که از تمامی حقوقشان به عنوانهای مختلفی محروم گشته و مظلومانه به
قتل رسیدهاند بدون اینکه حق او گرفته شده باشد، از حکمتهای رجعت این است که خداوند، هر دو طرف را به دنیا بر میگرداند تا شخص
مظلوم به دست خود داد خود را از ظالم بگیرد. از
امام کاظم (علیهالسّلام) نقل شده که فرمود: «مردمی که مردهاند به دنیا بازگشت خواهند کرد تا انتقام خود را بگیرند، به هر کس آزاری رسیده به مثل آن قصاص میکند و هر کس خشمی دیده بمانند آن انتقام میگیرد و هر کس کشته شده،
قاتل را به دست خود به
تقاص خون خود میکشد و برای این منظور دشمنان آنان نیز به دنیا بر میگردند تا آنها خون ریخته شده خود را تلافی کنند و بعد از کشتن آنها سی
ماه زنده میمانند، سپس همگی
در یک
شب میمیرند،
در حالی که انتقام خون خود را گرفته و دل هایشان شفا یافته است، دشمنان آنها به سختترین
عذاب دوزخ مبتلا میشوند.»
رجعت؛
رجعت از دیدگاه اهل سنت؛
رجعتکنندگان؛
رجعت در بنی اسرائیل (قرآن).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رجعت در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۰۹.