در اين عنوان مقصود ذكرخدا است و ساير موارد در عنوان مربوط به خود مىآيد. در اين عنوان آیاتی معرفی شدهاند که در آنها از واژه «ذكر» و مشتقّات آن استفاده شده است.
امام خمینیاز عوامل مهم و تاثیرگذار بر قلب را ذکر میداند و قلب متزلزل و مضطرب را خالی ازذکر میداند که ذکر لسانی در آن هیچ اثری ندارد. بنابراین یکی از نکات تکرار ذکر و اوراد آن است که قلب از آن متاثر و منفعل شود تا کم کم حقیقت ذکر در باطن سالک شکل بگیرد و قلبش با روح ذکر و عبادت متحد گردد.
به اعتقاد ایشان ذکری تام و تمام است که در تمام مملکت وجود سالک سریان داشته باشد، اگر حقیقت ذکر، صورت باطنی قلب شد، حرکات و سکنات، چشم و زبان و دست و پای سالک با ذکر حق انجام میگیرد؛ لذا تمام سکنات مفتوح و مختوم ذکر حق گردد.
به باور امام خمینی سالک در مسیر سلوکی خود با ذکر «لا اله الا الله» در ابتدا برای تعلیم قلب بر زبان جاری میسازد تا با دوام بر آن به بریدگی از مشاغل نفسانی و شیطانی برسد واندکاندک آن را در قلب ساکن کند تا اثر آن در تمام قلب فراگیر شود و به سرحد استغراق برسد؛ زیرا ورود آن هر وارد بیگانهای را به «لا اله» نفی میکند و محبت آن را قطع میکند و خدا را با «الا الله» تثبیت میکند.
ایشان ذکر را همان توجه و حضور قلب میداند که بدون آن، ذکر حقیقی نخواهد بود. این ذکر حقیقی سبب باز شدن درهای ملکوت به روی قلب انسان میشود که با آن حجابهای میان بنده و حق مرتفع میگردد.
از این رو به تبع ذکر قلبی ذکر لسانی در همه حال برای سالک ایجاد میشود و اگر قلب متذکر شد زبان که تابع آن است نیز متذکر میشود و اثر ذکراز ملکوت قلب بر ظاهر سرایت میکند.